علوم قرآنی در علوم قرآنی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۶ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۱۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

هم‌زمان با نزول قرآن کریم، بنیان‌های اولیه مباحثی که بعداً به علوم قرآنی نامبردار شدند، استوار شد. از این رو می‌توان گفت که علوم قرآنی در میان مجموعه علوم اسلامی کهن‌ترین علم به شمار می‌رود، چراکه تاریخچه آن به قدمت تاریخ قرآن کریم است. با این حال، اصطلاح علوم قرآنی قرن‌ها بعد از نزول قرآن به مجموعه‌ای از مباحث قرآنی اطلاق شده است و این اصطلاح کاربردهای متفاوتی هم یافته است[۱].

مباحث مقدماتی در علوم قرآن و منابع آن

معنای اصطلاحی علوم قرآنی

این اصطلاح به سه معنا به کار رفته است:

۱. علومٌ فِی القرآن (معارف قرآن): این اصطلاح از علوم قرآنی نگاهی به درون قرآن است. بی تردید قرآن کریم حاوی علوم و حکمت‌هایی است که بشر با دانستن و به کار بستن آن‌ها می‌تواند به هدف عالی آفرینش خود دست یازد. با تدبر در قرآن است که می‌توان به شاخه‌ها و میوه‌های جدیدی از معرفت قرآنی دست یافت. گرچه قرآن کریم در موضوعات گوناگون به نشر دانش و حکمت پرداخته است، اما شاید بتوان آن‌ها را در موضوعاتی کلی همچون اعتقادات، اخلاقیات، احکام، قصص و امثال طبقه‌بندی کرد. بسیاری از مطالبی که در قرآن آمده است در صورتی که قرآن آن‌ها را بیان نمی‌کرد بشر نمی‌توانست از راه عقل خویش بدان دست یابد. به طور مثال، خداوند متعال یکی از نظام‌های پاداش و کیفر خود را چنین بیان می‌کند: ﴿مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلاَ يُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ[۲][۳].

از رهگذر این آیه قرآن است که ما می‌فهمیم خداوند متعال به کارهای نیک ده برابر پاداش می‌دهد. این امر چیزی نیست که عقل انسان بتواند به آن برسد، بلکه این خداوند است که به عنوان صاحب روز جزا، حق دارد چنین نظامی را وضع کند. به طور کلی مجموعه نظام پاداش و کیفر و جزئیات مربوط به جهان پس از مرگ و بهشت و جهنم از اموری است که دانش آن را تنها از طریق وحی می‌توان به دست آورد. بدون شک قرآن کریم اصیل‌ترین منبع در این زمینه به شمار می‌آید. معرفت خداوند و صفات و اسماء او و شناخت فرشتگان، ملکوت و عالم غیب از دیگر مواردی است که دانش آن را تنها از طریق وحی می‌توان به دست آورد.

می‌توان گفت که یکی از دستاوردهای مهم دانشِ تفسیر، کشف و عرضه علوم و معارف قرآن کریم است. تفسیر موضوعی ـ به معنای رایج آن؛ یعنی گردآوری آیات مربوط به یک موضوع از سراسر قرآن در یک‌جا و نظام بخشیدن به مدلول مجموعِ آن‌ها ـ می‌تواند به عنوان یکی از پرفایده‌ترین راه‌ها در این جهت مورد استفاده قرار گیرد. گفتنی است که مفسّر نامدار شیعه، ابو علی طبرسی، تفسیر ارجمند خویش را مجمع البیان فی علوم القرآن نام نهاده است که به نوعی کاربرد علوم قرآن در معنی علومٌ فی القرآن است.

