بحث:مولی

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۲۹ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مولا در فرهنگ مطهر

یکی از معانی مولا، ناصر و یاور است (بنابراین کلمه مولا اگر به معنی حلیف آمده، باز معنای یاور را می‌دهد)[۱]. کلمه مولی در زبان عربی معانی متعدد و احیاناً متضادی دارد، مثلاً هم به سرور و مطاع و آقا مولی می‌گویند، آن چنان که پیغمبر اکرم درباره علی (ع) فرمود: «مَنْ‏ كُنْتُ‏ مَوْلَاهُ‏ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ» و هم در مورد بنده و برده و مطیع، به‌طور کلی معنی «ولاء» پیوند و قرابت است و لهذا مورد استعمال متعددی دارد. یکی از موارد استعمال این کلمه ولاء عتق است، افرادی که قبلاً برده بودند و آزاد می‌شدند به آنها و به فرزندانشان مولی می‌گفتند، همچنان که به آزادکننده نیز مولی می‌گفتند. احیاناً به افرادی که با قبیله‌ای پیمان می‌بستند، مخصوصاً افراد غیر عرب که با اعراب پیمان می‌بستند که از حمایت آنها برخوردار باشند نیز مولی می‌گفتند. به ایرانیان از آن جهت موالی می‌گفتند که با اجدادشان برده و سپس آزاد شده بودند- که البته عده اینها زیاد نبود- و یا با برخی قبائل عرب پیمان حمایت بسته بودند. تدریجاً به همه مردم ایران موالی می‌گفتند، اما اینکه برخی مدعی شده‌اند که اعراب ایرانیان را بدان جهت مولی می‌گفتند که آنها را برده خود می‌دانستند، قطعاً اشتباه است[۲].

مفهوم اصلی کلمه مولا «قرب» و «دُنو» است. در مورد دو چیز که پهلوی یکدیگر و متّصل به یکدیگر باشند، کلمه «ولاء» یا «ولیّ» یا کلمه «مولا» به کار برده می‌شود و لهذا غالباً در دو معنی متضاد به کار می‌رود. مثلاً به خداوند اطلاق مولا نسبت به بندگان شده است و بالعکس به آقا اطلاق شده، و به غلام هم گفته می‌شود. یکی از معانی کلمه «مولا» که مقصودم همین است، «مُعْتِق» یعنی آزادکننده است. به کسی که آزاد می‌شود «مُعتَق» می‌گویند. کلمه مولا هم به «مُعتِق» اطلاق شده است و هم به «مُعتق» یعنی هم به آزاد کننده مولا می‌گویند، هم به آزاد شده [۳].[۴]

پانویس

  1. امامت و رهبری، ص۲۰۶.
  2. خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۳۵۷.
  3. گفتارهای معنوی، ص۱۰.
  4. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۷۸۱.