زنجیر در قرآن
مقدمه
﴿وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلاَّ إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاؤُوا ظُلْمًا وَزُورًا﴾[۱]؛ ﴿وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيرًا * أَوْ يُلْقَى إِلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْهَا وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُورًا﴾[۲]؛ ﴿وَإِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَكَانًا ضَيِّقًا مُقَرَّنِينَ﴾[۳].
نکات
در این آیات بر این دو محور تأکید شده است:
- اتهام سحرزدگی به پیامبر، عامل کیفر کافران، به زنجیر عذاب در قیامت: ﴿وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُورًا﴾[۴]؛ ﴿وَإِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَكَانًا ضَيِّقًا مُقَرَّنِينَ﴾[۵].
- بهانهجوئیهای نادرست و بیجای کافران از پیامبر عامل کیفر آنان به زنجیر عذاب در قیامت: ﴿وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيرًا﴾[۶]؛ ﴿أَوْ يُلْقَى إِلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْهَا﴾[۷]... ﴿وَإِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَكَانًا ضَيِّقًا مُقَرَّنِينَ﴾[۸].[۹]
رشتهای از حلقههای آهنی جهت بستن و شکنجه دوزخیان
زنجیر، رشتهای است مرکب از حلقههای فلزی به هم پیوسته[۱۰] که از آن برای بستن و آویختن اشیاء و افراد، ایجاد مانع یا انتقال نیروی مکانیکی و مانند آن، استفاده میشود. در عربی به آن «سلسله» میگویند[۱۱]. واژه «سلسله» و جمع آن «سَلاسِل»، سه بار در قرآن، در وصف عذاب دوزخیان، به کار رفته است[۱۲]؛ همچنین واژه «غُلّ» و مشتقات آن، در آیاتی از قرآن که به عذاب دوزخیان اشاره دارند، در ارتباط معنایی با زنجیر است و به معنای طوق یا قید و بستی دانسته شده[۱۳] که برای جلوگیری از فرار یا شکنجه کردن اسیر به گردن و دست او میبندند. «اَصفاد»، جمع «صَفَد»، واژه دیگری در این مفهوم است که دو بار در قرآن به کار رفته است[۱۴] و واژهپژوهان آن را به معنای غل دانستهاند[۱۵]. در تفاوت میان سلسله و غل گفته شده است که سلسله به مطلق زنجیر گفته میشود؛ ولی غل طوقی است که بر گردن میبندند[۱۶]؛ همچنین تفاوت میان دو ماده غل و صفد در این است که صفد، هر گونه بستن با غل یا غیر آن است[۱۷]. واژگان دیگری نیز در این مفهوم در قرآن یافت میشوند؛ از جمله «اَنکال»، جمع «نِکل» به معنای افسار[۱۸] یا هر گونه قید و بند سنگین[۱۹] که در آیه ۱۲ مزمّل[۲۰] به بندهای سنگین و بازنشدنی[۲۱] و غل و زنجیر تفسیر شده است[۲۲]؛ همچنین عبارت ﴿حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ﴾[۲۳] که برخی مفسران آن را به زنجیر آهنی تفسیر کردهاند[۲۴]. به غل و زنجیر کشیدن، تصویری است که در قرآن در وصف شیوه عذاب دوزخیان آمده و تنها در یک آیه، در باره عذابهای دنیا به کار رفته که درباره اسارت شیاطین و موجودات شرور به دست حضرت سلیمان است[۲۵]. خداوند تأکید میکند که برای کافران وسایل عذاب و شکنجه از غل و زنجیر و آتش فراهم کرده است: ﴿إِنَّآ أَعْتَدْنَا لِلْكَـٰفِرِينَ سَلَـٰسِلَا۟ وَأَغْلَـٰلًا وَسَعِيرًا﴾[۲۶]؛ همچنین در وصفی دهشتناک، تصویری از تکذیبکنندگان پیامبر را رسم میکند که غلها و زنجیرها بر گردن آنان قرار گرفته و آنها را میکشند: ﴿الَّذِينَ كَذَّبُوا بِالْكِتَابِ وَبِمَا أَرْسَلْنَا بِهِ رُسُلَنَا فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ * إِذِ الْأَغْلَالُ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَالسَّلَاسِلُ يُسْحَبُونَ﴾[۲۷] جدال و ستیزهجویی در آیات الهی با هدف تکذیب کتابهای آسمانی و پیامبران، سبب عقوبت ایشان خوانده شده است[۲۸]. در این آیات، در ترسیمی از عذاب مجرمان، از زنجیر به عنوان وسیله بستن دست و پا یا گردن آنان یاد شده است[۲۹]. تکذیب کنندگان پیامبر در آیهای دیگر نیز به این گونه عذاب و شکنجه تهدید شدهاند[۳۰]: ﴿وَذَرْنِي وَالْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَمَهِّلْهُمْ قَلِيلًا * إِنَّ لَدَيْنَا أَنْكَالًا وَجَحِيمًا﴾[۳۱] در بیان مجازات افترا به قرآن و انکار اصل وحیانی بودن آن، با متهم کردن پیامبر به دروغگویی: ﴿وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاءُوا ظُلْمًا وَزُورًا﴾[۳۲] و رونویسی از افسانههای پیشینیان: ﴿وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِيَ تُمْلَى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا﴾[۳۳] و مجنون خواندن پیامبر: ﴿أَوْ يُلْقَى إِلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْهَا وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُورًا﴾[۳۴] و انکار معاد: ﴿بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَأَعْتَدْنَا لِمَنْ كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِيرًا﴾[۳۵]، آتش جهنم و حبس در مکانی تنگ و محدود، بسته به غل و زنجیر، وعده داده شده است: ﴿وَإِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَكَانًا ضَيِّقًا مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنَالِكَ ثُبُورًا﴾[۳۶].[۳۷]. کفر به خدا و قرار دادن شریکانی برای او که ریشه همه گناهان یاد شده است، نیز به عذاب با غل و زنجیر تهدید شده است[۳۸]: ﴿إِذْ تَأْمُرُونَنَا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَنَجْعَلَ لَهُ أَنْدَادًا وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَجَعَلْنَا الْأَغْلَالَ فِي أَعْنَاقِ الَّذِينَ كَفَرُوا﴾[۳۹] در آیه ۴۹ ابراهیم از کافران و مشرکان که در قیامت به زنجیر بسته میشوند با واژه «مجرمین» یاد شده است[۴۰]: ﴿وَتَرَى ٱلْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍۢ مُّقَرَّنِينَ فِى ٱلْأَصْفَادِ﴾[۴۱]؛ همچنین در آیات سوره حاقّه، گناهکاری که نامه عملش به دست چپش داده شود، به چنین عذابی تهدید شده است: ﴿وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ * خُذُوهُ فَغُلُّوهُ * ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ﴾[۴۲] در آیه بعد میآید که سپس او را به زنجیری ببندید که ۷۰ ذرع است: ﴿ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ﴾[۴۳]جرم ایشان این بود که به خدا ایمان نداشتند و هرگز مردم را به اطعام مستمندان تشویق نمیکردند.[۴۴] بیشتر مفسران، عدد ۷۰ را بیانگر درازی زنجیر و نه مقدار طول آن شمردهاند[۴۵].[۴۶].
منابع
پانویس
- ↑ «و کافران گفتند: این (قرآن) جز دروغی نیست که (پیامبر) خود بر ساخته است و گروهی دیگر او را در آن یاری رساندهاند پس به راستی ستم و دروغی (بزرگ) را (پیش) آوردند» سوره فرقان، آیه ۴.
- ↑ «و گفتند: چگونه پیغمبری است این، که خوراک میخورد و در بازارها راه میرود؟! چرا به سوی او فرشتهای فرو نفرستادهاند تا بیمدهندهای همراه او باشد؟ * یا چرا گنجی به سوی او (از آسمان) نمیافکنند یا باغی ندارد که از (بار و بر) آن بخورد؟» سوره فرقان، آیه ۷-۸.
- ↑ «و هنگامی که در تنگنایی از آن، دست و پا بسته فرو افکنده شوند، آنجاست که واویلا سر دهند» سوره فرقان، آیه ۱۳.
- ↑ «یا چرا گنجی به سوی او (از آسمان) نمیافکنند یا باغی ندارد که از (بار و بر) آن بخورد؟» سوره فرقان، آیه ۸.
