شکرگزاری در حدیث

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۴ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۳۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

احادیث مرتبط

  1. امام صادق (ع) فرمودند: "در تورات نوشته شده است: کسی که به تو نعمتی داده است را سپاس‌گذار، و بر کسی که تو را سپاس گوید نعمت بخش؛ چه وقتی شکر گویی نعمت از بین نمی‌رود، و چون آن را کفران کنی پایدار نمی‌ماند. شکر موجب زیادی نعمت است، و مایه آن است که نعمتت تغییر نکند"[۱]؛
  2. امام باقر (ع) فرمودند: "پیامبر اکرم (ص) در یکی از شب‌هایی که متعلّق به عایشه بود نزد او به سر می‌‌برند. آن شب عایشه از ایشان پرسید: ای پیامبر خدا! چرا خود را به سختی می‌‌اندازید در حالی که خداوند تمامی گناهان شما را بخشیده است؟ آن حضرت فرمودند: ای عایشه! آیا با این وجود من بنده‌ای شکرگذار نباشم؟!. امام باقر (ع) ادامه دادند: پیامبر اکرم (ص) همیشه در عبادت بر روی نوک انگشتان پاهای خود می‌‌ایستاد، تا خداوند این آیه را بر ایشان نازل فرمود: طه * مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى[۲] [۳].
  3. امام صادق (ع) فرمودند: "سه چیز است که هیچ چیزی با آنها ضرر نمی‌رساند: دعا به هنگام سختی، و استغفار به هنگام گناه، و شکر به هنگام نعمت" [۴]؛
  4. امام صادق (ع) فرمودند: "خداوند به هیچ بنده‌ای نعمتی نبخشید که او آن را با قلب خود بشناسد و خداوند را با زبان بر آن سپاس گوید، مگر آنکه تا حمدش را تمام نکرده خداوند مقدار بیشتری از آن نعمت را برای او امر می‌‌فرماید"[۵]؛
  5. امام صادق (ع) فرمودند: "شکر نعمت دوری کردن از محرّمات است، و کامل کردن شکر آن است که بنده بگوید: }}: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ[۶][۷].
  6. امام صادق (ع) فرمودند: "شکر هر نعمتی هر چند بزرگ باشد، آن است که خداوند - عزَّ وجلّ! - را بر آن حمد گویند"[۸]؛
  7. عمر بن یزید گوید: به امام صادق (ع) گفتم: من از خداوند -عزّوجلَّ! - درخواست مال کردم و او به من مال بخشید، و درخواست فرزند کردم و او به من فرزند بخشید، و درخواست منزل کردم و او به من منزل بخشید، اکنون می‌‌ترسم که این نعمت‌بخشی‌های او از باب فرصت دادن برای انجام گناهان بیشتر، و پس از آن سلب نعمت و رو آوردن عذاب باشد؛ حضرت پاسخ دادند: به خدا قسم با حمد و سپاس از او هرگز این نعمت‌ها از این باب نخواهد بود" [۹]؛
  8. امام صادق (ع) از مسجد خارج شدند در حالی که حیوان سواری ایشان گم شده بود. ایشان چون حیوان خویش را مفقود دیدند، فرمودند: اگر خداوند آن حیوان را به من بازگرداند او را آن‌گونه که شایسته شکر اوست شکر و سپاس می‌گویم. پس از آن لحظاتی بیش نگذشت که حیوان ایشان را نزدشان آوردند، آن حضرت نیز فرمودند: الْحَمْدُ لِلَّهِ[۱۰]. کسی چون این سخن ایشان را شنید گفت: فدایت گردم! آیا شما نگفتید که خداوند را آن‌گونه که شایسته شکر اوست شکر و سپاس می‌گویم؟، آن حضرت فرمودند: آیا نشنیدی که گفتم: الْحَمْدُ لِلَّهِ[۱۱][۱۲]؛
  9. امام صادق (ع) فرمودند: "روش پیامبر اکرم (ص) چنان بود که چون مطلبی که ایشان را شادمان می‌‌ساخت پیش می‌‌آمد، می‌‌فرمودند: خداوند را بر این نعمت حمد می‌کنم؛ و چون مطلبی روی می‌‌نمود که باعث اندوه ایشان می‌‌شد، می‌‌فرمودند: خداوند را بر هر حال و پیش‌آمدی حمد می‌کنم"[۱۳]؛