گذشته از تفاسیر، دایرة المعارف‌های قرآنی نیز به صورت موجز اما عمدتاً با اتّکا بر خود قرآن به بیان معارف قرآن می‌پردازند. خوشبختانه امروزه دایرة المعارف‌های قرآنی به زبان‌های مختلف در سطح علمیِ قابل قبولی در حال شکل‌گیری است که در گذشته جای آنها خالی بود[۴].[۵]

۲. علومٌ لِلقرآن: همان طور که گفتیم علوم قرآنی در این اصطلاح به مجموعه دانش‌هایی اطلاق می‌شود که فراگیری آن‌ها به عنوان مقدمه فهم قرآن لازم است. برای مثال اسباب نزول؛ یعنی علل، شرایط و موقعیت‌هایی که در آن‌ها آیات و سور قرآن نازل شده است، یکی از شاخه‌های علوم قرآنی به شمار می‌آید، چرا که بدون آن‌ها فهم درست بسیاری از آیات قرآن ممکن نیست. همچنین معناشناسی واژه‌های قرآن از مقدمات شناخت محتوای قرآن است[۶].

گفتنی است که گاهی علوم قرآنی را در مقابل معارف قرآنی به کار می‌برند که منظور همین اصطلاح از علوم قرآنی است.

در اینجا باید به این نکته نیز توجه داشت که به همه علومی که دانستن آن‌ها مقدمه فهم قرآن باشد، علوم قرآن اطلاق نمی‌شود، بلکه علوم قرآن تنها به آن دسته از علوم می‌گویند که به طور مستقیم در فهم قرآن دخیل هستند. به بیانی روشن‌تر، علومی که در فهم قرآن به کار می‌آیند دو دسته‌اند:

  1. دسته اول علومی است که هم برای فهم قرآن و هم برای فهم غیر قرآن لازم است. علومی چون صرف، نحو، معانی، بیان، بدیع، منطق و اصول فقه از این دسته‌‌اند.
  2. دسته دوم علومی است که تنها برای فهم قرآن، احکام و معارف آن باید آن‌ها را فرا گرفت. علومی چون اعراب قرآن، اسباب نزول، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، قرائات و مکی و مدنی از این گونه‌اند.

از میان این دو دسته تنها به دسته دوم، اصطلاحاً علوم قرآنی اطلاق می‌شود[۷].

۳. علومٌ حولَ القرآن: این تعریف، عام‌ترین تعریف علوم قرآنی است. طبق این تعریف، مراد از علوم قرآنی، دانش‌ها و فنونی است که بر محور قرآن و موضوعات مرتبط با آن شکل گرفته و رشد کرده و هدف آن شناخت همه شئون مربوط به قرآن اعم از اصالت، تاریخ، صورت و محتوای آن است. بنا بر این هر گونه مسئله‌ای که موضوع آن قرآن یا مربوط به قرآن باشد، اعم از این‌که درون‌قرآنی یا برون‌ قرآنی باشد، در علوم قرآنی جای می‌گیرد، چه این علم مقدمه‌ای برای فهم قرآن باشد یا خیر. به عنوان مثال وقتی از اعراب‌گذاری یا نقطه‌گذاری قرآن و زمان انجام آن بحث می‌شود، این بحث از مباحث علوم قرآنی است در حالی‌که نه از مقدمات فهم قرآن است و نه از مباحث مربوط به معارف قرآن است، بلکه یک بحث صرفاً تاریخی و برون‌قرآنی است که موضوع آن قرآنِ مکتوب است. مباحثی دیگر از قبیل تاریخ جمع و تدوین قرآن، رسم الخط و تجوید قرآن از این قبیل است. آنچه زرقانی در کتاب مناهل العرفان به عنوان تعریف علوم قرآنی آورده است ناظر به همین اصطلاح علوم قرآنی است، وی می‌نویسد: علوم قرآنی مباحثی متعلق به قرآن کریم است که از نظر نزول، ترتیب، تدوین، نگارش، قرائت، تفسیر، ناسخ و منسوخ و مانند این‌ها بحث می‌کند[۸].

