بحث:آیه انذار
شأن نزول آیه یوم الدار
- خداوند، در آیه وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ[۱] به پیامبر (ص) فرمان میدهد خویشان و نزدیکانش را هشدار دهد و به اسلام بخواند. آیه در سال سوم بعثت نازل شده است. ماجرای آیه و دعوت پیامبر (ص) از خویشاوندانش چون در خانۀ ابوطالب یا پیامبر بوده، به حدیث الدّار یا یوم الدّار شهرت یافته و چون پس از نزول آیۀ انذار خویشاوندان بوده، به آن حدیث الإنذار هم میگویند که در بسیاری از کتب شیعه و سنی آمده است[۲]. پیامبر (ص) پیش از این، به گونۀ پنهانی و فقط کسان محدودی را به دین خود خوانده بود. پس از نزول آیه، مأموریت یافت آشکارا خویشانِ خود را به اسلام فرا بخواند[۳].
- برای انجام این مأموریت الهی، حدود چهل نفر از اولاد عبدالمطلب را به خانۀ خود یا خانۀ ابوطالب دعوت کرد و غذایی برایشان فراهم ساخت؛ اما به دلایلی توفیق نیافت از رسالت خویش سخن بگوید. به ناچار شب بعد نیز آنان را دعوت کرد. این بار موفق شد و میهمانان را پس از غذا، انذار کرد و فرمود: "ای فرزندان عبدالمطلب! من مأمورم شما را انذار کنم و بشارت دهم: اسلام آورید و فرمانم بَرید تا راهنمایی شوید!" آنگاه از آنان یاریطلبید و سه بار فرمود: "هر کس یاریام کند، برادر و وصی و خلیفه من خواهد بود". ولی هر بار فقط علی بن ابی طالب (ع) برمیخاست و اعلام آمادگی میکرد. سرانجام پیامبر (ص) به علی (ع) اشاره کرد و فرمود: «این، برادر و وارث و وصی و وزیر و خلیفه من در میان شما است. به سخنش گوش دهید و فرمانش بَرید!»[۴][۵]
شأن نزول آیه یوم الدار
خداوند، در آیه وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ[۶] به پیامبر (ص) فرمان میدهد خویشان و نزدیکانش را هشدار دهد و به اسلام بخواند. آیه انذار در سال سوم بعثت نازل شده است. ماجرای آیه و دعوت پیامبر (ص) از خویشاوندانش چون در خانۀ ابوطالب یا پیامبر بوده، به حدیث الدّار یا یوم الدار شهرت یافته و چون پس از نزول آیه، انذار خویشاوندان بوده، به آن حدیث الإنذار هم میگویند که در بسیاری از کتب شیعه و سنی آمده است[۷].
پیامبر (ص) پیش از این، به گونۀ پنهانی و فقط کسان محدودی را به دین خود خوانده بود. پس از نزول آیه، مأموریت یافت آشکارا خویشانِ خود را به اسلام فرا بخواند[۸].
جزئیات جریان یوم الانذار را منابع روائی و تاریخی و تفسیری در ضمن نقلهای گوناگون از قریب به ده صجابی رسول خدا (ص) ذکر کردهاند. طبری از ابن عباس چنین نقل میکند: هنگامی که آیه وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ نازل شد رسول خدا (ص)، امیرالمؤمنین علی (ع) را امر فرمود تا از فرزندان عبدالمطلب دعوت نموده و اطعام کند. بعد از صرف غذا همین که رسول خدا (ص) خواست شروع به سخن کرده و آنان را به اسلام دعوت نماید ابولهب با متهم کردن آن حضرت به ساحری، مانع از صحبت شد. دعوت مجددا تکرار شد و مجلس مهیای سخنان رسول مکرم اسلام (ص) گشت و با ابلاغ دعوت الهی به دین اسلام فرمود: «فَأَیُّکُمْ یُوَازِرُنِی عَلَی هَذَا الْأَمْرِ عَلَی أَنْ یَکُونَ أَخِی وَ وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ»، همگی سکوت کردند. اما امیرالمؤمنین (ع) در حالی که در سن از آنان کوچکتر بود ندای رسول خدا (ص) را پاسخ داد و عرضه داشت: «أَنَا یَا نَبِیَّ اللَّهِ أَکُونُ وَزِیرَکَ عَلَیْهِ». پیامبر اکرم (ص) دست مبارک خود را بر گردن علی (ع) گذاشته و فرمودند: «إِنَّ هَذَا أَخِی وَ وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِیعُوهُ». حضار در حالی که میخندیدند از جای خود برخاسته و به ابوطالب گفتند: قَدْ أَمَرَکَ أَنْ تَسْمَعَ لِابْنِکَ وَ تُطِیعَ[۹]. نقلهای دیگر این ماجرا هرچند در برخی از جزئیات متفاوتند، اما در اصل داستان و حمایت امیرالمؤمنین و اعلام وصایت و خلافت وی از سوی نبی مکرم (ص) چندان تفاوتی دیده نمیشود[۱۰].
پانویس
- ↑ «و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.
- ↑ مسند احمد بن حنبل،ج۱، ص ۱۵۹؛ امالی، شیخ طوسی، ج ۲، ص۱۹۶- ۱۹۴؛ الغدیر، ج ۲ ص ۲۷۸ و ج ۹ ص ۹۳،۱۳۰،۲۱۸،۳۳۸، اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۲۷۳، موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۱، ص ۱۴۵، کتاب یوم الدار، سیّد طالب الحسینی الرفاعی، دانشنامۀ امام علی، ج ۱۰، ص ۲۷۰ و ج ۳، ص ۱۴۶، دانشنامۀ امیر المؤمنین، ج ۲، ص ۲۶.
- ↑ ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۶؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۲۳.
- ↑ «فَأَیُّکُمْ یُوَازِرُنِی عَلَی هَذَا اَلْأَمْرِ عَلَی أَنْ یَکُونَ أَخِی وَ وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ»؛ «إِنَّ هَذَا أَخِی وَ وَصِیی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَأَطِیعُوا»؛ ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۱، ص ۳۰۶؛ اعیان الشیعة، ج ۱، ص ۲۳۲- ۲۳۰.
- ↑ ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۶.
- ↑ «و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.
- ↑ مسند احمد بن حنبل،ج۱، ص ۱۵۹؛ امالی، شیخ طوسی، ج ۲، ص۱۹۶- ۱۹۴؛ الغدیر، ج ۲ ص ۲۷۸ و ج ۹ ص ۹۳،۱۳۰،۲۱۸،۳۳۸، اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۲۷۳، موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۱، ص ۱۴۵، کتاب یوم الدار، سیّد طالب الحسینی الرفاعی، دانشنامۀ امام علی، ج ۱۰، ص ۲۷۰ و ج ۳، ص ۱۴۶، دانشنامۀ امیر المؤمنین، ج ۲، ص ۲۶.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۶؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۲۳.
- ↑ ر.ک: تفسیر طبری جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۹، ص۷۲؛ تاریخ الأمم والملوک، ج ۲، ص ۳۲۰.
- ↑ ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵.