تل

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۸ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۰۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

﴿فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ[۱].

تل در لغت

مکان مرتفع (تپه). این معنی تل است در کتاب لغت‌شناسی. «تله؛ از ماده «تل» در اصل به معنی مکان مرتفع است و ﴿تَلَّهُ لِلْجَبِينِ مفهومش این است که او را بر مکان مرتفعی به یک طرف صورت بر زمین افکند، جبین به معنی طرف صورت است و دو طرف را جبینیان می‌گویند»[۲].[۳]

منظور از فرزند

منظور از فرزند ابراهیم در آیات قرآنی، اسماعیل است که به قربانگاه برده می‌شود اما در تورات ابراهیم، اسحاق را قربانی می‌کند. مکان به روایت تورات در تورات آمده است: خدا به ابرام ابراهیم گفت: اسحاق را بردار و به زمین «موریا» برو و او را در آنجا در یکی از کوه‌هایی که به تو نشان می‌دهم برای قربانی سوختنی بگذار. موریا در زبان روایی قاموس کتاب مقدس: «زمینی است که ابراهیم مأمور گشت که بدانجا بر آمده اسحق فرزند خود را بر یکی از کوه‌های آن قربانی کند[۴]. موریا در زبان روایی دایرة المعارف کتاب مقدس: «منطقه‌ای است که ابراهیم، اسحق را برای قربانی کردن به حضور خداوند برد[۵] و[۶].[۷]

اصل داستان

حضرت ابراهیم در خواب می‌بیند که خداوند به او دستور می‌دهد تنها فرزندش را با دست خود قربانی کند. «می‌گویند نخستین بار در شب ترویه (شب هشتم ماه ذی الحجه) این خواب را دید و در شب‌های عرفه و عید قربان (نهم و دهم ذی الحجه) خوب تکرار گردید لذا برای او کمترین شکی باقی نماند که این فرمان قطعی خدا است»[۸] اسماعیل در مقابل خواست پدر؛ سر تسلیم فرود آورد. مؤلف قصص شگفت انگیز قرآن گوید: «در باب اینکه آن خواب را ابراهیم در چه وقت کجا دید در شام یا در مکه قبل از بنای کعبه... رؤیای ذبح را خلیل خدا در شامات دید قبل از آنی که هاجر و اسماعیل را به مکه بیاورد و چون آن خواب را دید و از طرفی هم ساره تقاضا داشت که هاجر و اسماعیل را از شام به جای دیگر ببرد لذا در ذیحجه همان سال آن «مادر و فرزند» را برداشت و به مکه آورد تا هم به خواهش «ساره» عمل نموده باشد و هم در موسم مطابق رؤیایی که دیده بود اسماعیل را ذبح نماید»[۹].[۱۰]

ختم سخن

می‌دانیم که حضرت ابراهیم بعد از تولد راهی فلسطین شده است. از آنجا به خاطر خشکسالی راهی مصر شده و مجدداً به جنوب فلسطین بازگشته است. حضرت ابراهیم پس از مدتی به همراه همسر دومش هاجر و فرزندش اسماعیل به سرزمین مکه مهاجرت کرده و در آنجا این رویداد عظیم یعنی ذبح کردن سر فرزند اتفاق افتاده است. حال این ذبح فرزند ۱۳ ساله در کجای مکه به وقوع پیوسته است؟ «پسر با کمال اطمینان و قوت قلب، تسلیم امر پدر شد و گفت: هر چه امر شده عمل کن امیدوارم صابر و شکیبا باشی. هر دو به راه افتادند از کنار کعبه تا کنار مسجد خیف در دامنه کوه منا همین جا حاجیان قربانی می‌کنند پیش رفتند»[۱۱]. گفتیم که حضرت ابراهیم و اسماعیل در مکه بودند و برای اجرای فرمان الهی تا «خیف» پیش رفتند.[۱۲]

خَیف کجاست؟

از گفتار برخی پژوهشگران چنین استفاده می‌شود که: «خیف، به محلی گویند که از شدت کوهستانی بودن آن کاسته شده؛ اما هنوز به صورت دشت در نیامده است. دامنه کوه صفائح چنین وضعیتی دارد و مسجد خَیف در همین جا ساخته شده است»[۱۳]. پیامبر پس از فتح مکه در مکان مسجد خیف علل پیروزی و فتح مکه را تشریح ساختند[۱۴]. مکان مسجد خیف در «منا» است و همه ساله در اطراف آن نماز عید قربان اقامه می‌شود و «بعد از آنکه حضرت ابراهیم در خواب دستور ذبح فرزند خود را گرفت از طرف همین مسجد بود که ندا آمد: «ای ابراهیم، آن رؤیا را تحقق بخشیدی (و به مأموریت خود عمل کردی) ما این‌گونه نیکوکاران را جزا می‌دهیم»[۱۵] و[۱۶].[۱۷]

منا کجاست؟

سرزمین «منا»، که پس از گذشتن از وادی محسَّر آغاز می‌شود فاصله‌ای به طول حدود ۵/۳ کیلومتر و عرض تقریبی پانصد متر میان دو کوه ممتد قرار دارد و انتهای آن به مکه ختم می‌شود»[۱۸] «منا میان مکه و مزدلفه و در ۷ کیلومتری شمال شرق مسجد الحرام است»[۱۹]. در مجموع باید گفت: «حضرت ابراهیم به هنگام قربانی پیشانی فرزندش را بر تل و ارتفاعات «کوه منی» مشرف بر مسجد منی گذاشت و این مسجد را به مناسبت ارتفاعات منی مسجد خیف می‌نامند»[۲۰].[۲۱]

منابع

پانویس

  1. «و چون هر دو (بدین کار) تن دادند و (ابراهیم) او را به روی درافکند (او را از آن کار بازداشتیم)؛» سوره صافات، آیه ۱۰۳.
  2. تفسیر نمونه، ج۱۹، ص۱۳۰.
  3. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۳۷۹.
  4. دایرة المعارف کتاب مقدس، ص۸۴.
  5. پیدایش ۲۰:۲۲.
  6. دایرة المعارف کتاب مقدس، ص۸۳۱.
  7. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۳۷۹.
  8. تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۱۲۷.
  9. قصص شگفت انگیز قرآن مجید، ص۱۸۸.
  10. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۳۸۰.
  11. عمادزاده، تاریخ انبیاء، ص۳۰۳.
  12. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۳۸۱.
  13. جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۱۳۹.
  14. اصغر قائدان، تاریخ و آثار اسلامی مکه، ص۱۵۵.
  15. صافات / ۱۰۵.
  16. اطلاعات قرآنی، ص۵۰۹.
  17. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۳۸۲.
  18. آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۱۳۴.
  19. اصغر قائدان، تاریخ و آثار اسلامی مکه، ص۱۵۴.
  20. باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی و قصص قرآن، ص۲۷۷.
  21. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۳۸۳.