گرچه این تعریف، رایج‌ترین تعریف علوم قرآنی است و بیش‌ترین کاربرد را دارد، اما برخی از شاخه‌های آن به دلیل گستردگی موجود در خودِ آن شاخه و یا به دلیل اهمیت موضوع و شاخص بودن آن در میان علوم اسلامی، خود به عنوان دانشی مستقل مطرح می‌شود که به عنوان نمونه می‌توان از علم تفسیر قرآن یاد کرد. به هر حال، این تعریف، عام‌ترین و رایج‌ترین تعریف علوم قرآنی است و این ماده درسی نیز بر اساس همین اصطلاح برنامه‌ریزی شده است، گرچه به دلیل ضیق مجال، در آن تنها به مباحث معدودی خواهیم پرداخت[۹].

شاخه‌های علوم قرآنی

گرچه علوم قرآنی به معنای عام آن دارای زیرشاخه‌های فراوانی است و شاید امکان عرضه یک طبقه‌بندی جامع و مانع برای موضوعات آن نباشد، با این حال می‌توان اهمّ مباحث آن را در شاخه‌های زیر جای داد:

تاریخ قرآن

تاریخ قرآن را می‌توان بر آن دسته از مباحث قرآنی اطلاق کرد که ماهیتی زمانی دارند. به عنوان مثال وقتی که می‌گوییم نزول قرآن از چه تاریخی آغاز شده است، یا هر یک از سوره‌های قرآن در چه مقطع زمانی و در کدام شرایط و موقعیت اجتماعی نازل شده است، آیا فَترت و انقطاعی در وحی رخ داده است یا خیر و اگر چنین است این فَترت در کدام فاصله زمانی بوده است؟ آیا قرآن در عهد رسول خدا گردآوری و تدوین شده است یا در عهد خلفا؟ قرائت‌های گوناگون از چه زمانی پدید آمده است؟ آیا قرآن در مسیر تاریخ دچار تحریف شده است یا خیر؟ قرآن در آغاز به چه خطی نوشته می‌شده و بعداً چه تحولاتی در آن پدید آمد و نقطه و اعراب و دیگر نشانه‌های موجود در قرآن چه وقت و توسط چه کسانی وضع شده است؟ آشکار است که این‌گونه سؤالات صرف‌نظر از اینکه همگی حول محور قرآن‌اند همه آن‌ها در این ویژگی نیز اشتراک دارند که زمان در موضوع آن‌ها مدخلیّت دارد. بر این مبنا، مباحثی چون آغاز نزول قرآن، فترت وحی، ترتیب نزول سوره‌ها، اسباب نزول، نگارش، جمع و تدوین، رسم الخط قرآن، اختلاف قرائات، عدم تحریف قرآن، آیات مکی و مدنی، ناسخ و منسوخ، نشانه‌گذاری، تجزیه قرآن به بخش‌های مختلف چون حزب و جزء, و تاریخ ترجمه قرآن از مباحث مربوط به تاریخ قرآن به شمار می‌رود[۱۰].[۱۱]

گفتنی است که اصطلاح تاریخ قرآن اصطلاحی نوظهور و مربوط به دهه‌های اخیر است. اولین کسی که عنوان تاریخ قرآن را بر مجموعه‌ای شامل مباحثی چون ترتیب نزول سوره‌ها، جمع قرآن و قرائات نهاد تئودور نولدکه Theodor Noldeke بود که پژوهشی را با عنوان تاریخ قرآن فراهم آورد. این کتاب که در اصل رساله دکتری نویسنده بوده، در سال ۱۸۶۰ در برلین به چاپ رسید. تاریخ قرآن نولدکه مشتمل بر سه بخش اصلی است: در بخش اول به بحث نبوت پیامبر (ص) و ترتیب نزول سوره‌های قرآن می‌پردازد. عمده مباحث بخش دوم به جمع و تدوین قرآن و مصاحف صحابه اختصاص یافته و در بخش سوم، سه موضوع رسم الخط قرآن، قرائات و نسخه‌های خطی موجود از قرآن به بحث نهاده شده است. این کتاب تا آخرین ویرایش در سال ۱۹۳۷ میلادی، مورد بازنگری سه نسل از دانشمندان قرآن پژوه آلمانی قرار گرفته و در سال ۲۰۰۴ به زبان عربی منتشر شده است[۱۲]. این پژوهش و دیگر آثار مستشرقان در عین این‌که حاوی تحقیقاتی علمی است، امّا برخی از اهداف تبلیغی به نفع مسیحیت یا یهود نیز در آن‌ها کم و بیش دیده می‌شود که مطالعه و نقد آن‌ها در خور توجه است[۱۳].

