رفاعة بن زید قینقاعی
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
نام او در بیشتر منابع، رفاعة بن زید بن تابوت قینقاعی ثبت شده است[۱]؛ ولی برخی منابع، نام وی را با افتادگی یا جابهجایی، رفاعة بن تابوت[۲]، زید بن تابوت[۳] یا زید بن رفاعة بن تابوت[۴] ثبت کردهاند.
برخی تفاسیر، علت نزول برخی آیات را به پدر وی زید بن تابوت نسبت دادهاند، در حالی که در منابع تاریخی، هیچ گزارشی از زید به ثبت نرسیده و احتمالاً برخی افتادگیها، انگیزه نقل این گزارشها در منابع تفسیری شده است.
منابع تاریخی، اطلاع چندانی درباره رفاعه به دست نمیدهند، جز آنکه همه سیرهنویسان وی را جزو یهودیان و دشمنان برجسته پیامبر(ص) نام بردهاند[۵] که پس از آنکه ناچار شد اسلام بیاورد، در شمار منافقان درآمد[۶]. به نظر، رفاعه پس از تبعید قبیلهاش بنیقینقاع از مدینه در سال دوم هجری، مسلمان شده و به طایفه عبداللّهبن ابی، یعنی بنیحارث از خزرج از همپیمانان پیشین بنیقینقاع پیوسته است، از اینرو در برخی گزارشها به او نسبت انصاری دادهاند.
رفاعة بن تابوت، پس از پذیرش اسلام در اعزامهای پیامبر(ص) شرکت نکرد و در سال چهارم هجری، در گفتوگویی با عبداللّه بن ابی ناراحتی خود را از تبعید بنینضیر از مدینه ابراز داشت[۷].
در سال ششم هجری، هنگامی که رسول خدا(ص) برای رویارویی با بنیمصطلق به نبرد با آنها رفته بود از دنیا رفت. مشهور است هنگام بازگشت پیامبراکرم(ص) به مدینه طوفانی درگرفت که حضرت آن را به خبر مرگ رفاعه تعبیر کرد و او را پناهگاه منافقان دانست[۸]. این خبر برای عبدالله بن ابی که در آن اعزام حضور داشت، بسیار سخت و اندوهبار بود[۹]. این گزارش که وی در سال نهم به رغم فراخوان عمومی پیامبر(ص) برای اعزام تبوک، در کنار دیگر منافقان در مدینه ماند[۱۰]، نادرست است.[۱۱]
رفاعة در شأن نزول
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۶۰؛ تاریخ طبری، ج ۳، ص ۲۶؛ المحبر، ص ۴۷۰.
- ↑ امتاع الاسماع، ج ۱، ص ۲۱۰.
- ↑ روحالمعانی، ج ۵، ص ۴۹.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص ۳۷۶؛ دلائل النبوه، ج ۴، ص ۶۰.
- ↑ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۷۰؛ البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۲۸۹ - ۲۹۰.
- ↑ المحبر، ص ۴۷۰.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص ۳۷۶.
- ↑ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۷۰؛ امتاع الاسماع، ج ۱، ص ۲۰۳، ۲۱۱.
- ↑ المغازی، ج ۲، ص ۴۲۳.
- ↑ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۳۶۸.
- ↑ حاجامینی، حمید، مقاله «رفاعة بن زید»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴.