شکرگزاری در حقوق اسلامی

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۲۰ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

اگر انسان‌ها کمی درباره خودشان بیندیشند به این نتیجه می‌رسند که تمام نعمت‌ها و کمالاتی که دارند همه و همه از سوی خداوند است. اوست که منعم حقیقی است و همه نعمت‌ها را بدون هیچ استحقاقی به آفریده‌هایش داده است.

پذیرش قلبی این حقیقت اولین و مهمترین درجه شکر منعم است که عقل به خوبی آن را درک می‌کند، عقل پس از آن به لزوم تشکر و قدردانی از چنین منعمی حکم می‌کند؛ پس لزوم شکر منعم، یک حکم عقلی است؛ حتی اگر خداوند به آن فرمان ندهد، عاقل به عقل خویش این حقیقت را در می‌یابد[۱].

معنای شکر

راغب اصفهانی می‌گوید: الشُّكْرُ: تصوّر النّعمة و إظهارها... و يضادّه الْكُفْرُ، و هو: نسيان النّعمة و سترها[۲]؛ شکر یعنی تصور نعمت (یعنی دانستن اینکه: آنچه داری نعمت است و از ناحیه دیگری است) و آشکار و ظاهر کردن آن و کفر نقیض شکر یعنی پوشاندن نعمت است: و الكُفْرُ: نقيض الشكر. كَفَرَ النعمةَ، أي: لم يشكرها[۳].

امام صادق (ع) نیز شکر نعمت را به شناخت آن معرفی نمود طبق روایتی آن حضرت می‌فرمایند: "هر که خدا به او نعمتی دهد و او آن را از دل بفهمد، شکرش را ادا کرده است"[۴].

بنابراین شکر نعمت عبارت از شناخت آن است، شناخت این که آنچه در دست اوست نعمت است و معنای نعمت نیز طبق حدیث مذکور عبارت است از آنچه که از ناحیه خدا به انسان رسیده باشد.

گاهی شکر عقلی و قلبی است، گاهی زبانی است. پیامبر گرامی اسلام درباره شکر زبانی می‌فرماید: "کسی که معروفی به سوی او آید، می‌باید تا آن را پاداش دهد و اگر از این کار فرو ماند، می‌باید تا صاحب معروف را ثنا گوید، پس اگر چنین نکند نعمت را کفران کرده است"[۵].

گاهی نیز عملی است و درباره شکر عملی می‌فرمایند: "شکر مؤمن در عملش ظاهر می‌شود"[۶]شکر منافق فقط در زبانش است"[۷].

توجه به این نکته نیز ضروری است که نعمت بیشتر، مسئولیت بیشتری را نیز به دنبال دارد چنانکه خداوند در میان آفریده‌هایش در تمام عوالم، به انسان بیشترین نعمت‌ها را داده است و در مقابل، انسان مسئولیت بیشتری را دارد. در این باره امام صادق (ع) می‌فرمایند: "اگر نعمت خدا بر کسی فراوان و بی‌حساب شود، مسئولیت او نسبت به نیازمندی‌های مردم شدت می‌یابد. اگر می‌خواهید که سایۀ نعمت بر شما ادامه داشته باشد، نیازهای مردم را برطرف کنید وگرنه نعمت خدا را در معرض نابودی قرار می‌دهید..."[۸].[۹]

اهل بیت واسطۀ نعمت

هر نعمتی که به ما می‌رسد از خداست ولی خداوند اراده فرموده که کارها را از راه اسبابش فراهم آورد پس برای هر چیزی سبب و وسیله‌ای قرار داد و برای هر سبب شرح و گشایشی مقرر داشته است[۱۰]. در این میان اهل بیت مطابق آنچه در فرازهایی از زیارت جامعه کبیره و روایات متعدد آمده، واسطه در رسیدن فیض تکوینی و تشریعی به بندگان هستند پس باید ابتدا از خدا و سپس از اهل بیت(ع) تشکر کرد.

امام رضا(ع) می‌‌فرمایند: «کسی که از نعمت دهنده از مخلوقات شکرگزاری،نکند از خدا شکرگزاری نکرده است»[۱۱]. از سوی دیگر ذیل آیۀ ﴿ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ[۱۲]، طبق روایتی امام صادق(ع) می‌‌فرمایند: «نحنُ مِنَ النَّعِیمِ»، ما از آن نعمت‌ها هستیم که می‌پرسند[۱۳]. نیز تصریح فرمودند: «ما اهل بیت آن نعمتی هستیم که خدا بر مردم ارزانی داشته، به به وسیلۀ ما با یکدیگر الفت گرفتند با اینکه قبلاً با هم اختلاف داشتند و به وسیله ی ما دل‌های آنها را به هم نزدیک نمود و با هم برادر شدند با اینکه قبلاً دشمن یکدیگر بودند و به وسیلۀ ما آنها را به اسلام هدایت کرد، این است نعمت پایدار، خداوند از آنها خواهد پرسید راجع به این نعمت که به آنها ارزانی داده و آن پیامبر وعترت اوست»[۱۴].