ابو عبدالله عالم و مجتهد شيعی، اولین دانشمندی است که در زبان عربی کتابی را با عنوان "تاریخ القرآن" به جرگه پژوهش‌های قرآنی وارد کرد. اين كتاب مورد استقبال دانشمندان مسلمان مصر و دانشگاه الأزهر واقع شد[۱۴].

در پی آن، کتاب‌های متعددی به زبان‌های مختلف و به ویژه فارسی و عربی به رشته تحریر درآمد. از جمله تألیفات جامع در این موضوع کتاب تاریخ قرآن نوشته دکتر محمود رامیار است که نخستین اثر به زبان فارسی در این موضوع است. با نگاه به آثار موجود در زمینه تاریخ قرآن، در می‌یابیم که این آثار به صورت جامع و مانع حاوی مباحث مربوط به تاريخ قرآن نیستند؛ بلکه بیش‌تر آن‌ها از یک طرف برخی از مباحث، نظیر ماهیت وحی و موارد کاربرد واژه وحی در قرآن را‌ ـ که ماهیتی زمانی ندارند‌‌ ـ مورد بررسی قرار داده‌اند و از طرف دیگر، به برخی از مباحث نظیر مسئله عدم تحریف یا نسخ در قرآن‌ ـ که زمان در آن‌ها مدخلیّت دارد‌ ـ پرداخته‌اند[۱۵][۱۶].

ادبیات قرآن (اسلوب‌های بیانی قرآن)

شناخت ادبیات قرآن و فنون مربوط به آن از مقدّمات لازم برای فهم قرآن کریم است. قرآن علاوه بر این‌که کلام خدا است و حاوی معارف الهی و آیین و دستور العمل زندگی است، یک متن ادبی بی بدیل نیز هست. در قرآن از انواع ادبی و اسلوب‌های بیانی گوناگونی استفاده شده است. دانشمندان علوم قرآنی، گاه در ضمن کتب علوم قرآنی و گاه به صورت مستقل، شیوه‌های بیانی قرآن و دانش‌های مربوط به آن‌ها را مورد توجه قرار داده‌اند.

به عنوان نمونه بدر الدین زرکشی در البرهان فی علوم القرآن و جلال الدین سیوطی در الاتقان فی علوم القرآن فصل‌های مستقلی را به مجمل و مبین، حقیقت و مجاز، کنایه و تعریض، خطاب‌های قرآن، مشاکلَه، عام و خاص، مُطْلَقْ و مُقَید، منطوق و مفهوم، مبهمات قرآن، ایجاز و اطناب، امثال قرآن، سوگندهای قرآن، جدل در قرآن، وجوه و نظائر، اعراب قرآن، غرائب قرآن کریم و الفاظ عجمیِ قرآن و... اختصاص داده‌اند.

علاوه بر این در برخی از علوم مقدماتیِ فهم قرآن کتاب‌های مستقلی نیز به رشته تحریر درآمده است. به عنوان مثال، در زمینه معناشناسی واژه‌های قرآن، کتاب‌های بی شماری با عناوینی چون مفردات قرآن، غریب القرآن و معانی القرآن عرضه شده است که در این میان می‌توان به کتاب مفردات راغب اصفهانی اشاره کرد که مورد توجه مفسران قرآن کریم و دیگر قرآن‌پژوهان قرار گرفته است[۱۷]. همچنین در زمینه نقش نحوی هر یک از کلمات در جمله، کتاب‌هایی با عناوینی چون اعراب القرآن و مشکل اعراب القرآن به رشته تحریر درآمده است که در این میان می‌توان به دو مجموعه بزرگ و ارزشمند الجدول فی اعراب القرآن و صرفه و بیانه اثر محمود صافی و اعراب القرآن الكريم و بیانه نوشته محی الدین درویش اشاره کرد که هر دو نویسنده از دانشمندان معاصر هستند[۱۸].

