بیت المعمور
بیت المعمور به معنای خانه آباد است. این کلمه فقط یک بار در آیه ۴ سوره طور ذکر شده است: ﴿وَالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ﴾. سوگند به «بیت معمور» حاکی از قداست، احترام و عظمت چنین خانهای است. «البیت المعمور» و «البیت الحرام» و «البیت العتیق» هر سه به معنای خانه کعبه است. حرمت بیتالمعمور در آسمانها همانند حرمت کعبه در زمین است و این خانه با عبادت فرشتگان معمور و آباد است.
مقدمه
بیت المعمور که از آن به «ضُراح»[۱]، «ضریح»[۲] و «عروبا»[۳] نیز تعبیر شده، ترکیبی وصفی از «بیت» و «معمور» است. «بیت» در لغت معادل منزل و مسکن[۴] و به معنای خانه و «معمور» اسم مفعول از مصدر «عمران» و به معنای آباد است[۵]، بنابراین بیتالمعمور یعنی خانه آباد. خانه آباد در لغت به خانهای اطلاق میشود که متروک نباشد و اهلش در آن سکونت داشته باشند[۶].[۷]
بیت المعمور در قرآن
این کلمه مرکب فقط یک بار در آیه ۴ سوره طور ذکر شده است: ﴿وَالطُّورِ وَكِتَابٍ مَسْطُورٍ فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ وَالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ لَوَاقِعٌ مَا لَهُ مِنْ دَافِعٍ﴾[۸]. در این آیات ضمن سوگند به طور و کتاب نگاشته شده و ورق سرگشاده و سقف آسمان و دریای جوشان به «بیت معمور» هم سوگند یاد شده است که حاکی از قداست، احترام و عظمت چنین خانهای است. در سوره تین نیز شبیه این سوگندها یاد شده است: ﴿وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ وَطُورِ سِينِينَ وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ﴾[۹].
روشن است که سوگند یاد کردن خداوند به کوه طور و مکه و کعبه به خاطر قداست آنها در نزد خدا است. در آیات پیشین «کعبه» به نام «البیت المعمور» خوانده شده است، چون به وسیله زائرانش معمور و آباد است و در این آیات، مکه به نام «البلد الامین» خوانده شده، چون محل امن است: ﴿وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا﴾[۱۰]. کعبه به نام «البیت الحرام» نیز خوانده شده، چون حرمت خاصی برای آن مقرر گشته است: ﴿جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِلنَّاسِ﴾[۱۱]. به نام ﴿بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ﴾[۱۲] هم نامیده شده است، چون قدمت تاریخی دارد. ﴿وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ﴾[۱۳]. پس «البیت المعمور» و «البیت الحرام» و «البیت العتیق» هر سه به معنای خانه کعبه است[۱۴].
حرمت بیتالمعمور در آسمانها همانند حرمت کعبه در زمین است[۱۵]. این خانه با عبادت فرشتگان معمور و آباد است[۱۶] و براساس روایات هر روز ۷۰۰۰۰ فرشته به زیارت آن میآیند و هرگز به آن باز نمیگردند[۱۷].
براساس برخی از روایات و نیز نظر برخی از مفسران، بیتالمعمور همان مسجد الاقصی است[۱۸] که در آیه ﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ﴾[۱۹] ذکر شده و پیامبر (ص) در آنجا با ملائکه و پیامبران الهی نماز خوانده[۲۰] و با حضرت ابراهیم(ع) به گفتگو پرداخته است[۲۱]. البته بنابر اصل تطابق عالم کبیر کیانی و عالم صغیر انسانی، آنچه در عالم کبیر موجود است در عالم صغیر انسانی نیز وجود دارد و بیتالمعمور عالم صغیر انسانی قلب انسان است، از این رو برخی از اقوال که بیتالمعمور را به قلب انسان کامل تفسیر کرده[۲۲] میتواند اشاره به این مطلب باشد.
در روایات ویژگیهای دیگری برای بیتالمعمور ذکر شده است که برخی از آنها عبارت است از:
- قرآن کریم نخست به صورت دفعی به بیتالمعمور، سپس از بیتالمعمور به صورت تدریجی و در ظرف ۲۰ سال بر رسولاکرم (ص) نازل شد[۲۳].
- بیتالمعمور ۵۰۰۰۰ سال پیش از آفرینش آسمانها و زمین آفریده شده است[۲۴].
- بر بیتالمعمور نام خدای متعالی نوشته شده است: «وَ بِاسْمِكَ الْمَكْتُوبِ فِي الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ»[۲۵].
- هر روز ۷۰۰۰۰ فرشته بر بیتالمعمور نازل شده، پس از طواف آن خانه به زمین میآیند و به طواف کعبه میپردازند، آنگاه به زیارت قبر رسول خدا (ص) شتافته و سپس به زیارت قبر امیرالمؤمنین(ع) میروند و از آنجا به کربلا رفته و پس از زیارت قبر امام حسین(ع) به آسمان عروج میکنند[۲۶].