- ↑ «و هنگامی که در تنگنایی از آن، دست و پا بسته فرو افکنده شوند، آنجاست که واویلا سر دهند» سوره فرقان، آیه ۱۳.
- ↑ «و گفتند: چگونه پیغمبری است این، که خوراک میخورد و در بازارها راه میرود؟! چرا به سوی او فرشتهای فرو نفرستادهاند تا بیمدهندهای همراه او باشد؟» سوره فرقان، آیه ۷.
- ↑ «یا چرا گنجی به سوی او (از آسمان) نمیافکنند یا باغی ندارد که از (بار و بر) آن بخورد؟» سوره فرقان، آیه ۸.
- ↑ «و هنگامی که در تنگنایی از آن، دست و پا بسته فرو افکنده شوند، آنجاست که واویلا سر دهند» سوره فرقان، آیه ۱۳.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱، ص ۶۶۹.
- ↑ لغتنامه، ج ۸، ص۱۱۴۱۰؛ فرهنگ فارسی، ج ۲، ص۱۷۵۲، «زنجیر».
- ↑ معجم مقاییس اللغه، ج ۳، ص۶۰، «سل»؛ لسان العرب، ج ۱۱، ص۳۴۵، «سلل».
- ↑ ﴿إِذِ ٱلْأَغْلَـٰلُ فِىٓ أَعْنَـٰقِهِمْ وَٱلسَّلَـٰسِلُ يُسْحَبُونَ﴾ «آن هنگام که بندها و زنجیرها بر گردنهایشان (بر زمین) کشیده میشوند» سوره غافر، آیه ۷۱. ﴿ثُمَّ فِى سِلْسِلَةٍۢ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًۭا فَٱسْلُكُوهُ﴾ «آنگاه با زنجیری که هفتاد ذرع است، به بندش کشید!» سوره حاقّه، آیه ۳۲. ﴿إِنَّآ أَعْتَدْنَا لِلْكَـٰفِرِينَ سَلَـٰسِلَا۟ وَأَغْلَـٰلًا وَسَعِيرًا﴾ «بیگمان ما برای کافران، زنجیرها و بندها و آتشی سوزان را آماده کردهایم» سوره انسان، آیه ۴.
- ↑ العین، ج ۴، ص۳۴۸؛ لسان العرب، ج ۱۱، ص۵۰۴؛ التحقیق، ج ۷، ص۲۵۶، «غل».
- ↑ ﴿وَتَرَى ٱلْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍۢ مُّقَرَّنِينَ فِى ٱلْأَصْفَادِ﴾ «و در آن روز گنهکاران را بربسته به هم در بندها بینی» سوره ابراهیم، آیه ۴۹. ﴿وَءَاخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِى ٱلْأَصْفَادِ﴾ «و برخی دیگر را که در بندها به هم بربسته بودند» سوره ص، آیه ۳۸.
- ↑ مفردات،، ص۴۸۶؛ تاج العروس، ج ۵، ص۶۳، «صفد».
- ↑ قاموس قرآن، ج ۳، ص۲۹۰.
- ↑ التحقیق، ج ۶، ص۲۴۹، «صفد».
- ↑ العین، ج ۵، ص۳۷۱؛ مفردات، ص۸۲۵، «نکل».
- ↑ لسان العرب، ج ۱۱، ص۶۷۷؛ تاج العروس، ج ۱۵، ص۷۵۴، «نکل».
- ↑ ﴿إِنَّ لَدَيْنَآ أَنكَالًا وَجَحِيمًۭا﴾ «ما نزد خود بندها و دوزخی داریم،» سوره مزمّل، آیه ۱۲.
- ↑ الکشاف، ج ۴، ص۶۴۰؛ الدر المنثور، ج ۶، ص۲۷۹.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۵۷۳؛ بیان المعانی، ج ۱، ص۹۶.
- ↑ «ریسمانی از پوست تافته درخت خرما بر گردن اوست» سوره مسد، آیه ۵.
- ↑ جامع البیان، ج ۳۰، ص۲۲۰.
- ↑ المحرر الوجیز، ج ۴، ص۵۰۶؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص۳۹۵.