قرائت و تلاوت قرآن

در زمینه قرائت و تلاوت قرآن دو باب کاملاً مجزا در علوم قرآنی گشوده شده است:

  1. اختلاف قرائات: در طول تاریخ اختلافاتی در مورد نحوه خواندن برخی از کلمات قرآن گزارش شده است که بحث‌های دراز دامنی در مورد چند و چون این اختلافات و نیز قاریان مشهوری که این قرائات به آن‌ها منسوب است، صورت گرفته است. البته این بخش از بحث قرائات، از جهاتی مربوط به حوزه تاریخ قرآن کریم است، اما از جهاتی دیگر چون حجيت هر یک از قرائات، انواع قرائات از نظر اعتبار و عدم اعتبار و... ، خود نیز موضوع پژوهش‌های مستقلی قرار گرفته است. در سال‌های اخیر جهت تسهیل در دست‌یابی محققان به قرائت‌های مختلف، معجم‌های بسیار مفیدی در گردآوری قرائت‌ها و منابع آن‌ها پدید آمده است که در این میان دو اثر به نام‌های معجم القرائات القرآنیه[۱۹]. در هشت مجلد و معجم القرائات[۲۰]. در یازده مجلد را می‌توان نام برد.
  2. فنون قرائت قرآن: در مورد کیفیت ادای حروف و واژه‌ها و شناخت مخارج و صفات حروف نیز پژوهش‌های ارزشمندی صورت گرفته است که نوعاً با عنوان تجوید قرآن شناخته می‌شود. همچنین برای جلوگیری از القای معانی نادرست به ذهن شنونده در زمینه معیارهای وقف و وصل در جمله‌ها و عبارات قرآن نیز کتاب‌هایی با عنوان وقف و ابتدا به رشته تحریر درآمده است[۲۱].

تفسیر و تأویل قرآن

این بخش، از پررونق‌ترین بخش‌های علوم قرآنی است، زیرا فهم آنچه خداوند در قرآن بیان کرده است همواره به عنوان مهم‌ترین دغدغه مخاطبان این پیام آسمانی مطرح بوده است. به جرئت می‌توان گفت که در طول تاریخ بر هیچ کتابی به اندازه قرآن تفسیر نگاشته نشده است. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که تا کنون بیش از سه‌هزار تفسیر بر قرآن کریم نوشته شده است. عمق و غنای معارف قرآن به حدی است که ذخایر معنوی آن هیچ‌گاه پایان نمی‌پذیرد و مفسران دائماً به دنبال کشف و صید گوهرها و مرواریدهای نو از آن بوده و هستند.

جدای از آنچه که مستقیماً به عنوان تفسیر قرآن عرضه شده‌ ـ که مشتمل بر معارف قرآن است‌‌ ـ دانشمندان علوم قرآنی مباحثی را نیز در زمینه تفسیرشناسی ارائه کرده‌اند که اهمّ آن‌ها را می‌توان در موارد زیر بر شمرد:

  1. تفسیر و تأویل و مرز بین آن دو؛
  2. تاریخ تفسیر و طبقات مفسرين؛
  3. اصول و قواعد تفسیر؛
  4. روش‌ها و گرایش‌های تفسیری.