- فرشتگان به هنگام طواف بیتالمعمور با خواندن دعای «يَا مَنْ أَظْهَرَ اَلْجَمِيلَ وَ سَتَرَ اَلْقَبِيحَ يَا مَنْ لَمْ يُؤَاخِذْ بِالْجَرِيرَةِ» به نیایش میپردازند[۲۷].
- نام محمد(ص)، علی، حسن، حسین و ائمه(ع) و شیعیانشان بر پوستی از نور و آویخته بر بیتالمعمور نگاشته است[۲۸].
- نگهبان بیتالمعمور فرشتهای است که او را «زرین» میگویند. در نسخهای «رزین» و در نسخهای دیگر «درزین» آمده است[۲۹].[۳۰]
منابع
پانویس
- ↑ جامعالبیان، مج ۱۳، ج ۲۷، ص۲۳؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۲۴۷؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۲۵۶.
- ↑ جامعالبیان، مج ۱۳، ج ۲۷، ص۲۳؛ روحالبیان، مج ۹، ج ۲۷، ص۱۸۵.
- ↑ روحالبیان، مج ۹، ج ۲۷، ص۱۸۵.
- ↑ المصباح، ص۶۸ «بیت».
- ↑ مقاییس اللغه، ج ۲، ص۱۷۵، «عَمَرَ».
- ↑ المصباح، ص۴۲۹، «عَمَرَ».
- ↑ طالبی دارابی، ابوطالب، مقاله «بیت المعمور»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۶، ص۳۹۵؛ کوشا، محمد علی، مقاله «بیت المعمور»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص ۳۸۵.
- ↑ «سوگند به طور و به کتابی نگاشته در نازکپوستی برگشاده و سوگند به آن خانه آبادان و به بام برافراشته (آسمان) و به دریای برافروخته که عذاب پروردگارت رویدادنی است بازدارندهای ندارد» سوره طور، آیه ۱-۸.
- ↑ «سوگند به انجیر و زیتون، و به کوه سینا و به این شهر امن و آرام (مکّه)، که ما انسان را در نیکوترین ساختار آفریدهایم» سوره تین، آیه ۱-۴.
- ↑ «و هر که در آن در آید در امان است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.
- ↑ «خداوند، خانه محترم کعبه را (وسیله) برپایی (امور) مردم کرده است و (نیز) ماه حرام و قربانی (بینشان) و قربانیهای دارای گردنبند را؛ چنین است تا بدانید خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است میداند و خداوند به هر چیز داناست» سوره مائده، آیه ۹۷.
- ↑ «و خانه دیرین (کعبه) را طواف کنند» سوره حج، آیه ۲۹.
- ↑ «سپس باید آلایشهای خود را بپیرایند و نذرهاشان را بجای آورند و خانه دیرین (کعبه) را طواف کنند» سوره حج، آیه ۲۹.
- ↑ کوشا، محمد علی، مقاله «بیت المعمور»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص ۳۸۵.
- ↑ جامع البیان، مج ۱۳، ج ۲۷، ص۲۳؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۲۵۶؛ کشفالاسرار، ج ۹، ص۳۳۳.
- ↑ روضالجنان، ج ۱۸، ص۱۲۳ ـ ۱۲۴؛ رحمة من الرحمن، ج ۴، ص۲۰۰؛ کشفالاسرار، ج ۱، ص۳۶۶.
- ↑ جامعالبیان، مج ۹، ج ۱۷، ص۱۹؛ ج ۱۳، ص۲۲ ـ ۲۴؛ مجمعالبیان، ج ۹، ص۲۴۷؛ الدرالمنثور، ج ۷، ص۶۲۷ ـ ۶۲۹.
- ↑ بحارالانوار، ج ۳۷، ص۳۱۷؛ اطیبالبیان، ج ۸، ص۲۱۹.
- ↑ «پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی - که پیرامون آن را خجسته گرداندهایم- برد تا از نشانههایمان بدو نشان دهیم، بیگمان اوست که شنوای بیناست» سوره اسراء، آیه ۱.
- ↑ بحارالانوار، ج ۳۷، ص۳۱۷؛ ج ۲۶، ص۳۰۷.
- ↑ جامعالبیان، مج ۹، ج ۱۷، ص۱۹؛ بحارالانوار، ج ۱۸، ص۳۲۶.
- ↑ بیان السعاده، ج ۴، ص۱۱۷.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۲، ص۲۶۴.
- ↑ بحارالانوار، ج ۲۶، ص۳۰۷.
- ↑ بحارالانوار، ج ۹۲، ص۳۷۲.
- ↑ بحارالانوار، ج ۹۷، ص۱۲۲.
- ↑ بحارالانوار، ج ۹۲، ص۳۵۳ ـ ۳۵۴.
- ↑ عللالشرایع، ج ۱، ص۷.
- ↑ روضالجنان، ج ۱۸، ص۱۲۳.
- ↑ طالبی دارابی، ابوطالب، مقاله «بیت المعمور»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۶، ص۳۹۵.