اتحاد
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اتحاد (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
اتّحاد یعنی دو چیز یک میشوند؛ امربالقوة با امربالفعل وقتی که به صورت امربالفعل درآمد یکی میشود[۱].
اتّحاد عاقل و معقول
مقصود این است که وجود نفس با وجود آن معقول - که اسمش همان “علم” است - با یکدیگر متحد میشوند[۲]. به عبارت دیگر مقصود این است که در اینجا آنچه که مورد مطالعه قرار میگیرد با خود مطالعهکننده یکی است (در اصطلاح اینها) چون انسان خودِ انسان را دارد مطالعه میکند، و به این معنا اسمش را میگذارد اتحاد عاقل و معقول[۳].[۴]
اتّحاد عاقل و معقول از نظر ابوریحان
ابوریحان در “تحقیق مالهند”، آنجا که درباره عقیده تناسخ بحث میکند میگوید به عقیده هندیان، نفس اگر چندینبار در این جهان بیاید و تدریجاً تصفیه کامل بشود در نهایت امر با ذات خدا یکی میشود و به سعادت کامل میرسد و دیگر بازگشت به بدن نمیکند. ابوریحان نام این حالت را که فناء نفس در ذات حق است، “اتحاد عاقل و معقول” میگذارد[۵].[۶]
اتّحاد قوه و فعل
شیء از آن جهت که متحرک است امر بالقوه است. یعنی حرکت در عین اینکه کمال اول است مادام که حرکت است یک کمال ثانی بر او مترتّب است. یعنی فعلیتی که در آینده بدان واصل خواهد شد. یعنی تا وقتیکه حرکت وجود دارد شیء متحرک میخواهد چیزی بشود که نیست، و همین که این حالت از بین رفت و فعلیت و آن چیز شدن برایش حاصل شد دیگر شیء متحرک نیست. لااقل متحرک به آن حرکت خاصی که برای این فعلیت معیّن داشت نیست. و اگر باز هم متحرک باشد، فعلیت دیگری برایش مطرح است که باید با حرکت جدیدی به آن برسد. این مطلب را اتحاد قوه و فعل در حرکت مینامند[۷].[۸]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ شرح مبسوط منظومه، جلد دوم، ص۳۵.
- ↑ شرح مبسوط منظومه، جلد دوم، ص۱۷.
- ↑ فلسفه تاریخ، جلد اول، ص۲۶۸.
- ↑ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۵۳.
- ↑ مقالات فلسفی (۱)، ص۱۹۴.
- ↑ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۵۳.
- ↑ حرکت در زمان، جلد اول، ص۱۱۹.
- ↑ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۵۳.