گرچه در مجموعه‌های بزرگ علوم قرآنی چون الاتقان و البرهان، فصل‌هایی به مسائل مربوط به تفسیر اختصاص داده شده است، اما امروزه این مباحث به دلیل گستردگی دامنه آن‌ها، خود با عناوینی مستقل نظیر روش‌های تفسیر قرآن، مکاتب تفسیری، گرایش‌های تفسیری، تاریخ تفسیر، مبانی تفسیر و اصول و قواعد تفسیر عرضه می‌شود.

گفتنی است که سیوطی در الاتقان فصولی را به تفسیر و تأویل، شرایط مفسر، غرایب تفسیر و طبقات مفسران اختصاص داده و در پایان همین فصل مجموعه احادیث تفسیری منقول از پیامبر اکرم (ص) را سوره به سوره گزارش کرده است[۲۲][۲۳].

اعجاز قرآن

مهم‌ترین ویژگی قرآن کریم نسبت به دیگر کتب آسمانی معجزه بودن آن است به طوری که آن را معجزه جاویدان پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) بر شمرده‌اند. در کتب علوم قرآنی معمولاً فصلی به این موضوع اختصاص داده شده و نیز کتاب‌های زیادی در این‌باره نوشته شده است. وجه یا وجوه اعجاز قرآن مهم‌ترین بحث در اعجاز قرآن است[۲۴].

محکم و متشابه

هرچند محکم و متشابه‌ ـ از آنجا که موضوع آیه هفتم سوره آل عمران است‌ ـ اصالتاً ماهیتی تفسیری دارد، اما به دلیل نقش مهم آن در تفسیر قرآن، این مبحث در کتب علوم قرآنی نیز به طور مستقل به بحث نهاده شده است[۲۵].

اهمّ منابع علوم قرآن

از قرن اوّل هجری تا کنون آثار ارزشمند بی شماری در زمینه علوم و معارف قرآنی نوشته شده است. این آثار به دو شکل تک‌نگاری و مجموعه‌نگاری تهیه شده و پیوسته نیز بر تعداد آن افزوده می‌شود.

  1. تک‌نگاری: از قرن اول هجری تا کنون کتاب‌های زیادی با هدف تبیین یکی از موضوعات علوم قرآنی نوشته شده است. اصولاً مباحثی چون تفسیر، مفردات قرآن، قصص قرآن و قرائات قرآن به دلیل گستردگیِ دامنه مباحثشان بیش‌تر به صورت مستقل به رشته تحریر درآمده است[۲۶].
  2. مجموعه‌نگاری:برخی گفته‌اند که اوّلین مجموعه علوم قرآنی در قرن چهارم هجری نوشته شده است. این مجموعه البرهان فی علوم القرآن اثر علی بن ابراهیم بن سعید مشهور به حوفیاست که در ۳۰ مجلد بوده و بنا بر گفته زرقانی در مناهل العرفان نسخه خطى ۱۵ جلد آن در دار الکتب المصریه محفوظ است. در قرن ششم ابن جوزی دو اثر خود را تحت عنوان فنون الافنان فی علوم القرآن و المجتبی فی علوم تتعلق بالقرآن تألیف نمود. اما مهم‌تر از همه، در قرن هشتم بدر الدین زرکشی مجموعه گران‌سنگی را به نام البرهان فی علوم القرآن پدید آورد. او در این کتاب به بحث در باره چهل و هفت نوع از انواع علوم قرآنی پرداخت. کتاب او علاوه بر آن‌که مهم‌ترین منبع کتاب الاتقان سیوطی به شمار می‌آید، خود نیز تا کنون مورد مراجعه پژوهشگران قرآنی بوده و هست.

اما جلال الدین سیوطی نامدار‌ترین دانشمند اسلامی در حوزه تألیف مجموعه‌نگاری علوم قرآنی است. وی با استفاده از آثار موجود علوم قرآنی در زمان خویش، به ویژه البرهان فی علوم القرآن، کتاب معروف و خوش‌تدوین خود، یعنی الاتقان فی علوم القرآن را در هشتاد نوع از انواع علوم قرآنی به سامان رساند. به جرئت می‌توان گفت که این کتاب جامع‌ترین کتابی است که تا کنون در علوم قرآنی به معنای علومٌ حول القرآن نوشته شده است، چراکه هم شامل بحث‌های درون‌قرآنی از قبیل تفسیر، مفردات، امثال و سوگندهای قرآن می‌شود و هم مباحث برون‌قرآنی از قبیل جمع و تدوین قرآن را شامل می‌شود و هم علوم قرآن به معنای مقدمات فهم قرآن را در خود گرد آورده است.