- ↑ «بیگمان ما برای کافران، زنجیرها و بندها و آتشی سوزان را آماده کردهایم» سوره انسان، آیه ۴.
- ↑ «همان کسانی که این کتاب (آسمانی) و آنچه را که پیامبرانمان را بدان فرستادهایم دروغ شمردند و زودا که بدانند * آن هنگام که بندها و زنجیرها بر گردنهایشان (بر زمین) کشیده میشوند» سوره غافر، آیه ۷۰-۷۱.
- ↑ مجمع البیان، ج ۸، ص۸۲۶ ـ ۸۲۸؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۷، ص۵۳۲؛ المیزان، ج ۱۷، ص۳۵۰ـ۳۵۱.
- ↑ تفسیر سورآبادی، ج ۴، ص۲۲۰۷؛ التبیان، ج ۹، ص۹۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص۷۴۳.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۵۷۳؛ الدر المنثور، ج ۶، ص۲۷۹؛ بیان المعانی، ج ۱، ص۹۵ـ۹۶.
- ↑ «و مرا با این دروغانگاران شاد خوار وا بگذار و به آنان اندکی مهلت بخش * ما نزد خود بندها و دوزخی داریم،» سوره مزمل، آیه ۱۱-۱۲.
- ↑ «و کافران گفتند: این (قرآن) جز دروغی نیست که (پیامبر) خود بر ساخته است و گروهی دیگر او را در آن یاری رساندهاند پس به راستی ستم و دروغی (بزرگ) را (پیش) آوردند» سوره فرقان، آیه ۴.
- ↑ «و گفتند: افسانههای پیشینیان است که رونویس کرده است آنگاه پگاه و دیرگاه عصر بر او خوانده میشود» سوره فرقان، آیه ۵.
- ↑ «یا چرا گنجی به سوی او (از آسمان) نمیافکنند یا باغی ندارد که از (بار و بر) آن بخورد؟» سوره فرقان، آیه ۸.
- ↑ «بلکه آنان رستخیز را دروغ شمردهاند و ما برای هر کس که رستخیز را دروغ شمارد آتشی فروزان آماده کردهایم» سوره فرقان، آیه ۱۱.
- ↑ «و هنگامی که در تنگنایی از آن، دست و پا بسته فرو افکنده شوند، آنجاست که واویلا سر دهند» سوره فرقان، آیه ۱۳.
- ↑ الکشاف، ج ۳، ص۲۶۵ ـ ۲۶۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۳، ص۷ ـ ۸؛ مواهب علیه، ص۷۹۵.
- ↑ مجمع البیان، ج ۶، ص۳۸۳.
- ↑ «ناتوان شمردهشدگان به گردنکشان میگویند: بلکه نیرنگ شب و روز شما بود که به ما فرمان میدادید به خدا کفر بورزیم و برای او شریک قرار دهیم؛ و چون عذاب را بنگرند پشیمانی را آشکار میدارند؛ و ما غلها را بر گردن کافران مینهیم، آیا کیفری جز آنچه میکردند خواهند دید؟» سوره سبأ، آیه ۳۳.
- ↑ جامع البیان، ج ۱۳، ص۱۶۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۹، ص۳۸.
- ↑ «و در آن روز گنهکاران را بربسته به هم در بندها بینی» سوره ابراهیم، آیه ۴۹.
- ↑ «و اما آنکه کارنامهاش به دست چپ وی داده شود میگوید: کاش کارنامهام به من داده نشده بود * بگیریدش و به بند آوریدش! * سپس در دوزخش افکنید!» سوره حاقه، آیه ۲۵ و ۳۰ و ۳۱.
- ↑ «آنگاه با زنجیری که هفتاد ذرع است، به بندش کشید!» سوره حاقه، آیه ۳۲.
- ↑ ﴿إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ * وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ﴾ «بیگمان او به خداوند سترگ ایمانی نداشت * و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمیانگیخت» سوره حاقه، آیه ۳۳-۳۴.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۹، ص۴۰؛ تفسیر ابن عربی، ج ۲، ص۳۶۷؛ تفسیر قاسمی، ج ۹، ص۳۱۳.
- ↑ محمودی، زهرا، مقاله «زنجیر»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴، ص ۵۳۵.