شرح در نهج البلاغه
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل سخنچینی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- شرح در لغت بهمعنای بیان مطلبی با جزئیات، توصیف مطلب و نیز بسط و توضیح سخن مشکل و پیچیده است. این شیوه علمی از دیرباز در میان دانشمندان متداول بود. اما در عصر ظهور اسلام، پس از نزول قرآن و در پی نخستین تجربیات تفسیری، شرحنویسی پا به عرصه مباحث علمی گذاشت. مسلمانان صدر اسلام در محضر پیامبر مینشستند و از شرح آیات جویا میشدند و از تبیین پیامبر اکرم بهره میبردند.
اهداف شرح
- شرح نویسان در شرح مطلب، اهدافی چند را دنبال می کنند:
- توضیح عبارت متن که بیشتر در مورد متون مشکل و مغلق صورت می گیرد و به توضیح مشکلات لغات می پردازد.
- شارح در پی شرح و بسط هدف نویسنده متن بر می آید.
- شارح بر آثاری که نویسنده اصلی در آن ها بیشتر به ارائه نظر پرداخته است. از این رو فهم مطلب برای مخاطب نیاز به بیان مقدمات و بح علمی و توجیه نظریات دارد.
- نقد و بررسی نظرات مؤلف اصلی.
- ایجاد بستری برای بیان دیدگاه های شارح، بدون ایجاد اثری مستقل.
انواع شرح
- شروح را به لحاظ شکل میتوان در انواع زیر جستوجو کرد:
- حاشیه تعلیق: شرحنویس متن اصلی را معیار قرار میدهد و هرجا متن نیاز به شرح، توضیح یا نقد داشته باشد، نظر خود را بیان میکند.
- شرح و بیان: شارح تمام متن را ذکر نمیکند، بلکه هرگاه بخشی از متن نیاز به شرح داشت، مطلب خود را بیان میکند.
- شرح "قال و اقوال": شارح تمام کلام اصلی متن را زیر عنوان "قال" ذکر میکند و مطلب خود را زیر عنوان "اقول" میآورد.
- شرح مزجی: شارح متن اصلی را با شرح خود ترکیب میکند و بین متن اصلی و شرح بهگونهای با ایجاد نشانهها تمییز قائل میشود، ولی متنی یکپارچه به لحاظ خوانش فراهم میآورد.
- شروح بهلحاظ محتوا نیز به انواع زیر تقسیم میشوند:
- شرحی توضیحی: شارح به توضیح عبارات و شرح مشکلات لغوی متن میپردازد. برخی نیز با عنایت به اهداف شرح به تبیین مطلب میپردازند.
- نقد و بررسی: شارح در پی نقد اثر علمی است، از اینرو خود باید از جایگاه ویژه علمی برخوردار باشد. شارح در این روش ابتدا مطالب متن اصلی را توضیح میدهد، سپس نظر دیگر را مورد مطلب بیان میکند و در نهایت به تبیین و توجیه نظریه خود در نقد مطلب اصلی میپردازد؛ مانند شرح اشارات خواجه نصیرالدین طوسی.
روشهای شرح
- شارحان در تفسیر کلامی وحی و نهج البلاغه، بر اساس نیاز و سبک خود، به دو روش نسبت به تفسیر متن اصلی پرداختهاند.
- تفسیر ترتیبی: مطابق این روش، شارح از ابتدای متن تا پایان به شرح و ارائه دیدگاههای خود میپردازد، مانند شرح ابنمیثم و شرح ابن ابی الحدید.
- تفسیر موضوعی: شارح بر اساس موضوعات از پیش تعریف شده به ذکر مطالب و شرح آنها میپردازد، مانند شرح بهج الصباغة فی شرح نهج البلاغة.
- در رویکردی دیگر که از آن نیز با عنوان تفسیر موضوعی یاد میکند شارح با استفاده از متنهای مکمل به تفسیر متن اصلی میپردازد، مانند منشور جاودانه.
- شروح نهج البلاغه، جملگی از نوع شروح توضیحی هستند. بیشتر شارحان روش ترتیبی را در پیش گرفتهاند[۱].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 491- 492.