در زمان معاصر نیز چند اثر ارزشمند به مجموعه میراث علوم قرآنی افزوده شده است. که اهمّ آن‌ها عبارت‌اند از:

  1. مناهل العرفان فی علوم القرآن از محمد عبد العظیم زرقانی در دو مجلد که در نوع خود از کتاب‌های روزآمد است.
  2. البیان فی تفسیر القرآن نوشته آیت الله العظمی سید ابو القاسم خویی: این کتاب که به قصد نگارش مقدماتی جهت تفسیر قرآن نوشته شده است، دارای مباحث بسیار ارزشمندی در مباحث اعجاز قرآن، جمع و تدوین قرآن و اختلاف قرائات است.
  3. قرآن در اسلام نوشته علامه سید محمد حسین طباطبایی: این کتاب بسیار مختصر، اما حاوی نظریه‌پردازی‌های مؤلف فرزانه آن است.
  4. مباحثٌ فی علوم القرآن اثر دکتر صبحی صالح که کتابی موجز ولی پرفایده است.
  5. التمهید فی علوم القرآن نوشته دانشمند معاصر آیت الله محمد هادی معرفت که در شش مجلد منتشر شده است. ایشان خود در باره این کتاب می‌نویسد: "کتاب التمهید فی علوم القرآن تا کنون در شش جلد منتشر شده و مجلدات بعدی آن در دست تألیف است. در جلد اول این کتاب مسائل مربوط به وحی، نزول قرآن، اسباب نزول، جمع و تألیف قرآن ذکر شده است، در جلد دوم قرائت و قرّاء و ناسخ و منسوخ بررسی شده است، در جلد سوم محکم و متشابه مطرح شده و با دسته‌بندی آیات، بیش از هزار آیه متشابه مورد بررسی قرار گرفته است، جلد چهارم مباحث مقدماتی اعجاز قرآن است، جلد پنجم به اعجاز بیانی قرآن اختصاص یافته است و جلد ششم شامل اعجاز علمی و اعجاز تشریعی قرآن است. جلد هفتم به ردّ شبهات در باره قرآن اختصاص یافته و در مجلّدات بعدی بحثی با عنوان تنزیه التفسیر عن الدخائل و الموضوعات برای جداسازی صحیح از سقیم در روایات تفسیری خواهد آمد[۲۷][۲۸].

