بشر بن معتمر

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۲۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

ابوسهل بشر بن معتمر کوفی بغدادی هلالی بصری اهل کوفه و به قولی بغدادی به شمار می‌‌رفت و در زمان خودش ریاست معتزله را برعهده داشت. ابوعمرو معمر بن سلمی را استاد، و ثمامه را از شاگردانش دانسته‌اند. او علاوه بر اینکه راوی اشعار و اخبار بود، خود شاعری ماهر و برجسته بود. غالب اشعارش مزدوج (مثنوی) و مخمّس سروده می‌‌شد و احدی در ساختن چنین اشعاری به مهارت او نرسید و شاید به دلیل داشتن همین خبرگی بوده است که در نگاه جماعتی از علما بر ابان لاحقی که او نیز شعر مزدوج و مخمس می‌‌سرود، برتری داشته است.[۱] او را فقیه،[۲] متکلم،[۳] مورخ و نسب‌شناس دانسته و گروه «بشریه» را منسوب به او می‌‌دانند.[۴]

بشر بن معتمر در زمان خودش ریاست معتزله را برعهده داشت و قصیده‌ای سیصد ورقه‌ای در موضوع اعتزال سرود.[۵] برخی گفته‌اند که او در دوران حاکمیت هارون الرشید به اتهام شیعه بودن به زندان افتاد و پس از سرودن شعری که در آن، از مذهب و موضع خود نسبت به خلفا پرده برداشت و از غلاة شیعه و مرجئه و برخی از خلفا اظهار برائت کرد، آزاد گردید.[۶] این شخصیت سرانجام در سال ۲۱۰ هـ درگذشت و علاوه بر کتاب‌های گوناگون فقهی، کلامی و غیره که از نثر به نظم در آورده بود، آثار بسیاری از خود بر جای گذارد که عبارت‌اند از: الرد علی من عاب الکلام الرد علی الخوارج الکفر و الایمان الوعید علی المجبره تأویل متشابه القرآن الرد علی النظام الرد علی ضرار فی المخلوق الرد علی الملحدین الرد علی الجهّال الامامه العدل الرد علی الاصم فی المخلوق التولد علی النظام الرد علی اصحاب القدر الرد علی فرید فی الاستطاعه المنزلة بین المنزلتین الاطفال علی المجبرة الرد علی کلثوم و اصحابه الرد علی ابی الهذیل و الاستطاعة علی هشام بن الحکم[۷][۸].

جستارهای وابسته

منابع

  1. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱

پانویس

  1. الفهرست (الندیم) ۲۰۵ طبقات المعتزله ۵۴.
  2. الاعلام ۲/۵۵.
  3. سیر اعلام النبلاء ۱۰/۲۰۳.
  4. الوافی بالوفیات ۱۰/۱۵۵.
  5. الفهرست (الندیم) ۲۰۵.
  6. طبقات المعتزله ۵۴.
  7. الفهرست (الندیم) ۲۰۵.
  8. فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص۲۰۳.