بغات

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۱ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۴۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل بغات (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

بغات، جمع باغی از ریشه بغی به معنای از حد بیرون رفتن و تعدّی نمودن است[۱] و در اصطلاح، به گروه سازمان یافته‌ای گفته می‌شود که بنابر یک اندیشه انحرافی، در برابر امام (حاکم اسلامی) دست به شورش زنند و مردم را بر وی بشورانند[۲].

مقدمه

این واژه ریشۀ قرآنی[۳] و روایی[۴] دارد. فقهاء اهل بغی را به دو گروه تقسیم نموده‌اند: "ذی فئه" و "غیر ذی فئه"[۵].

  1. ذی فئه: گروهی از باغیان هستند که علاوه بر افراد مهاجم، دارای تشکیلات و سازماندهی منسجم می‌باشند.
  2. غیر ذی فئه: تنها همان‌هایی هستند که در معرکه جنگ مشغول پیکارند و در پشت جبهه، سازماندهی خاصی ندارند.

شیوۀ برخورد با دو گروه فوق، در حکومت اسلامی متفاوت است؛ به گونه‌ای که باغیان غیر ذی فئه برخلاف ذی فئه، مجروحانش اعدام نمی‌شوند و فراریان‌شان نیز مورد تعقیب قرار نمی‌گیرند[۶]. مصادیق باغی به شرح ذیل است:

  1. احزاب و گروه‌هایی که در دارالاسلام، از اطاعت امام (حاکم اسلامی) سرپیچی نموده و دست به قیام علیه او بزنند[۷]؛
  2. گروه‌هایی که با تحریک، مردم را به شورش واداشته و قصدشان، براندازی حکومت اسلامی، هرج و مرج و نقض حاکمیت اسلام بوده، بدون این که طرحی برای دستیابی به قدرت داشته باشند؛ مانند ناکثین در جریان جنگ جمل[۸]؛
  3. گروه‌هایی که قصد تجزیه بخشی از دارالاسلام را داشته و خواستار سیاست "ملوک الطوایفی" و یا ایجاد دولت جدید در دارالاسلام باشند؛
  4. گروهی که با تشکیلات سازمان یافته‌ای از خارج دارالاسلام، به وسیله عوامل نفوذی داخلی، به صورت حرکت خزنده علیه امام قیام کنند؛
  5. گروهی که از راه قوه قهریه (عملیات نظامی) از خارج و یا داخل دارالاسلام بر امام قیام کنند؛
  6. ستون پنجمی که میان طرفین درگیری، پس از انجام صلح دو طرف، یکی از طرفین را وادار کند تا دست به تجاوز بزند[۹][۱۰].

منابع

پانویس

  1. فرهنگ معین، ج۱، ص۵۵۱.
  2. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۲۲؛ شرایع الاسلام، ج۱، کتاب الجهاد، ص۳۱۰؛ الحاوی الکبیر فی فقه الشافعی، مقدمه، ص۳۷۱؛ مختصر النافع، کتاب الجهاد، ص۱۸۶؛ الانتصار، مسائل المحارب، ص۲۳۲.
  3. ﴿وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ «و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم می‌کند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره حجرات، آیه ۹.
  4. بحار الانوار، ج۶۲، ص۸۰؛ وسایل الشیعه، ج۱۱، ص۱۶، باب ۵ از ابواب جهاد عدو، حدیث ۲.
  5. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۲۸؛ کنز العمال، ج۴، ص۶۱۰.
  6. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۲۸.
  7. تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۳۹۲.
  8. تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۳۹۲؛ وسایل الشیعه، ج۱۱، ص۶۰، باب ۲۶ از ابواب جهاد عدو، حدیث ۴، ۶ و ۱۳.
  9. فقه سیاسی اسلام، ج۳، ص۳۳۷.
  10. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۵۸.