منابع

پانویس

  1. شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص ۷ - ۱۴.
  2. کسانی که نیکی آورند ده برابر آن (پاداش) دارند و کسانی که بدی آورند جز همانند آن کیفر نمی‌بینند و به آنان ستم نخواهد شد؛ سوره انعام، آیه: ۱۶۰.
  3. شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص ۷ - ۱۴.
  4. در این مورد می‌توان به این آثار اشاره کرد: ۱. دایرة‌ المعارف قرآن لیدن (The Encyclopedia of the Quran): مرکز نشر این دایرة ‌المعارف در شهر لیدن هلند است و به زبان انگلیسی نوشته شده است. بیش‌تر نویسندگان مقالات این دایرة‌ المعارف، دانشمندان غربی و غیر مسلمان هستند. این اثر در پنج جلد طراحی شده که تا کنون جلدهای اول تا سوم آن به بازار عرضه شده است. ۲. دایرة‌ المعارف قرآن: این مجموعه که به زبان فارسی منتشر می‌شود، توسط مرکز فرهنگ و معارف قرآن در قم طراحی و اجرا می‌شود. از این مجموعه نیز تا کنون دو جلد منتشر شده است در حالی که هنوز از مدخل‌های مربوط به حرف «الف» خارج نشده است. ۳. دانش‌نامۀ قرآن: پژوهشکدۀ فرهنگ و اندیشه در قم عهده‌دار تهیه و نشر این دایرة المعارف است. این کار هنوز به مرحلۀ چاپ و نشر نرسیده است.
  5. شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص ۷ - ۱۴.
  6. جلال الدین سیوطی (م ۹۱۱ ﻫ) در کتاب الإتقان فی علوم القرآن از جمله شرایط مفسّر قرآن را عالم بودن به پانزده شاخه از دانش‌ها بر شمرده است. این علوم عبارت‌اند از: ۱. لغت ۲. نحو ۳. تصریف ۴. اشتقاق ۵. معانی ۶. بیان ۷. بدیع ۸. قرائات ۹. اصول دین ۱۰. اصول فقه ۱۱. اسباب نزول و قصص ۱۲. ناسخ و منسوخ ۱۳. فقه ۱۴. احادیث تفسیری ۱۵. علم موهبت. ر. ک: الإتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، قم، منشورات رضی، ۱۳۶۳ ش، ج ۴، ص ۲۱۵ ـ ۲۱۳ (نوع ۷۸). البته همۀ علوم مقدماتی را علوم قرآن نمی‌گویند.
  7. شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص ۷ - ۱۴.
  8. مناهل العرفان فی علوم القرآن، محمد عبد العظیم الزرقانی، قاهره، دار الحدیث، ۱۴۲۲ ﻫ، ج ‏۱، ص ‏۲۴.
  9. شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص ۷ - ۱۴.
  10. البته ممكن است برخی از اين مباحث، صرف نظر از تاريخی بودن آن‌ها در ديگر شاخه‌های علوم قرآنی و يا حتی علوم اسلامی به معنای عام نيز مورد بحث قرار گيرد؛ مانند مبحث نسخ در فقه و اصول و بحث اسباب نزول در تفسير.
  11. شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص ۷ - ۱۴.
  12. ر. ک: تاریخ القرآن، تئودور نولدکه، ترجمۀ جورج تامر، بیروت، ۲۰۰۴ م.
  13. شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص ۷ - ۱۴.
  14. شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص ۷ - ۱۴.
  15. باید گفت که آیت الله محمد هادی معرفت در اثر خود با عنوان تاریخ قرآن، موضوع صیانت قرآن از تحریف را نیز آورده است.
  16. شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص ۷ - ۱۴.
  17. این کتاب با عنوان ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن به فارسی برگردانده شده است.
  18. شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص ۷ - ۱۴.
  19. معجم القرائات القرآنیة، احمد مختار عمر و عبد العال سالم مکرم، مع مقدمة فی القرائات و اشهر القرّاء، قم، انتشارات اُسوه، ۱۴۱۲ ﻫ (۱۹۹۱ م).
  20. معجم القرائات، عبد الطلیف الخطیب، دمشق، دار سعد الدّین، چاپ اوّل، ۱۴۲۲ ﻫ = ۲۰۰۲ م.
  21. شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص ۷ - ۱۴.
  22. ر. ک: الإتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ج ۲، نوع‌های ۷۷ تا ۸۰.
  23. شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص ۷ - ۱۴.
  24. شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص ۷ - ۱۴.
  25. شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص ۷ - ۱۴.
  26. از آنجا که در اینجا مجالی برای نام بردن از این کتاب‌ها نیست، لذا دانشجویان محترم را به مراجعه به بخش مطالعۀ آزاد دعوت می‌کنیم.
  27. محمدهادی معرفت، علوم قرآنی، قم، مؤسسۀ فرهنگی تمهید، چاپ دوم، ۱۳۸۰ ش، ص ۱۶.
  28. شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص ۷ - ۱۴.