تعلیم در فقه اسلامی
حکم آموزش
آموزش موضوع احکام پنجگانه تکلیفی است:
۱. واجب: یاد گرفتن اصول دین، مانند توحید و نبوّت و نیز اصول مذهب، مانند امامت، همچنین احکام و مسائل فروع دین، مانند نماز، روزه، حج، زکات و خمس، واجب است. آموختن احادیث معصومان(ع) جهت حفظ و روایت آن و عمل بدان،[۱] همچنین آموختن علم فقه تا رسیدن به مقام فقاهت برای قضاوت کردن و فتوا دادن و نیز یاد گرفتن علم اصول دین (معارف الهی) برای دفع شبهات مخالفان و نجات مؤمنان از گمراهی، واجب کفایی است. یاد دادن علوم یاد شده نیز بر عالمان آنها واجب کفایی است.[۲]
۲. حرام: یاد دادن و یاد گرفتن علوم باطل و گمراه کننده، جهت عمل به مقتضای آنها همچون سِحر[۳]، کهانت[۴]، شعبده [۵] و غنا[۶] و نیز آموختن کتابهای گمراه کننده[۷] و صنعتهای حرام، مانند چگونگی ساختن آلات لهو و قمار و درست کردن مشروبات الکلی[۸] حرام است.
۳. مستحب: یاد دادن و یاد گرفتن علوم دینی، مانند علم قرآن و علم مبدأ و معاد، افزون بر مقدار واجب، مستحب است.[۹] همچنین یاد دادن احکام حلال و حرام به فرزندان در هفت سالگی و نیز شنا، تیراندازی و شعر ابوطالب، معروف به قصیده لامیّه به آنان،[۱۰] ریسندگی به زنان،[۱۱] نماز به کودک در شش یا هفت سالگی[۱۲] و یاد گرفتناحکام تجارت پیش از اقدام به آن[۱۳] و زبان عربی[۱۴] مستحب است.
۴. مکروه: یاد دادن و یاد گرفتن علومی مانند اشعار جاهلی، انساب و حوادث گذشته که دانستن یا ندانستن آنها سود و زیانی ندارد مکروه است، امّا یاد گرفتن این علوم برای کسب درآمد حلال، مباح است.[۱۵]
۵. مباح: یاد دادن و یاد گرفتن علومی مانند ریاضیّات، پزشکی و کشاورزی که شریعت از آنها نهی نکرده و انسان در زندگی فردی و اجتماعی بدانها نیاز دارد، مباح است.[۱۶]
سایر احکام
گوشت حیوان شکار شده به وسیله سگی که بدین منظور آموزش دیده، حلال است.[۱۷]
در اینکه گرفتن مزد برای یاد دادن علوم واجب ـ جز در موارد خاص، مانند مقام فتوا دادن و قضاوت کردن ـ جایز است یا نه، اختلاف است؛[۱۸] لکن برای یاد دادن علوم مستحب جایز است.[۱۹]
گرفتن و دادن مزد برای یاد دادن و یاد گرفتن علوم حرام، باطل و حرام است.[۲۰] یاد دادن قرآن به شرط گرفتن مزد، مکروه است.[۲۱] مَهر قرار دادن آموزش علوم جایز، مانند یاد دادن قرآن و آموختن صنعتی خاص جایز است.[۲۲]
اگر آموزگار، دانش آموز را برای یاد دادن بزند و دانش آموز بر اثر آن آسیبی ببیند یا بمیرد، ضامن است.[۲۳]
آداب
شایسته است آموزگار در مقام تعلیم و تأدیب دانش آموزان برابری و مساوات را رعایت کند و برخی را بر برخی دیگر برتری ندهد[۲۴].[۲۵]
منابع
پانویس
- ↑ وسائل الشیعة، ج ۱۷، ص۳۲۸.
- ↑ بحار الانوار، ج ۱، ص۱۷۳؛ العروة الوثقی، ج ۱، ص۱۱ و ج ۲، ص۶۲۰ ـ ۶۲۱
- ↑ جواهر الکلام، ج ۲۲، ص۷۵ و ۹۰ ـ ۹۴
- ↑ جواهر الکلام، ج ۲۲، ص۷۵ و ۹۰ ـ ۹۴
- ↑ جواهر الکلام، ج ۲۲، ص۷۵ و ۹۰ ـ ۹۴
- ↑ المقنعة، ص۵۸۸
- ↑ کتاب السرائر، ج ۲، ص۲۱۸
- ↑ فقه الرضا، ص۳۰۱
- ↑ بحار الانوار، ج ۱، ص۱۷۳؛ وسائل الشیعة، ج ۱۷، ص۳۲۶ ـ ۳۳۱
- ↑ بحار الانوار، ج ۳۵، ص۱۶۵؛ ابوطالب حامی الرسول، ص۱۰۶ ـ ۱۱۴
- ↑ جواهر الکلام، ج ۲۲، ص۴۶۶
- ↑ وسائل الشیعة، ج ۴، ص۱۸ ـ ۲۱؛ المبسوط، ج ۱، ص۷۱
- ↑ جواهر الکلام، ج ۲۲، ص۴۵۰
- ↑ وسائل الشیعة، ج ۱۷، ص۳۲۷
- ↑ بحارالانوار، ج ۱، ص۲۱۹
- ↑ فقه الرضا، ص۳۰۱؛ العروة الوثقی، ج ۲، ص۳۰۸
- ↑ جواهر الکلام، ج ۳۶، ص۱۸ ـ ۱۹
- ↑ مستند العروة (الصلاة)، ج ۳، ص۴۵۷ ـ ۴۵۸
- ↑ العروة الوثقی، ج ۲، ص۶۲۰ ـ ۶۲۱
- ↑ جواهرالکلام، ج ۲۲، ص۲۵
- ↑ جامع المقاصد، ج ۷، ص۱۷۸
- ↑ جواهر الکلام، ج ۳۱، ص۳۲
- ↑ المبسوط، ج ۷، ص۱۷۲؛ مجمع المسائل، ج ۳، ص۲۶۷
- ↑ النهایة، ص۳۶۷.
- ↑ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، صفحه ۱۵۸ - ۱۶۰.