سریه بشیر بن سعد الانصاری

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۳۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث سریه است.

علت وقوع سریه

درباره علت وقوع این سریه نوشته‌اند، "حسیل بن نُوَیره" که از قبیله اشجع و راهنمای رسول خدا (ص) به سوی خیبر بود، به مدینه آمد. پیامبر (ص) از او پرسید: "از کجا می‌آیی؟" او پاسخ داد: "از منطقه جُبار" [۱]. رسول اکرم‌(ص) از حسیل بن نُوَیره درباره اخبار آن منطقه پرسیدند و او در پاسخ گفت: "گروهی از قبیله غطفان در منطقه "جناب" جمع شده بودند و قصد حمله به شما یا اطراف مدینه را داشتند"[۲].[۳]

اعزام بشیر بن سعد

در پی خبر "حسیل بن نویره" درباره حمله قریب‌الوقوع قبیله غطفان به مدینه، رسول خدا (ص) در شوال سال هفتم هجری[۴]، "بشیر بن سعد" را احضار فرمود و برای او پرچمی بست و سیصد تن را همراهش فرستاد. پیامبر (ص) دستور داد تا سپاه، شب‌ها را حرکت و روزها کمین کنند[۵]. حسیل بن نویره هم به عنوان راهنما، همراه آنان حرکت کرد[۶].[۷]

حرکت به سوی غطفان

سپاه مسلمانان به راه می‌افتادند، شب‌ها حرکت می‌کردند و روزها پنهان می‌شدند تا اینکه به منطقه "خیبر" در "سلاح" [۸] رسیدند. سپس از منطقه سَلاح حرکت کردند تا اینکه به نزدیک سرزمین دشمن رسیدند. در این حال حسیل بن نویره گفت: "اکنون فاصله میان شما و دشمن به اندازه دو سوم روز یا نصف روز است. اکنون اگر مایلید در اینجا کمین کنید تا من به عنوان پیش‌آهنگ به سوی دشمن بروم و از آنان برای شما خبر بیاورم، در غیر این صورت، همگی با هم خواهیم رفت".

پس از مشورت و تصمیم‌گیری، حسیل بن نویره به تنهایی برای کسب خبر به راه افتاد. او پس از مدتی بازگشت و به اطلاع مسلمانان رساند که گله‌های غطفانیان در همین نزدیکی است و آنان می‌توانند به گله‌ها حمله کنند. پس از آنکه مسلمانان درباره حمله به گله‌ها با یکدیگر مشورت کردند، تصمیم گرفتند تا گله‌ها را تصاحب کنند و پس از آن به تعقیب دشمن بپردازند[۹].

پس از آنکه مسلمانان به مشورت پرداختند، تصمیم حمله به فتنه‌انگیزان را گرفتند. حمله به غطفانیان برای مسلمانان بسیار پرمنفعت بود و علاوه بر دفع خطر متجاوزان، شتران زیادی نصیب مسلمانان کرد. نگهبانان شتران در پی وقوع این حمله گریختند و خود را به قبیله رسانده، خبر حمله مسلمانان را به اطلاع آنان رساندند. نتیجه این خبر، فرار افراد قبیله از ترس مسلمانان و گریختن به سرزمین‌های دیگر بود. پس از غنیمت‌گیری، بشیر بن سعد، همراه یاران خود به محل اجتماع دشمن رفت؛ ولی آنان را در آنجا نیافت و به سوی مدینه بازگشت[۱۰].[۱۱]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. (آبی است متعلق به "بنی حمیس" که بین "مدینه" و منطقه "فید" واقع شده است)؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۹۸.
  2. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۹۱-۹۲؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۳؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۳۰۱.
  3. اکبری، هادی، سریه بشیر بن سعد به یمن و جبار، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۴۳۵.
  4. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۹۱.
  5. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۸؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۳۰۲؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۳۰۳؛ ابن سیدالناس، عیون الأثر، ج۲، ص۱۹۱.
  6. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۸؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۳۰۲؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۳.
  7. اکبری، هادی، سریه بشیر بن سعد به یمن و جبار، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۴۳۵-۴۳۶.
  8. (منطقه‌ای است در قسمت پایین خیبر)
  9. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۸.
  10. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۹۲؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۳۰۲.
  11. اکبری، هادی، سریه بشیر بن سعد به یمن و جبار، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۴۳۵-۴۳۶.