شرک در کلام اسلامی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Amini (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۵۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث شرک است. "شرک" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل شرک (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

مراتب و درجات شرک

  1. شرک ذاتی: اعتقاد به چند مبدئی، "شرک ذاتی" است و نقطه مقابل "توحید ذاتی" است. قرآن آنجا که اقامه برهان می‌کند (برهان تمانع) و می‌گوید: ﴿لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ [۲]. در برابر این گروه اقامه برهان می‌کنند . این گونه اعتقاد سبب خروج از چرگه اهل توحید و خروج از حوزه اسلام است. اسلام شرک ذاتی را در هر شکل و هر صورت به کلی طرد می‌کند. شرک ذاتی، مانند بعضی که به ثنویت یا تثلیث یا چند اصل قدیم ازلی مستقل از یکدیگر قائل بوده‌اند، جهان را چند پایه و چند قطبی و چند کانونی می‌دانسته‌اند.
  2. شرک صفاتی: شرک صفاتی، یعنی عدم وحدت صفات با ذاتی. به علت دقیق بودن مسئله شرک صفاتی، این مسئله در میان عامه مردم هرگز مطرح نمی‌شود. برخی اندیشمندان که در این گونه مسائل می‌اندیشند، اما صلاحیت و تعمق کافی ندارند به شرک در صفات مبتلا می‌شوند. اشاعره از متکلمین اسلامی دچار این نوع شرک شده‌اند. این نوع شرک، شرک خفی است و موجب خروج از حوزه اسلام نیست.
  3. شرک در خالقیت: یعنی برخی مخلوقات خدا را با او در خالقیت شریک دانستن. مثلاً اگر گفته شود: خداوند مسئول خلقت شرور نیست بلکه آفریده بعضی از مخلوقات است؛ شرک در خالقیت صورت گرفته است. این گونه شرک که شرک در خالقیت و فاعلیت است، نقطه مقابل توحید افعالی است. اسلام این گونه شرک را نیز غیر قابل گذشت می‌داند. البته شرک در خالقیت به نوبه خود دارای مراتبی است که بعضی از آن مراتب، شرک خفی است نه شرک جلی، و موجب خروج کلی از جرگه اهل توحید و حوزه اسلام نیست.
  4. شرک در پرستش: نقطه مقابل توحید در عبادت است. شرک در پرستش، شرک عملی و از نوع بودن و شدن دروغین است. برخی در مرحله پرستش، چوب یا سنگ یا فلز یا حیوان یا ستاره یا خورشید یا درخت یا دریا را می‌‌پرستیده‌اند. این نوع از شرک فراوان بوده، هنوز هم در گوشه و کنار جهان یافت می‌‌شود[۳][۴].

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۲۵.
  2. اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی می‌بودند، هر دو تباه می‌شدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف می‌کنند؛ سوره انبیاء، آیه: ۲۲.
  3. مطهری، آشنایی با قرآن، ج۱ و ۲، ص۲۰۱ - ۲۰۰؛ همو، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی، ج۲، ص۷۵ - ۷۴ و ۶۸ - ۶۱.
  4. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۲۶.
  5. طباطبایی، المیزان، ج۱۷، ص۳۵۶.
  6. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۲۷.