نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Msadeq(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۳۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۳۷ توسط Msadeq(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل مسئولیتهای والدین (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
قرآن کریم میفرماید: ﴿...لَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ...﴾[۱]، همچنین میفرمایند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا﴾[۲]. در آیات فوق به دو وظیفه اصلی والدین، یعنی تأمین مایحتاج زندگیفرزندان و تربیت اخلاقی آنان اشاره شده است[۳]
سِرّ این که محبتپدر و مادر نسبت به اولاد زیادتر از محبتاولاد است نسبت به آنها چند چیز است: یکی آنکه پدر و مادر سبب وجود اولادند؛ دیگر آنکه از اول تکوین و آغاز خلقت، اولاد خود را میشناسند و به وجود وی خوشحالاند و سوم آنکه چنین پندارند که پس از فنای جسم آنها، اولاد به جای آنها باقی است[۶].
مفهوم واژه تربیت به پرورش دادن استعدادهای انسانی، یعنی فراهم کردن زمینه استعدادهای آدمی دلالت میکند. این واژه از ریشه "ربو" به معنی زیادت، فزونی، رشد و برآمدن گرفته شده است[۸].
راغب اصفهانی مینویسد: "رب" در اصل به معنی تربیت و پرورش است، یعنی ایجاد کردن حالتی پس از حالت دیگر در چیزی، تا به حد نهایی و تام و کمال خود برسد[۹].
برخی نیز فراهم آوردن زمینه برای پرورش استعدادهای درونی هر موجود و به ظهور و فعلیت رسانیدن امکانات بالقوه موجود در درون او را تربیت نامیدهاند[۱۰].
مکتب و مذهبی را نمیشناسیم که به اندازه اسلام درباره کودک و تربیت او سخن گفته باشد. حقوقکودکان در اسلامحقوقی پر دامنه، شامل، و بسیار غنی است. امر تربیت طفل از همان دوران تکوین او مطرح و مورد نظر است و تا ٢١ سال از زندگی او را در بر میگیرد[۱۱].
تربیت در فنون مختلف و در ملتها و اقوام مختلف اصولش متفاوت است. به عقیده اخوان الصفا مجموع اموری که در سازندگی شخصیت روحانی انسانی دخالت دارد، تربیت نامیده میشود. اخوان الصفا درباب تربیت اطفال، افکار و عقاید جالبی دارند و آن را در سطح کلی انسانی مینگرند[۱۲].
در برخی از خانوادهها به دلیلدوست داشتنفرزندان خود، خطاهای آنان را نادیده میگیرند و در مقابل انحرافات و خطاهای آنان، شیوه چشمپوشی را اتخاذ مینمایند، که امام در این سخن به آن اشاره میفرمایند[۱۶]
امام سجاد(ع)، در دعای بیست و پنجم و در عبارت دوم آن میفرمایند: "بارخدایا عمرشان را برای من دراز گردان و مدت زندگانیشان را بسیار نما؛ و طفلانشان را برای من پرورش ده؛ و ناتوانشان را نیرومند ساز؛ و تنها و کیشها و خویهایشان را برای من سالم بدار؛ و در جانها و اندامشان و در هرچه از کار ایشان به آن میکوشم تندرستی ده (از دردها و پیشامدهای ناروا نگاهداریشان فرما) و روزیهایشان را برای من و به دست من فراوان گردان"[۱۷]
امام(ع) در دعای بیست و پنجم و در عبارت سوم آن میفرمایند: "و ایشان را نیکوکاران و پرهیزکاران (از گناه) و بینایان (راه حق) و برای شنوندگان (سخن راست) و فرمانبران خود و دوستداران پنددهندگان دوستانت و دشمنان و کینهداران برای همه دشمنانت (که به تو نگرویدهاند) قرار ده، آمین (خدایا دعایم را روا ساز)"[۱۹].
امام(ع) در دعای بیست و پنجم و در عبارت پنجم آن میفرمایند: "و مرا در پرورش و تأدیب (راه پسندیده نمودن) و نیکی کردن ایشان یاری فرما؛ و مرا از جانب خود افزون برایشان فرزندان نرینه ببخش؛ و آن را برای من نیک قرار ده؛ و آنها را در آنچه (در این راز و نیاز) که از تو خواستهام یاورم گردان"[۲۰][۲۱]
امام(ع) در دعای بیست و پنجم و در عبارت سوم آن میفرمایند: "و ایشان را نیکوکاران و پرهیزکاران (از گناه) و بینایان (راه حق) و شنوندگان (سخن راست) و فرمانبران خودت و دوستداران پنددهندگان برای دوستانت و دشمنان و کینهداران برای همه دشمنانت (که به تو نگرویدهاند) قرار ده آمین (خدایا دعایم را روا ساز)"[۲۲][۲۳]
والدین نباید بین فرزندان خود، (دختر یا پسر) تفاوت بگذارند بلکه باید با آنها به عدالترفتار کنند. روایت است که چون به امام سجاد(ع) مژده ولادت فرزندی میدادند، ایشان از دختر یا پسر بودن او نمیپرسید، بلکه از سالم بودن او سؤال میکرد. و چون سالم بود، میفرمودند: "خدا را شکر که مخلوقی ناقص العضو خلق نکرد"[۲۴][۲۵]
↑سیدجعفر سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ج١، ص۵٠۵ - ۵٠۶.
↑مرتضی مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۷، ص۷۰۸. «تعلیم و تربیت در گذشته انگیزه دینی و مذهبی داشته است. انگیزه دینی و مذهبی در گذشته یار و یاور معلمان، پدران و مادران بوده است». (مرتضی مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲، ص۱۷۰) «در تعلیم و تربیت یک روش میگوید هر انسانی را باید جوری تربیت کرد که او به غایات خودش برسد؛ یعنی استعدادهای انسان را بشناسیم و آن استعدادها را در او پرورش بدهیم و این میشود تربیت صحیح؛ یعنی براساس شناخت فطرت او تمام استعدادها را هماهنگ با فطرت او پرورش دهیم. روش دیگری میگوید که انسان را باید طوری پرورش داد که به درد اجتماع بخورد، حتی اگر انسان را ناقص کرد». (مرتضی مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۸، ص۴۲۷ -۴۲۸).