تربیت در لغت
مقدمه
واژه «تربیت» در لغت، مصدر باب تفعیل از ریشه «رَبَبَ» یا «رَبَوَ» به معنای رشد، نمو، زیاد شدن و افزایش یافتن و اصلاح چیزی آمده است. ابن منظور در لسان العرب میگوید: تربیت از ربو، به معنای زیادتی، رشد، نمو و نگهداری میباشد[۱]. راغب اصفهانی تربیت را، تغییر تدریجی امری، به گونهای که آن چیز به حد تمام برسد، میداند[۲]. صاحب کتاب التحقیق فی کلمات القرآن الکریم با تجزیه و تحلیل آرای اهل لغت به این نتیجه رسیده است که اکثر اهل لغت، واژه تربیت را از ریشه «رَبَبَ» و یا «رَبَوَ» میدانند[۳]. وی میگوید: تربیت از ریشه ربب (ربَّ) عبارت است از: «سوق دادن شیء مورد تربیت به سوی کمال مطلوب و رفع نقایص و کاستیهای آن. ابتدا با تخلیه، یعنی رفع ناخالصیها و زدودن موانع و پاک کردن همه آنچه که مانع کمال است و سپس تحلیه، به معنای گنجاندن هر آنچه که به استکمال متربی کمک میکند[۴]. تربیت از ماده «ربو» به معنای رشد تدریجی و تغییر کمی و کیفی متربی است. به نظر او فرایند تربیت در ابعاد مختلف اعتقادی، اخلاقی، آداب فردی و اجتماعی، علوم رایج و امثال آن کاربرد دارد. همچنین انسان، حیوان یا حتی گیاهان، هر کدام به اقتضای خود میتواند، تحت تربیت و پرورش قرار گیرد[۵].[۶]
منابع
پانویس
- ↑ لسان العرب (ماده ربو).
- ↑ المفردات فی غرایب القرآن، (ماده رب).
- ↑ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۴، ص۱۸ (ماده رب).
- ↑ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۴، ص۱۸ (ماده رب).
- ↑ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۴، ص۱۸ (ماده رب).
- ↑ احسانی، محمد، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین، ص ۲۲؛ کریمی، محمود، تعلیم و تربیت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص ۶۴۹.