  10. امام باقر (ع) فرمودند: "چون کسی را که به بلایی گرفتار شده دیدی، سه مرتبه بدون آن که او بشنود بگو: سپاس خدای را که مرا از آنچه تو را بدان مبتلا کرد در امان داشت در حالی که اگر می‌‌خواست می‌‌توانست چنین کند و مرا نیز مبتلا سازد. آن حضرت ادامه دادند: هرکس این سخن را بگوید هرگز آن بلاء برای او پیش نخواهد آمد"[۱۴]؛
  11. امام صادق (ع) فرمودند: "پیامبر اکرم (ص) در سفری کوتاه بر روی شتر خود حرکت می‌‌کردند، در این هنگام جبرائیل نازل شد و ایشان از شتر پیاده شده پنج مرتبه سجده به جای آوردند، پس از آن چون باز سوار شتر خود شدند اصحاب عرض کردند: ای پیامبر خدا! دیدیم که شما کاری انجام دادید که هرگز پیش از این انجام نداده بودید؟، آن حضرت فرمودند: آری! جبرائیل نزد من آمد و از جانب خداوند مرا چندین بشارت داد، من نیز برای شکرگذاری از خداوند متعال برای هر بشارتی یک سجده به جای می‌آوردم" [۱۵]؛
  12. امام صادق (ع) فرمودند: "هرگاه کسی از شما نعمت خداوند متعال را به یاد آورد، باید برای شکرگذاری بر نعمت، روی خود را بر خاک نهد، اگر سواره است هم باید پیاده شود و روی خود را بر خاک نهد، و اگر به خاطر نامبرداریش نمی‌تواند این کار را انجام دهد، باید صورتش را بر روی زین اسب نهد، و اگر نمی‌تواند باید صورتش را برکف دستش نهد، آن گاه خداوند را بر نعمتی که به او ارزانی داشته سپاس گوید" [۱۶]؛
  13. امام رضا (ع) فرمودند: تقوای الهی داشته باشید و تواضع نمایید و شکر و سپاس حضرت حق گویید. در بنی‌اسرائیل مردی زندگی می‌‌کرد، شبی کسی به خواب او آمد و گفت: چنین مقدّر است که تو نیمی از عمرت را در راحتی و ثروت به سر بری، حال خود انتخاب کن که کدام یک از دو نیمه عمرت را در فراخی به سر بری؟. آن مرد گفت: مرا شریکی است که باید با او هم مشورت کنم، صبحگاهان مرد به همسرش گفت: دیشب مردی نزد من آمد و مرا خبر داد که نیمی از عمرم را در فراخی و ثروت به سر می‌‌برم، او از من خواست که آن نیمه را خود برگزینم. همسرش به او گفت: نیمه اول را برگزین. کسی که در خواب به دیدن آن مرد آمده بود نیز گفت: این نیمه را در راحتی خواهی بود. پس از آن دنیا به آن مرد روی کرد، در این حال هر نعمتی که برای او پیش می‌‌آمد، همسرش به او می‌‌گفت: فلان همسایه‌ات نیازمند است نیازش را برطرف کن، به فلان خویشاوندت چیزی ببخش. آنان این‌گونه بودند و هر نعمتی که به دست می‌‌آورند از آن می‌‌بخشیدند و شکر آن را به جای می‌‌آوردند. در این حال شبی از شب‌ها همان مرد به خواب این مرد آمد و گفت: آن نیمه تمام شد اکنون نظر تو چیست؟، مرد پاسخ داد: مرا شریکی است که باید با او صحبت کنم. صبحگاهان او به همسرش گفت: همان مرد دیشب به خواب من آمد و مرا آگاه کرد که نیمه نخست سپری شده، همسرش پاسخ داد: خداوند به ما نعمت بخشید و ما او را سپاس گفتیم و به عهد او وفا کردیم، اکنون خداوند شایسته‌تر است که در مقابل شکرگذاری ما به عهد خود وفا کند و نعمت را از ما باز نستاند. آن مرد باز به خواب او آمد و گفت: این نعمت را در تمام عمر خواهی داشت و از تو باز گرفته نمی‌شود" [۱۷].[۱۸]

منابع

پانویس

  1. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: مَكْتُوبٌ فِي التَّوْرَاةِ اشْكُرْ مَنْ أَنْعَمَ عَلَيْكَ وَ أَنْعِمْ عَلَى مَنْ شَكَرَكَ فَإِنَّهُ لَا زَوَالَ لِلنَّعْمَاءِ إِذَا شُكِرَتْ وَ لَا بَقَاءَ لَهَا إِذَا كُفِرَتْ الشُّكْرُ زِيَادَةٌ فِي النِّعَمِ وَ أَمَانٌ مِنَ الْغِيَرِ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۴.
  2. «طا، ها * ما قرآن را بر تو فرو نفرستاده‌ایم که به رنج افتی» سوره طه، آیه ۱-۲.
  3. «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) عِنْدَ عَائِشَةَ لَيْلَتَهَا فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ لِمَ تُتْعِبُ نَفْسَكَ وَ قَدْ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ مَا تَأَخَّرَ فَقَالَ يَا عَائِشَةُ أَ لَا أَكُونُ عَبْداً شَكُوراً قَالَ وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) يَقُومُ عَلَى أَطْرَافِ أَصَابِعِ رِجْلَيْهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى طه مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى»؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۵.
  4. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ ثَلَاثٌ لَا يَضُرُّ مَعَهُنَّ شَيْءٌ الدُّعَاءُ عِنْدَ الْكَرْبِ وَ الِاسْتِغْفَارُ عِنْدَ الذَّنْبِ وَ الشُّكْرُ عِنْدَ النِّعْمَةِ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۵.
  5. {{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَى عَبْدٍ مِنْ نِعْمَةٍ فَعَرَفَهَا بِقَلْبِهِ وَ حَمِدَ اللَّهَ ظَاهِراً بِلِسَانِهِ فَتَمَّ كَلَامُهُ حَتَّى يُؤْمَرَ لَهُ بِالْمَزِيدِ}؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۵.
  6. «سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.
  7. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: شُكْرُ النِّعْمَةِ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ وَ تَمَامُ الشُّكْرِ قَوْلُ الرَّجُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۵.
  8. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ شُكْرُ كُلِّ نِعْمَةٍ وَ إِنْ عَظُمَتْ أَنْ تَحْمَدَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهَا»؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۵.
  9. «عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) إِنِّي سَأَلْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَرْزُقَنِي مَالًا فَرَزَقَنِي وَ إِنِّي سَأَلْتُ اللَّهَ أَنْ يَرْزُقَنِي وَلَداً فَرَزَقَنِي وَلَداً وَ سَأَلْتُهُ أَنْ يَرْزُقَنِي دَاراً فَرَزَقَنِي وَ قَدْ خِفْتُ أَنْ يَكُونَ ذَلِكَ اسْتِدْرَاجاً فَقَالَ أَمَا وَ اللَّهِ مَعَ الْحَمْدِ فَلَا»؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۷.
  10. «سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.
  11. «سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.
  12. «خَرَجَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) مِنَ الْمَسْجِدِ وَ قَدْ ضَاعَتْ دَابَّتُهُ فَقَالَ لَئِنْ رَدَّهَا اللَّهُ عَلَيَّ لَأَشْكُرَنَّ اللَّهَ حَقَّ شُكْرِهِ قَالَ فَمَا لَبِثَ أَنْ أُتِيَ بِهَا فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَقَالَ لَهُ قَائِلٌ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَ لَيْسَ قُلْتَ لَأَشْكُرَنَّ اللَّهَ حَقَّ شُكْرِهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِاللَّهِ (ع) أَ لَمْ تَسْمَعْنِي قُلْتُ الْحَمْدُ لِلَّهِ»اصول کافی، ج۲، ص۹۷.
  13. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِذَا وَرَدَ عَلَيْهِ أَمْرٌ يَسُرُّهُ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى هَذِهِ النِّعْمَةِ وَ إِذَا وَرَدَ عَلَيْهِ أَمْرٌ يَغْتَمُّ بِهِ قَالَ- الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۷.
  14. «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: تَقُولُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ إِذَا نَظَرْتَ إِلَى الْمُبْتَلَى مِنْ غَيْرِ أَنْ تُسْمِعَهُ- الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي عَافَانِي مِمَّا ابْتَلَاكَ بِهِ وَ لَوْ شَاءَ فَعَلَ قَالَ مَنْ قَالَ ذَلِكَ لَمْ يُصِبْهُ ذَلِكَ الْبَلَاءُ أَبَداً»؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۷.
  15. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) كَانَ فِي سَفَرٍ يَسِيرُ عَلَى نَاقَةٍ لَهُ إِذَا نَزَلَ فَسَجَدَ خَمْسَ سَجَدَاتٍ فَلَمَّا أَنْ رَكِبَ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّا رَأَيْنَاكَ صَنَعْتَ شَيْئاً لَمْ تَصْنَعْهُ فَقَالَ نَعَمْ اسْتَقْبَلَنِي- جَبْرَئِيلُ (ع) فَبَشَّرَنِي بِبِشَارَاتٍ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَسَجَدْتُ لِلَّهِ شُكْراً لِكُلِّ بُشْرَى سَجْدَةً»؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۸.
  16. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِذَا ذَكَرَ أَحَدُكُمْ نِعْمَةَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلْيَضَعْ خَدَّهُ عَلَى التُّرَابِ شُكْراً لِلَّهِ فَإِنْ كَانَ رَاكِباً فَلْيَنْزِلْ فَلْيَضَعْ خَدَّهُ عَلَى التُّرَابِ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ يَقْدِرُ عَلَى النُّزُولِ لِلشُّهْرَةِ فَلْيَضَعْ خَدَّهُ عَلَى قَرَبُوسِهِ وَ إِنْ لَمْ يَقْدِرْ فَلْيَضَعْ خَدَّهُ عَلَى كَفِّهِ ثُمَّ لْيَحْمَدِ اللَّهَ عَلَى مَا أَنْعَمَ عَلَيْهِ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۸.
  17. «قَالَ الرِّضَا (ع) اتَّقُوا اللَّهَ وَ عَلَيْكُمْ بِالتَّوَاضُعِ وَ الشُّكْرِ وَ الْحَمْدِ إِنَّهُ كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ رَجُلٌ فَأَتَاهُ فِي مَنَامِهِ مَنْ قَالَ لَهُ إِنَّ لَكَ نِصْفَ عُمُرِكَ سَعَةً فَاخْتَرْ أَيَّ النِّصْفَيْنِ شِئْتَ فَقَالَ إِنَّ لِي شَرِيكاً فَلَمَّا أَصْبَحَ الرَّجُلُ قَالَ لِزَوْجَتِهِ قَدْ أَتَانِي فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ رَجُلٌ فَأَخْبَرَنِي أَنَّ نِصْفَ عُمُرِي لِي سَعَةً فَاخْتَرْ أَيَّ النِّصْفَيْنِ شِئْتَ فَقَالَتْ لَهُ زَوْجَتُهُ اخْتَرِ النِّصْفَ الْأَوَّلَ فَقَالَ لَكَ ذَاكَ. فَأَقْبَلَتْ عَلَيْهِ الدُّنْيَا فَكَانَ كُلَّمَا كَانَتْ نِعْمَةٌ قَالَتْ زَوْجَتُهُ جَارُكَ فُلَانٌ مُحْتَاجٌ فَصِلْهُ وَ تَقُولُ قَرَابَتُكَ فُلَانٌ فَتُعْطِيهِ وَ كَانُوا كَذَلِكَ كُلَّمَا جَاءَتْهُمْ نِعْمَةٌ أَعْطَوْا وَ تَصَدَّقُوا وَ شَكَرُوا فَلَمَّا كَانَ لَيْلَةٌ مِنَ اللَّيَالِي أَتَاهُ الرَّجُلُ فَقَالَ يَا هَذَا إِنَّ النِّصْفَ قَدِ انْقَضَى فَمَا رَأْيُكَ قَالَ لِي شَرِيكٌ فَلَمَّا أَصْبَحَ قَالَ لِزَوْجَتِهِ أَتَانِي الرَّجُلُ فَأَعْلَمَنِي أَنَّ النِّصْفَ قَدِ انْقَضَى فَقَالَتْ لَهُ زَوْجَتُهُ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْنَا فَشَكَرْنَا وَ اللَّهُ أَوْلَى بِالْوَفَاءِ قَالَ فَإِنَّ لَكَ تَمَامَ عُمُرِكَ»؛ بحارالأنوار، ج۶۸، ص۵۴.
  18. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۳۱-۳۶.