علم مقضی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۴ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

پرسش‌های وابسته

آنچه از برخی روایات استفاده می‌شود آن است که به علمِ مخصوصِ خدای تعالی ، "علم الغیب" اطلاق شده است. پیش‌تر بیان که اسم اعظم، هفتاد و سه حرف است که یک حرف آن، اختصاص به خداوند متعال دارد و این یک حرف، نزد خدا در علم غیب است. [۱] امام باقر (ع) در ذیل آیه ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا[۲] فرمودند: ﴿إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا[۳]، "به جز کسی که او را بپسندد از رسولان خویش"، و سوگند به خدا محمّد (ص)، از کسانی بود که خدا به رسالت او راضی شد. و اما اینکه فرموده است : "عالم الغیب" به راستی که خدا، عالم است نسبت به آنچه از خلق خود نهان کرده، در مورد چیزهایی که تقدیر می‌کند و در علم خود قضا نماید، پیش از خَلق آن و قبل از آن که به فرشتگان ابلاغ کند. ای حمران! این است علمی که خدا نزد خود نگه‌داشته و خواست الهی بدان تعلق می‌گیرد و هر گاه اراده کند به اجرا می‌گذارد و یا بدا در آن رخ می‌دهد پس آن را اجرا نمی‌کند. اما علمی که خدای عز و جل آن را تقدیر و قضا کرده و امضا نموده، همان علمی است که به رسول خدا (ص) رسید و سپس به دست ما می‌رسد[۴] بر اساس این روایت، علم غیب، علمی است که مخصوص خداوند متعال است و از خلق پوشیده است. پیش‌تر بیان شد که برخی روایات، بیان‌گر دو علم برای خدا هستند؛ یکی علمی که به خودش اختصاص دارد و دیگری، علمی که بر ملائکه، انبیاء (ع) و رسل آشکار کرده است. علمی که اختصاص به خدای تعالی دارد علمی است که هنوز به مرتبه مشیت نرسیده است. از این علم به عنوان علم غیب تعبیر شده است. اما علمی که به مرتبه مشیت برسد برای امامان (ع) ظاهر می‌شود. هم‌چنین چون خدا هر لحظه در کاری است، هر گاه بدائی حاصل شود یا تقدیر جدیدی رخ دهد، علم آن نیز به امامان (ع) افاضه می‌شود. امام رضا (ع) در پاسخ شخصی که از علم غیب ایشان سؤال می‌کند، ساز و کار افاضه علم بر امامان (ع) را توضیح می‌دهد[۵].

با توجه به روایات فراوان مطرح شده در قبل مبنی بر این که علم رسول خدا (ص) به ائمه اهل بیت (ع) منتقل می‌شود، روشن است مراد از «من شاء اللّه» در روایت فوق، ائمه اهل بیت (ع) هستند، ضمن آن که اصل روایت نیز در مورد علم امام (ع) است) در روایت دیگری، امام (ع)، آگاهی خود از غیب را نفی می‌کند و در عین حال می‌فرماید: هر گاه مسئله جدیدی پیش بیاید و امام (ع) در موقعیتی قرار گیرد که نیاز به علم جدیدی داشته باشد، خداوند علم آن را به ایشان افاضه می‌کند[۶].[۷]

منابع

پانویس

  1. ر.ک : الکافی، ج ۱، ص ۲۳۰، ح ۱ و ۳.
  2. او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند، سوره مبارکه جن، آیه ۲۶.
  3. جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد، سوره مبارکه جن، آیه ۲۷.
  4. «و کان، و اللّه، محمّد ممن إرتضاه. و أما قوله «عالم الغیب»، فإن اللّه عز و جل عالم بما غاب عن خلقه ، فیما یقدّر من شی ء و یقضیه فی علمه قبل أن یخلقه و قبل أن یفیضه إلی الملائکة . فذلک یا حمران ! علم موقوف عنده ، إلیه فیه المشیئة ، فیقضیه إذا أراد و یبدو له فیه فلا یمضیه . فأمّا العلم الذی یقدّره اللّه عز و جل فیقضیه و یمضیه ، فهو العلم الذی إنتهی إلی رسول اللّه صلی الله علیه و آله ثم إلینا»؛ الکافی، ج ۱، ص ۲۵۶ ـ ۲۵۷.
  5. همان، ص ۲۵۶.
  6. الکافی ، ج ۱ ، ص ۲۵۷.
  7. غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی، ص ۵۰۹ و ۵۱۰.