اولوالامر در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث اولوالامر است. "اولوالامر" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اولوالامر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

اولوالامر امامان دوازده‌گانه[۱].

واژه‌شناسی لغوی

  • اولوالامر از دو کلمه "أُولو" و "الأمر" ترکیب یافته است. "اولو" به معنای صاحبان و مالکان، جمعی است که از لفظ خود مفردی ندارد. بعضی گفته‌اند: اسم جمع و مفرد آن "ذو" است. اولو همواره به شکل اضافه به امر محسوس یا معقول به کار می‌رود؛ مانند: اولوالارحام، اولوالقربی، اولو‌العلم، اولوالفضل، اولوالامر[۲] و الامر به معنای فرمان، شأن (کار) و شیئ است[۳]. شاید بتوان گفت از میان این معانی معنای اصلی و جامع امر، شیئ است که با توجه به سیر تطور و تحول لغت به معنای شیئ خاص (کار) و منشأ تحقق کار (فرمان) نیز دانسته شده است. با توجه به معنای لغوی الامر می‌توان برای اولوالامر معانی ذیل را برشمرد: صاحبان دستور، صاحبان کار و صاحبان شیئ. براساس تفاسیر و روایات شیعه، "شیئ" در معنای اخیر اصطلاحاً یک شیئ معهود و شناخته شده یعنی مقام ولایت، خلافت و حکومت است، زیرا بنابر معنای مذکور "ال" در الامر برای عهد است، بنابراین اولوالامر کسانی‌اند که شئون دین و دنیای مردم به دست آنان است[۴] و آنان باید صاحبان کار حکومت و کارگزاران آن باشند، چنان‌که ایشان صاحبان دستور بوده و اطاعتشان بر مردم لازم است[۵].

به‌کارگیری اولوالامر در قرآن

  • اولوالامر، دو بار در قرآن ذکر شده: یک بار در آیه ۵۹ سوره نساء و در آن، لزوم اطاعت از آنان مطرح‌شده: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً [۶] و بار دیگر در آیه ۸۳ همین سوره و در آن، نسبت به نشر و اشاعه اخبار امنیتی و هر گزارشی که موجب رعب و وحشت جامعه گردد هشدار داده و از اشاعه آنها قبل از ارائه به‌پیامبر و اولوالامر نکوهش کرده است: ﴿وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلاَّ قَلِيلاً [۷][۸].

اولوالامر در تفسیر

  • اقوال مفسّران اهل‌تسنّن درباره اولوالامر، گوناگون است: امیران در زمان حضرت رسول(ص)؛ امر به معروف‌کنندگان؛ فقیهان و دین‌داران مطیع خدا[۹]. هیچ‌یک از این اقوال با اطلاق آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً [۱۰] سازگار نیست؛ زیرا پیروی از آن‌ها در‌صورت ارتکاب گناه، لازم نیست؛ در صورتی که آیه، اطاعت اولوالامر را به‌ طور مطلق و بدون قید و شرط، همانند اطاعت پیامبر(ص) لازم شمرده است؛ پس باید اولوالامر کسانی باشند که مقام عصمت، آنان را از هرگونه خطا و اشتباه حفظ کند؛ چنان‌که بعضی از مفسّران اهل‌تسنّن بدان اعتراف کرده‌اند[۱۱]. بر همین اساس و بر مبنای احادیث معتبر که در منابع شیعه[۱۲]. و اهل سنت[۱۳]. نقل شده، مفسّران شیعه اتّفاق نظر دارند که منظور از اولی‌الامر، امامان معصوم(ع) هستند[۱۴][۱۵].
  • مفسران اهل سنت اولوالامر را به امیران و زمامداران جامعه، صاحب منصبان حکومتی "اهل‌ حلّ و عقد"، فرماندهان لشکر، خلفا و جانشینان چهارگانه پیامبر اکرم(ص)، آگاهان و صاحبان بصیرت از صحابه پیامبر(ص) و دانشمندان دینی تفسیر و تطبیق کرده‌اند[۱۶][۱۷].

مصداق اولوالامر

  • قریب به اتفاق مفسران شیعه بر این باورند که منظور از اولو الامر در آیه یاد شده، امامان(ع) می‌باشند، زیرا اوّلا اطاعت از آنان قرین اطاعت از خدا و رسول شده و ثانیاً هیچ‌گونه قید و شرطی برای اطاعت از آنان، ذکر نشده است و آیه به طور مطلق، مردم را به سر سپردن در برابر آنان فرمان داده است و این همه نشان آن است که اولو الامر باید از خطا و اشتباه مصون باشند تا از جانب خداوند، امر به اطاعت از اهل معصیت و گناه صورت نگیرد[۱۸]. روایاتی که در ذیل این دو آیه اولو الامر را به امامان(ع) تفسیر و تأویل کرده بسیار فراوان است[۱۹][۲۰].
  • اوصافی که برای اولو الامر در این مجموعه روایات ذکر شده یا وظایف و اختیاراتی که بر عهده آنان گذاشته شده به جز امامان(ع) نمی‌تواند مصداق دیگری داشته باشد و هیچ‌یک از مصادیقی که از مفسران اهل سنت نقل شده صلاحیت احراز این مقام را ندارد. در روایات عامه نیز آمده که مقصود از اولو الامر اهل‌ بیت(ع)[۲۱]، گرچه این سخن در اقوال اهل‌ سنت دیده نمی‌شود[۲۲].
  • برخی از مفسران شیعه امامان(ع) را مصداق بارز و روشن اولو الامر می‌دانند و در عصر غیبت فقیهان جامع شرایط را نیز از مصادیق اولو الامر می‌شمارند[۲۳]. به نظر امام خمینی اولو الامر بنا بر مذهب حق در عصر حضور، ائمه(ع)؛ امّا نیاز به حاکم و والی چیزی نیست که محدود به زمان خاص باشد و لزوم تشکیل حکومت و ضرورت حاکم، همیشگی است، از این‌رو ایشان با استدلال به ادله فراوان و از جمله آیه ۵۹ سوره نساء فقیهان دارای شرایط لازم را در عصر غیبت به عنوان اولو الامر می‌شناسد[۲۴][۲۵].
  • برخی دیگر از مفسران شیعه با همین نگاه وسیع به آیه گفته‌اند: اگر روایات، مصداق آن را فقط امامان{{عم]] شمرده است احتمال می‌رود این تعبیر، نوعی حصر اضافی باشد؛ یعنی در مقایسه با حکام جور و ستم پیشه‌ای که حکومت را به دست می‌گیرند امامان معصوم سزاوارند و به عبارت دیگر ائمه(ع) قدر متیقن از آیه هستند؛ ولی التزام به آن، حکم را از دیگران سلب نمی‌کند. البتّه اطاعت از این گونه افراد، محدود و مقید به عدم معصیت حق است[۲۶][۲۷].
  • برخی از مفسران اهل سنت عصمت را شرط لازم برای اولو الامر دانسته‌اند، زیرا خداوند اطاعت از آنان را به طور قطعی و جزمی واجب کرده، پس باید این افراد از گناه و خطا معصوم باشند، گرچه گوینده این سخن در تعیین مصداق اولوالامر به خطا رفته، آن را عبارت از اهل حل و عقد شمرده و چنین پنداشته که شناخت امامان(ع) برای ما میسّر نیست[۲۸]، حال آنکه با توجه به آیات و روایات فراوان در این زمینه، شناخت آنان دشوار نیست. شگفت‌تر آنکه گفته است: نمی‌توان مصداق اولوالامر را امام معصوم دانست، زیرا اولو الامر جمع است و هیچ‌گاه دو یا چند امام در یک زمان نبوده و اطلاق جمع بر مفرد خلاف ظاهر است[۲۹]، در حالی که این اطلاق از قبیل انحلال یک حکم به احکام متعدد و به لحاظ زمانهای گوناگون است[۳۰] و نظایر آن در آیات فراوانی از قرآن به چشم می‌خورد ﴿فَلا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ[۳۱]، ﴿وَلا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ[۳۲]، ﴿فَلا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا [۳۳]، ﴿وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلا [۳۴]، ﴿حَافِظُواْ عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلاةِ الْوُسْطَى وَقُومُواْ لِلَّهِ قَانِتِينَ [۳۵]. برخی دیگر که نخواسته‌اند ویژگی عصمت را بپذیرند شرط دیگری را افزوده و گفته‌اند: مراد از اولو الامر، فرمانروایان و حاکمانی هستند که در مسیر حق و مصلحت مسلمانان حرکت کنند و فرمان آنان با حق مخالف نباشد[۳۶]. روشن است که افزودن چنین شرطی خلاف ظاهر و اطلاق آیه شریفه است و اگر چنین قیدی لازم می‌بود آن هم در امری که اساس شریعت و دین است به‌طور قطع ذکر می‌شد، چنان‌که در آیه ۸ سوره عنکبوت که سخن از احسان به پدر و مادر و اطاعت از آنان به میان می‌آید آن را مقید می‌سازد[۳۷]، بنابراین با دقت و تأمل در دو آیه مورد بحث "۵۹ و ۸۳ سوره نساء" چنین استفاده می‌شود که نه تنها ویژگی عصمت بلکه ایمان، آگاهی و علم، مدبریت و داشتن قدرت تشخیص، از جمله اموری است که اولو الامر باید واجد آنها باشند و هیچ‌یک از مصادیقی که برای اولوالامر ذکر شده جز امامان‌(ع) نمی‌توانند واجد همه این ویژگیها و حتی برخی از آنها باشند[۳۸].

استنباط اولوالامر

  • ضرورت بهره‌مند‌ بودن اولوالامر از قدرت استنباط و تحلیل اخبار امنیّتی و نظامی: ﴿وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلاَّ قَلِيلاً[۳۹][۴۰].

حجیّت استنباط اولوالامر

  • حجّت‌ بودن استنباط اولوالامر در تبیین موضوعات برای متحیّران: ﴿وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلاَّ قَلِيلاً[۴۱][۴۲][۴۳].

اطاعت از اولوالامر

  • وجوب اطاعت مؤمنان از اوامر اولوالامر: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً [۴۴][۴۵].

آثار اطاعت از اولوالامر

  • اطاعت از اولوالامر، در پی دارنده سعادت دنیا و آخرت: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً [۴۶][۴۷][۴۸].
  • اطاعت از اولوالامر، دارای بهترین فرجام: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً [۴۹][۵۰][۵۱].

تعیین اولوالامر

  • لزوم مراجعه به خدا و رسول(ص) در تعیین اولوالامر و اختلاف‌های مربوط به آن: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً [۵۲][۵۳][۵۴].

رجوع به اولوالامر

  • لزوم مراجعه به اولوالامر برای ارائه اخبار امنیّتی به آنان: ﴿وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلاَّ قَلِيلاً[۵۵][۵۶].
  • لزوم توقّف هنگام تحیّر در‌ برابر موضوعات ناشناخته و پی‌جویی پاسخ آن از پیامبر(ص) و اولوالامر: ﴿وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلاَّ قَلِيلاً[۵۷][۵۸].

عصمت اولوالامر

  • معصوم‌ بودن اولوالامر از گناه و خطا: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً [۵۹][۶۰][۶۱].

فضایل اولوالامر

  • اولوالامر، جلوه فضل و رحمت خدا: ﴿وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلاَّ قَلِيلاً[۶۲][۶۳].

نقش اولوالامر

  • نقش مؤثّر اولوالامر در جلوگیری از انحرافات و پیروی از شیطان: ﴿وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلاَّ قَلِيلاً[۶۴][۶۵].

وظایف اولوالامر

  • کنترل اخبار امنیّتی و تشخیص درست آن‌ها، از وظایف اولوالامر: ﴿وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلاَّ قَلِيلاً[۶۶][۶۷][۶۸].
  • تحلیل و انتشار اخبار جنگ، از وظایف اولوالامر: ﴿وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلاَّ قَلِيلاً[۶۹][۷۰][۷۱].
  • جلوگیری از پخش اخبار گمراه‌کننده و شایعات، از وظایف اولوالامر: ﴿وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلاَّ قَلِيلاً[۷۲][۷۳][۷۴].

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
  2. القاموس المحیط، ج‌۲، ص‌۱۷۶۷؛ التحقیق، ج‌۱، ص‌۱۸۰، «اولو».
  3. نثر طوبی، ج‌۱، ص‌۳۳؛ المنجد، ص‌۱۷، «امر».
  4. المیزان، ج‌۴، ص‌۳۹۱؛ مواهب الرحمن، ج‌۸‌، ص‌۳۱۲؛ تفسیر‌آیات الاحکام، ج‌۵‌، ص‌۱۰۲.
  5. حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
  6. ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه:۵۹.
  7. و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید؛ سوره نساء، آیه:۸۳.
  8. حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
  9. التفسیر الکبیر، ج‌۴، ص‌۱۱۳.
  10. ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه:۵۹.
  11. التفسیر الکبیر، ج‌۴، ص‌۱۱۳.
  12. تفسیر نورالثقلین، ج‌۱، ص‌۴۹۷.
  13. البحر‌المحیط، ج‌۳، ص‌۲۷۸؛ ینابیع‌المودّة، ص‌۱۱۶؛ احقاق‌الحق، ج‌۳، ص‌۴۲۵.
  14. تفسیر نورالثقلین، ج‌۱، ص‌۴۹۷.
  15. فرهنگ قرآن، ج۵.
  16. تفسیر ماوردی، ج‌۱، ص‌۴۹۹ـ۵۱۱‌؛ التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۱۴۴؛ تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۱۶۸.
  17. حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
  18. مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۱۰۰؛ زبدة‌البیان، ص‌۶۸۷؛ المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۹ - ۳۹۱.
  19. الکافی، ج۱، ص۱۸۷، ۲۷۶، ۲۸۶؛ ج۲، ص‌۴۱۵، ۵۱۳‌ـ‌۵۱۴‌؛ تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۲۴۷، ۲۵۱‌ـ‌۲۵۴، ۲۶۰؛ علل‌الشرایع، ج‌۱، ص‌۳۹۵.
  20. حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
  21. ینابیع الموده، ج‌۱، ص‌۷۴، ۱۳۴، ۱۴۴، ۳۴۱، ۳۵۰‌ـ‌۳۵۱؛ شواهد التنزیل، ج‌۱، ص‌۱۸۹، ۱۹۱.
  22. حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
  23. الفرقان، ج‌۵‌، ص‌۱۴۴.
  24. کتاب‌البیع، ج‌۲، ص۶۲۰‌، ۶۲۲‌، ۶۳۹‌؛ ولایت فقیه، ص‌۳۱، ۸۹‌ـ‌۹۰.
  25. حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
  26. دراسات فی ولایة الفقیه، ج‌۱، ص‌۶۴‌ـ‌۶۹‌.
  27. حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
  28. التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۱۴۴.
  29. التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۱۴۶.
  30. المیزان، ج‌۴، ص‌۳۹۲؛ الفرقان، ج‌۵‌ـ‌۶‌، ص‌۱۴۰؛ تفسیر آیات الاحکام، ج‌۵‌، ص‌۱۰۱.
  31. پس، از دروغ‌انگاران پیروی مکن!؛ سوره قلم، آیه: ۸.
  32. و از فرمان گزافکاران پیروی نکنید؛ سوره شعراء، آیه:۱۵۱.
  33. پس، از کافران فرمان نبر و به (حکم) آن (قرآن) با آنان به جهادی بزرگ برخیز؛ سوره فرقان، آیه: ۵۲.
  34. و می‌گویند: پروردگارا! ما از سرکردگان و بزرگانمان فرمان بردیم و آنان ما را از راه به در بردند؛ سوره احزاب، آیه:۶۷.
  35. بر نمازها به ویژه نماز میانه پایبند باشید و برای خداوند فروتنانه (به نماز و دعا) بایستید؛ سوره بقره، آیه:۲۳۸.
  36. جامع البیان، مج‌۴، ج‌۵‌، ص‌۲۰۷؛ الکشاف، ج‌۱، ص‌۵۲۴‌؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۱، ص‌۵۳۰‌ـ‌۵۳۱‌.
  37. المیزان، ج‌۴، ص‌۳۹۱؛ مواهب الرحمن، ج‌۸‌، ص‌۳۱۳.
  38. حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
  39. و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید؛ سوره نساء، آیه:۸۳.
  40. فرهنگ قرآن، ج۵.
  41. و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید؛ سوره نساء، آیه:۸۳.
  42. در "الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ" دو احتمال است: یکی آن‌که صفت اولی‌الامر باشد و دیگری صفت مراجعه‌کنندگان به اولی‌الامر. بنابر احتمال اوّل، از ترغیب خداوند برای رجوع مسائل به اولی‌الامر، استفاده حجّیّت استنباط آن‌ها می‌شود؛ المیزان، ذیل‌آیه
  43. فرهنگ قرآن، ج۵.
  44. ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه:۵۹.
  45. فرهنگ قرآن، ج۵.
  46. ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه:۵۹.
  47. برداشت بدان احتمال است که "ذَلِكَ خَيْرٌ" مربوط به دنیا و جمله "أَحْسَنُ تَأْوِيلاً" مربوط به آخرت، و مشارٌالیه "ذَلِكَ" مجموع جمله "أَطِيعُواْ اللَّهَ..." باشد؛ مجمع‌البیان، ذیل‌ آیه.
  48. فرهنگ قرآن، ج۵.
  49. ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه:۵۹.
  50. مشارٌالیه "ذَلِكَ" مجموع مفاد امر "أَطِيعُواْ" یا "رُدُّوهُ" است؛ مجمع‌البیان، ذیل‌ آیه.
  51. فرهنگ قرآن، ج۵.
  52. ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه:۵۹.
  53. با توجّه به این‌ که «أُولِي الأَمْرِ» در آیه، مرجع حلّ اختلاف قرار نگرفته، می‌توان گفت که از مصادیق مهم و مورد نظر "تَنَازَعْ" و اختلاف‌ها، خود اولوالامر و تعیین آنان است.
  54. فرهنگ قرآن، ج۵.
  55. و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید؛ سوره نساء، آیه: ۸۳.
  56. فرهنگ قرآن، ج۵.
  57. و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید؛ سوره نساء، آیه: ۸۳.
  58. فرهنگ قرآن، ج۵.
  59. ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه: ۵۹.
  60. از این‌ که مؤمنان، به صورت مطلق موظّف به اطاعت از اولوالامر شده‌اند و اطاعت از آنان در ردیف اطاعت از خدا و پیامبر(ص) قرار گرفته، برداشت مزبور، قابل استفاده است؛ و گرنه میان صدر و ذیل‌آیه، تنافی پیش می‌آید؛ زیرا فرض گناه و خطای اولوالامر و لزوم اطاعت از آنان در هر حال، با اطاعت از خدا ناسازگار است؛ المیزان، ذیل‌آیه.
  61. فرهنگ قرآن، ج۵.
  62. و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید؛ سوره نساء، آیه:۸۳.
  63. فرهنگ قرآن، ج۵.
  64. و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید؛ سوره نساء، آیه:۸۳.
  65. فرهنگ قرآن، ج۵.
  66. و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید؛ سوره نساء، آیه:۸۳.
  67. در صورتی که مقصود از "الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ"، "أُولِي الأَمْرِ" و "مِنْهُمْ" بیان "الَّذِينَ" باشد و با توجّه به لزوم ارائه اخبار امنیّتی به آنان و سرزنش افشاکننده آن، مطلب یاد شده قابل استفاده است.
  68. فرهنگ قرآن، ج۵.
  69. و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید؛ سوره نساء، آیه:۸۳.
  70. در صورتی که مقصود از "الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ"، "أُولِي الأَمْرِ" و "مِنْهُمْ" بیان "الَّذِينَ" باشد و با توجّه به لزوم ارائه اخبار امنیّتی به آنان و سرزنش افشاکننده آن، مطلب یاد شده قابل استفاده است.
  71. فرهنگ قرآن، ج۵.
  72. و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید؛ سوره نساء، آیه:۸۳.
  73. در صورتی که مقصود از "الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ"، "أُولِي الأَمْرِ" و "مِنْهُمْ" بیان "الَّذِينَ" باشد و با توجّه به لزوم ارائه اخبار امنیّتی به آنان و سرزنش افشاکننده آن، مطلب یاد شده قابل استفاده است.
  74. فرهنگ قرآن، ج۵.