همچنین ذیل آیه ﴿فَاذْكُرُواْ آلاء اللَّهِ[۱۵] ابویوسف بزاز گوید: امام صادق(ع) این آیه را تلاوت نمود و فرمود: «می‌دانی نعمت‌های خدا چیست؟ عرض کردم: نه، فرمود: مقصود بزرگترین نعمت‌های خداست بر خلقش و آن ولایت ماست[۱۶]. امام محمد باقر(ع) وجود اهل بیت(ع) را به عنوان نعمت خدا در میان بندگانش یاد می‌کند: «... وَ نَحْنُ مِنْ نِعْمَةِ اللهِ عَلی خَلْقِه»،.... و ما اهل بیت از نعمت‌های خدا بر خلق او هستیم[۱۷].

نتیجه آنکه در قرآن به دنبال هر نعمتی شکر مطرح است و حقی که نعمت برای انسان می‌‌آورد این است که نسبت به نعمت دهنده شاکر باشد و شکر نعمت وجود اهل بیت در اطاعت و پیروی از ایشان است[۱۸].

منابع

پانویس

  1. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۳۳- ۱۳۴.
  2. المفردات، ص۴۶۱.
  3. العین، ج۵، ص۳۵۶.
  4. «مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِنِعْمَةٍ فَعَرَفَهَا بِقَلْبِهِ فَقَدْ أَدَّى شُكْرَهَا»؛ الکافی، ج۲، ص۹۶؛ تحف العقول، ص۳۶۹.
  5. الکافی، ج۴، ص۳۳؛ من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵۷.
  6. «شُكْرُ الْمُؤْمِنِ يَظْهَرُ فِي عَمَلِهِ»؛ غررالحکم و دررالکلم، ص ۴۰۶.
  7. «شُكْرُ الْمُنَافِقِ لَا يَتَجَاوَزُ لِسَانَه‏»؛ غررالحکم و دررالکلم، ص۴۰۶.
  8. الکافی، ج۴، ص۳۷.
  9. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۳۳- ۱۳۴.
  10. الکافی، ج۱، ص۱۸۳.
  11. «مَنْ لَم یَشْکُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ المَخْلُوقِینَ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ»، عیون أخبار الرضا(ع)، ج ۲، ص٢۴.
  12. سوره تکاثر، آیه ۸: سپس در آن روز قطعاً از نعمت‌ها بازپرسی خواهید شد.
  13. شیخ طوسی، الأمالی، ص۲۷۲ و شبیه آن حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج ۲، ص۶.
  14. «... نَحْنُ أَهْلُ الْبَیتِ النَّعِیمُ الَّذِی أَنْعَمَ اللهُ بِنَا عَلَی الْعِبَادِ بِنَا اخْتَلَفُوا بَعْدَ أَنْ کَانُوا مُخْتَلِفِینَ وَبِنَا أَلَکَ اللَّهُ بَینَ قُلُوبِهِمْ وَبِنَا أَنْقَذَهُمُ اللَّهُ مِنَ الشِّرْکِ وَ الْمُعَاصِی وَبِنَا جَعَلَهُمُ اللَّهُ إِخْوَانًا وَبِنَا هَدَاهُمُ اللَّهُ نَبِی النِّعْمَةُ الَّتِی لَا تَنْقَطِعُ وَاللَّهُ سَائِلُهُمْ عَنْ حَقِّ النِّعْمَةِ الَّتِی أَنْعَمَ عَلَیْهِمْ وَهُوَ النَّبِی وَ عِشْرَتُه»، راوندی، الدعوات، ص۱۵۸.
  15. سوره اعراف، آیه ۶٩، پس نعمت‌های خدا را به یاد آرید.
  16. الکافی، ج ۱، ص۲۱۷، ترجمه سید جواد مصطفوی، ج۱، ص٣١۶.
  17. بصائر الدرجات، ص۶٣ و شبیه آن در کمال الدین، ج۱، ص۲۰۵.
  18. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۳۵- ۱۳۷.