وحدت امت اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از متحد)

اتّحاد به‌ معنای یکتایی و یگانگی و نقطه مقابل آن تفرقه است. قرآن به مسأله اتّحاد از دیدگاه اجتماعی آن نگریسته و بر اهمّیّت اتّحاد میان جهانیان، ادیان، مسلمانان و نهاد خانواده تأکید کرده است و برای ایجاد و حفظ چنین یگانگی، ارسال پیامبران به همراه شرایع را ضروری می‌داند و راه‌کارهایی را ارائه می‌کند.

مهم‌ترین دستاورد اتّحاد حفظ صلح، آرامش و امنیّت و دور ماندن از جنگ و خون‌ریزی و جدایی است و از جمله عوامل شکل‌گیری یگانگی پیامبران؛ پذیرش کامل دین و پیراستگی باطن دانسته شده است.

معناشناسی

اتّحاد به‌ معنای یکی شدن، یگانگی داشتن[۱]، از ریشه "و‌ ح‌ د" به مفهوم یکتایی و یگانگی است[۲] و نقطه مقابل آن "تفرقه" است.

اتّحاد در اصطلاح سیاسی، یگانه شدن دو یا چند کشور و پذیرش نظام سیاسی، نظامی و اقتصادی واحد است که درپی آن، به همه آنها یک امّت و کشور اطلاق شود[۳].[۴]

اتحاد در قرآن

قرآن به مسأله اتّحاد از دیدگاه اجتماعی آن نگریسته و بر اهمّیّت اتّحاد میان جهانیان، ادیان، مسلمانان و نهاد خانواده تأکید کرده است و پیوند میان دل‌های مؤمنان را نوعی تصرّف الهی می‌شمارد و برای ایجاد و حفظ چنین یگانگی، ارسال پیامبران به همراه شرایع را ضروری می‌داند و راه‌کارهایی را ارائه می‌کند. اتّحاد در قرآن با مضامینی چون موارد ذیل آمده است مانند: امّت واحده[۵]؛ اعتصام به حبل‌الله[۶]؛ کلمه سواء[۷]؛ صراط مستقیم[۸]؛ تألیف میان دل‌ها[۹]؛ اخوّت و برادری[۱۰]؛ اصلاح ذات‌البین[۱۱]؛ یار بودن مؤمنان با یکدیگر[۱۲]؛ شرکت در امور اجتماعی[۱۳] و ارتباط بر قرار کردن مؤمنان با یکدیگر[۱۴].

قرآن کریم پیش‌بینی نموده که امت‌ها و مردم جهان پیوسته در امر دیانت در اختلاف خواهند بود مگر کسانی که مشمول رحمت الهی شوند و از اختلاف در امانند. بنابراین تصریح نموده که "رحمت خدا" را در "وحدت" باید جستجو کرد نه در اختلاف؛ وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ * إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ[۱۵].[۱۶]

نقش پیامبران در ایجاد اتحاد

اگر اختلاف را به دو دسته اصلیِ اختلاف در عقیده و اختلاف در حیات اجتماعی بدانیم[۱۷] و فقدان هدایت و تربیت الهی و دسیسه‌های شیطانی را وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا وَأَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ[۱۸] عامل چنین اختلافی بشناسیم، نقش پیامبران در رفع اختلاف و ایجاد اتّحاد روشن می‌شود؛ زیرا آنان با آوردن آیین آسمانی که مطابق با عقل و فطرت انسان‌ها است: الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۱۹]، ایشان را از پراکندگی عقیدتی رها می‌سازند و با ارائه شریعت و قوانین زندگی اجتماعی، با اجرای حدود الهی با اختلافات اجتماعی مقابله: وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ[۲۰] و با تربیت مردم و تزکیه دل‌ها و تعلیم اخلاقیّات هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۲۱]، با دسیسه‌های شیطانی مبارزه می‌کنند[۲۲].

سیره پیامبر خاتم (ص) در ایجاد وحدت

شکل‌گیری حکومت اسلامی در مدینه، ابتدا با مشکلاتی روبرو گردید، از جمله این مشکلات، حضور قبیله‌های مختلف و طوایف متعدد در مدینه بود که به دلیل وجود سنّت‌های جاهلی، همواره عامل اختلاف و درگیری میان قبایل می‌گردید و این اختلاف و دشمنی‌ها مانع از شکل‌گیری حکومتی منسجم و قدرتمند بود. به همین جهت، رسول خدا (ص) در همان سال نخست هجرت در صدد انعقاد پیمان عمومی میان مسلمانان، یهودیان و مشرکان یثرب بر آمد[۲۳]. در بند اول این پیمان ـ که به «منشور مدینه» مشهور است ـ آمده است: «امضاکنندگان این پیمان، امّت واحدی را تشکیل می‌دهند که باید در جهت سعادت یکدیگر کوشا باشند". با این حال، تغییر زود هنگام ترکیب قبیله‌ای و تعدد اعتقادات بر مبنای امّت واحده به این سادگی امکان‌پذیر نبود. از این‌رو، به تک تک قبیله‌ها یادآوری می‌شد که در چهار چوب امّت واحده، نظم و انسجام داخلی قبیله خود را خواهند داشت. پیامبر اکرم (ص) در این باره فرمود: «إِنَّهُمْ أمَّةٌ واحدةٌ عَلَى رِبَاعَتِهِمْ»[۲۴]؛ یعنی: هر قبیله‌ای بر همان ویژگی درون قبیله‌ای سابق خود خواهد ماند، و بدین‌سان طبق طرح «امّت واحدة» هریک از مسلمانان و اهل کتاب بر آیین و آداب و رسوم پیشین خود باقی ماندند و این امر خود، باعث شکل‌گیری حکومت واحد در مدینه گردید[۲۵].

ارزش و اهمیت اتحاد

قرآن از اتّحاد به‌صورت نعمت بزرگ یاد‌ کردنی سخن به‌میان آورده و از مؤمنان خواسته است تا تلخی و خطر آفرینی دوران تفرقه را از یاد نبرند و به یاد داشته باشند که چگونه خداوند میان آنان انس و الفت برقرار ساخت: وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ[۲۶]. در این آیه، دو بار از نعمت اتّحاد یاد‌ شده است که جایگاه و اهمّیت آن را نشان می‌دهد. اتحاد و هم‌بستگی همه انسان‌ها چنان مطلوب و در برابر، اختلاف چنان نکوهیده است که قرآن در ۵ آیه اعلام داشته: اگر مصلحت ایجاب می‌کرد، خداوند با اراده تکوینی خود همه مردم را یک‌پارچه و یک امّت قرار می‌داد: وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ[۲۷]،وَإِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ[۲۸].[۲۹]

گستره اتحاد

با توجّه به گستره مورد نظر قرآن درباره یگانگی انسان‌ها و نیز چگونگی آن، برای اتّحاد انواعی را می‌توان برشمرد:

اتحاد جامعه جهانی

یگانگی انسان‌ها در تمام گیتی در برخورداری از حقوق انسان با صرف نظر از زبان، رنگ، ملّیّت و دین آنان مورد حمایت و تشویق اسلام است[۳۰]؛ زیرا اتّحاد در این مرتبه که ضعیف‌ترین انواع یگانگی است، خود آثار مثبتی در روابط میان انسان‌ها و احترام متقابل بر جای می‌گذارد و می‌تواند مانع برتری‌جویی برخی بر برخی دیگر و نژادپرستی باشد[۳۱]. محور این نوع اتّحاد، انسانیّت انسان‌هاست، بر این اساس، قرآن انسان‌ها را آفریده شده از یک گوهر: الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ[۳۲] و از یک پدر و مادر می‌داند: إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى[۳۳].[۳۴].

اتحاد ادیان آسمانی

قرآن، گوهر ادیان آسمانی را یک‌سان و تسلیم در برابر خداوند معرّفی کرده؛ ازاین‌رو از دین آسمانی با عنوان اسلام یاد‌کرده است: إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ[۳۵] و ادیان آسمانی را در پذیرش و دعوت به سه اصل بنیادین توحید، نبوّت و معاد برابر می‌داند[۳۶] و اختلاف میان ادیان را در شریعت‌های هریک که با مقتضیات و ضرورت‌های هر عصر منطبق است می‌شناسد: ِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا[۳۷].[۳۸]؛ چنان‌که تفاوت اسلام با دیگر ادیان را در بیان تفصیلی و جامعیّت آن می‌داند: نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ[۳۹]، مِنْ قَبْلُ هُدًى لِلنَّاسِ وَأَنْزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ[۴۰].[۴۱].

اتحاد مؤمنان

کسانی‌ که شهادتین را بر زبان جاری کرده و اسلام را با حقیقت جانشان پذیرفته باشند، مؤمن و مشمول چنین یگانگی هستند. اتّحاد و یگانگی در سایه وحدت عقیده، محکم‌ترین نوع اتّحاد است که قرآن بر آن تأکید کرده است.

قرآن، بر اساس همین وحدت عقیده، مؤمنان را برادران یکدیگر خوانده است: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ[۴۲] و این اخوّت و برادری، آن‌چنان مستحکم بود که تا مدّتی پس از عقد مؤاخاة میان مؤمنان در مدینه، آنان از یکدیگر ارث می‌بردند: وَلِكُلٍّ جَعَلْنَا مَوَالِيَ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَالَّذِينَ عَقَدَتْ أَيْمَانُكُمْ فَآتُوهُمْ نَصِيبَهُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدًا[۴۳] تا آنکه با آمدن آیه وَأُوْلُواْ الأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ[۴۴]، این حکم منسوخ شد[۴۵].[۴۶]

یگانگی در نهاد خانواده

قرآن، نهاد خانواده را یکی از محورهای اتّحاد انسان‌ها دانسته و بر تشکیل آن تأکید: وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ[۴۷] و نگرانی برخی جوانان را از فقر و عدم تمکّن مالی، با وعده الطاف خاص الهی بر طرف کرده است: إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ قرآن، ازدواج را میثاق غلیظ: وَأَخَذْنَ مِنْكُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا[۴۸].[۴۹] و ایجاد مهر و مودّت میان زن و شوهر را از نشانه‌های تکوینی خداوند دانسته که پس از عقد ازدواج، تحقّق می‌یابد: وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ[۵۰].[۵۱]

از آنجا که هر اجتماعی از مجموعه نهاد خانواده تشکیل شده است و استحکام یا ضعف ساختار اجتماعی به بنیاد خانواده بستگی دارد، قرآن بر حفظ پیوند الهی میان همسران تأکید کرده و ایجاد تفرقه میان اعضای خانواده را از دسیسه‌های شیطانی شمرده: فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ[۵۲] و در مواقعی که کانون خانواده با خطر از هم پاشیدگی روبه‌رو می‌شود، بر راه کارهایی از‌جمله عنصر موعظه تأکید کرده است: وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ[۵۳] و آنگاه که اختلاف و تفرقه در میان آنان راه یابد، در ‌صورت خواست همسران یا داوران برای حفظ پیوند، حمایت الهی را به آنان نوید داده است: وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا[۵۴].[۵۵]

آثار اتحاد و یگانگی

امنیت و آرامش

مهم‌ترین دستاورد اتّحاد در همه انواع آن، حفظ صلح، آرامش و امنیّت و دور ماندن از جنگ و خون‌ریزی و جدایی است؛ زیرا اتّحاد در جامعه جهانی، حسّ نوع‌دوستی و همکاری متقابل را تقویت می‌کند و همه فتنه‌های اجتماعی را که از برتری‌جویی نژادی ناشی است، از بین می‌برد؛ چنان‌که اتّحاد پیروان ادیان آسمانی، از تنش میان آنان کاسته و اتّحاد میان مؤمنان، زمینه درگیری را مرتفع می‌سازد و یگانگی در نهاد خانواده مانع از طلاق و قطع پیوند خویشاوندی می‌شود. قرآن از تفرقه، به کرانه گودال آتش جنگ یاد‌کرده که اتّحاد، خطر فرو افتادن در چنین گودالی را بر طرف می‌سازد: وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا[۵۶][۵۷] درست به همین سبب است که قرآن چند دسته شدن مردم را هم‌سنگ با جنگ و جدال و خون‌ریزی میان آنان دانسته است: أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا وَيُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ[۵۸].[۵۹].[۶۰]

برچیده شدن زمینه سلطه بیگانگان و استعمارگران

به استناد آیه وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ[۶۱]، فرعون از اهرم تفرقه بنی‌اسرائیل برای استضعاف و بهره‌کشی از آنان استفاده کرده است[۶۲]. مفهوم آیه این است که در سایه اتّحاد بنی‌اسرائیل، استثمار آنان ممکن نبوده است[۶۳].

حفظ استواری و استحکام

قرآن، منازعه را باعث ره‌یافت سستی در صف مسلمانان می‌داند: وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا[۶۴].[۶۵] از مفهوم آیه برمی‌آید که اتّحاد، باعث استواری و استحکام صفوف مسلمانان در برابر دشمنان می‌شود؛ چنان‌که در جای دیگر، مؤمنانی را که در کنار یکدیگر صف تشکیل داده، مانند بنیان مرصوص در راه خدا به نبرد می‌پردازند، ستوده است: إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ[۶۶].[۶۷].[۶۸]

حفظ قدرت و هیمنه

قرآن، از مسلمانان خواسته تا با تقویت قوای جسمانی و نظامی، زمینه رعب و وحشت دشمنانشان را فراهم سازند: وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ[۶۹]؛ بدین رو، آنان را از منازعه برحذر داشته و آن را زمینه‌ساز از دست رفتن هیمنه آنان در دل دشمنان دانسته است: وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ[۷۰]، گویا اتّحاد و یگانگی مؤمنان باعث حفظ این هیمنه خواهد بود و اگر مسلمانان بخواهند این هیمنه خود را در‌میان جهانیان حفظ کنند، یگانه راه آن، پای‌بندی به این یگانگی‌ است[۷۱].[۷۲]

عوامل اتحاد

از مجموعه آیات، به‌دست می‌آید که عواملی در شکل‌گیری یگانگی نقش دارد:

  1. پیامبران عامل وحدت: پیامبران نقش اساسی در ایجاد اتحاد میان انسان‌ها داشته‌اند، زیرا اگر اختلاف را به دو دسته اصلی اختلاف در عقیده و اختلاف در حیات اجتماعی تقسیم کنیم و فقدان هدایت و تربیت الهی و دسیسه‌های شیطانی را عامل چنین اختلافی بشناسیم، نقش پیامبران در رفع اختلاف و ایجاد اتحاد روشن می‌شود؛ زیرا آنان با آوردن آیین آسمانی که مطابق عقل و فطرت انسان‌هاست، مردمان را از پراکندگی عقیدتی رها میسازند و با ارائه شریعت و قوانین زندگی اجتماعی با اجرای حدود الهی با اجرای حدود الهی با اجتماعی مقابله می‌کنند: وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ[۷۳] اتحاد و اتفاق در میان امت اسلامی می‌تواند آثار گوناگونی داشته باشد از جمله می‌توان به ایجاد امنیت اجتماعی و برچیده شدن سلطه بیگانگان و حفظ قدرت مسلمانان اشاره کرد[۷۴].
  2. پذیرش کامل دین: قرآن، از مؤمنان خواسته است که اسلام را بدون هیچ کم و کاست پذیرا باشند: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ[۷۵]. از نظر قرآن، مهم‌ترین عامل ره‌یافت اختلاف در میان ادیان، عدم پذیرش کامل دین است؛ از این‌رو از مؤمنان خواسته تا مانند امّت‌های پیشین در دینشان دچار تفرقه و چند دستگی نشوند: وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۷۶].[۷۷]
  3. پیراستگی باطن: قرآن، پیروی از القائات شیطان را عامل تفرقه می‌شناسد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ[۷۸] و با معرّفی شیطان به‌صورت دشمن آشکار بشر، یکی از دشمنی‌های او را ایجاد دشمنی و کینه‌ورزی میان مؤمنان دانسته: إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ[۷۹] و به‌سبب زمینه‌سازی شراب و قمار در ایجاد دشمنی، آنها را حرام کرده است: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۸۰]؛ چنان‌که از فضای دوستی و برادری میان بهشتیان: إِلَّا قِيلًا سَلَامًا سَلَامًا[۸۱]، وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِينَ[۸۲] و در مقابل، دشمنی و درگیری میان جهنّمیان سخن به‌میان آورده است: قَالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ فِي النَّارِ كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيهَا جَمِيعًا قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لِأُولَاهُمْ رَبَّنَا هَؤُلَاءِ أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِنَ النَّارِ قَالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَلَكِنْ لَا تَعْلَمُونَ[۸۳]. این امر نشان می‌دهد که طهارت باطن و تزکیه نفس از بیماری‌های اخلاقی و خصلت‌های شیطانی چون حسادت، کینه‌ورزی، لجاجت، شهرت‌ طلبی، تکبّر، دنیاپرستی و‌... یکی از عناصر یگانگی میان مؤمنان را تشکیل‌می‌دهد[۸۴].

راه‌کارهای اتحاد

قرآن کریم برای برقراری یگانگی و نیز حفظ آن، راه‌کارهای گوناگونی را پیش‌بینی کرده که بخشی از آن، جنبه پیش‌گیری از تفرقه و بخشی دیگر به درمان آن ناظر است.

توجه به نقاط مشترک

مخاطبان دعوت به یگانگی، نقاط مشترکی دارند که قرآن بر این نقاط، انگشت گذاشته و آنان را به یگانه شدن بر محور آنها فراخوانده است. تأکید بر اینکه انسان‌ها همه از خاک آفریده شده: يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى وَمِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ[۸۵] یا از یک پدر و مادر زاده شده‌اند: يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ[۸۶].[۸۷]

چنگ زدن به ریسمان الهی

قرآن کریم در صریح‌ترین آیه خود، در دعوت به اتّحاد، همه مؤمنان را به چنگ زدن به ریسمان الهی و پرهیز از تفرقه خوانده است: وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا[۸۸].[۸۹]

مراجعه به سنت پیامبر(ص)

افزون بر آنکه قرآن، وجود پیامبر(ص) را محوری برای همبستگی و یگانگی مسلمانان می‌شناسد: فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ[۹۰]، مراجعه به سنّت حضرت را نیز راه‌کاری برای ایجاد و حفظ یگانگی معرّفی کرده است: فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ[۹۱].[۹۲]

مراجعه به اهل بیت(ع)

قرآن از ائمه (ع) با عنوان أُولِي الْأَمْرِ[۹۳] یاد‌ کرده [۹۴] و اطاعت آنان را در جهت اطاعت خدا و رسول و سخن آنان را حجّت دانسته است: أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ[۹۵]؛ بدین سبب از مسلمانان خواسته است تا در موارد اختلاف میان خود یا فهم دین، به آنان مراجعه کنند: وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا[۹۶] و یکی از عوامل معرّفی اهل‌بیت در جایگاه ثقل اصغر در روایت ثقلین از سوی پیامبر(ص)[۹۷] نقش مؤثّر آنان در ایجاد و حفظ یگانگی بوده است[۹۸].

برنامه‌های عبادی

در اسلام، تشریع عبادات به‌گونه‌ای انجام گرفته که فرد و اجتماع را خواسته یا‌ناخواسته به هم‌گرایی و یگانگی عملی فرا‌می‌خواند.

  1. نماز: نماز، نماد عبادت در اسلام است و هر مسلمان وظیفه دارد در شبانه روز، ۱۰ بار سوره فاتحه را که جامع و هم‌سنگ همه قرآن است[۹۹]، در نمازهای خود قرائت کند. با آنکه کلمات این سوره از زبان یک شخص ادا می‌شود، در خطاب‌های آن، از ضمایر و هیأت جمع استفاده شده است؛ نظیر: إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ[۱۰۰]؛ چنان‌که از مسلمانان خواسته شده است هنگام نماز، همگی رو به کعبه بایستند: قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ[۱۰۱] این امر نشان می‌دهد که قرآن درپی ایجاد روح هم‌گرایی و جمع‌نگری در دل هر مسلمان است؛ هر چند که تنها به نماز ایستاده باشد.
  2. نماز جماعت: تأکید بر حضور در مساجد و برقراری نماز جماعت: وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ[۱۰۲].[۱۰۳] و نیز نوید دادن ثواب‌های فراوان بر اقامه آن در روایات، از‌جمله برنامه‌های عبادی اسلام برای ایجاد هم‌گرایی است.
  3. نماز جمعه: قرآن بر برپایی نماز جمعه و رها ساختن همه کارها از‌جمله بیع برای ادای آن، تأکید کرده است: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ[۱۰۴]، بدون تردید، حضور در نماز جمعه در هفته یک‌بار در کنار حضور روزانه در نماز جماعت، راه‌کاری برای ایجاد پیوند و یگانگی بیش‌تر مؤمنان به‌شمار می‌رود و تأکید بر حضور مؤمنان در اجتماعات، به همین امر ناظر است. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولَئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۱۰۵]
  4. مناسک حج: قرآن یکی از حکمت‌های وجوب حج را مشاهده منافع از سوی مسلمانان دانسته است: لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ[۱۰۶] پیداست که از مهم‌ترین منافع مورد نظر در این آیه، استحکام هرچه بیش‌تر پیوند برادری و یگانگی میان مؤمنان و نشان دادن قدرت آنان در‌صورت حفظ این یگانگی است[۱۰۷]؛ چنان‌که حرمت جدال و منازعه در حج: الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ[۱۰۸] و بر تن کردن لباس‌های یک‌رنگ و ساده احرام و انجام مناسک حج هم‌زمان و در کنار یکدیگر، همین هدف را دنبال می‌کند[۱۰۹].

جستارهای وابسته

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. لغت‌نامه دهخدا، ج‌۱، ص‌۸۴۴‌، "اتحاد".
  2. ترتیب‌العین، ص۸۴۲؛ الصحاح، ج۲، ص۵۴۷؛ النهایه، ج‌۵، ص۱۶۰.
  3. المعجم‌الوسیط، ج۱، ص۱۰۱۷ "وحد"؛ دائرة‌المعارف بستانی، ج‌۲، ص‌۴۴۰.
  4. نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲؛ کوشا، محمد علی، مقاله «اتحاد»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  5. كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً«مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.
  6. وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا«و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
  7. قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.
  8. وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ«و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند» سوره انعام، آیه ۱۵۳.
  9. وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ«و دل‌های آنان را با هم پیوستگی داد» سوره انفال، آیه ۶۳.
  10. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ«جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید» سوره حجرات، آیه ۱۰.
  11. وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ«میانه خود را سازش دهید» سوره انفال، آیه ۱.
  12. وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ«و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند» سوره توبه، آیه ۷۱.
  13. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا«جز این نیست که مؤمنان آنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند و چون در کاری همگانی همراه او باشند تا از او اجازه نگیرند (به راهی دیگر) نمی‌روند» سوره نور، آیه ۶۲.
  14. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ«ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.
  15. "و اگر پروردگارت می‌خواست مردم را امّتی یگانه می‌کرد؛ و آنان هماره اختلاف می‌ورزند * جز کسانی که پروردگارت (بر آنان) بخشایش آورد" سوره هود، آیه ۱۱۸-۱۱۹.
  16. نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲؛ کوشا، محمد علی، مقاله «اتحاد»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  17. المیزان، ج۱۰، ص‌۳۱؛ مجمع البیان، ج‌۵، ص‌۱۴۹.
  18. «و یهودیان گفتند که دست خداوند بسته است، دستشان بسته باد و بر آنچه گفته‌اند لعنت بر ایشان باد بلکه دست‌های او باز است و هرگونه بخواهد می‌بخشد و بی‌گمان آنچه به سوی تو از سوی پروردگارت فرو فرستاده شده است بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان می‌افزاید؛ و میان آنان تا رستخیز دشمنی و کینه‌جویی افکندیم؛ هر بار که آتشی را برای جنگ بر افروختند خداوند آن را خاموش گردانید؛ و در زمین به تباهی می‌کوشند و خداوند تبهکاران را دوست نمی‌دارد» سوره مائده، آیه ۶۴.
  19. «همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمی‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رسانده‌اند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کرده‌اند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
  20. «و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.
  21. «اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.
  22. نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.
  23. سیره ابن هشام، ج۲، ص۱۴۷؛ اصول کافی، ج۱، ص۳۳۳؛ بحارالانوار، ج۱۹، ص۱۱۱-۱۱۰؛ الاموال، ص۱۲۵.
  24. مکاتیب الرسول، ج۱، ص۲۴۲.
  25. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص۴۷.
  26. «و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید و نعمت‌های خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دل‌های شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدین‌گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن می‌گوید باشد که شما راهیاب گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
  27. «و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستاده‌ایم که کتاب پیش از خود را راست می‌شمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواسته‌های آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی داده‌ایم و اگر خداوند می‌خواست شما را امّتی یگانه می‌گردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچه‌تان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف می‌ورزیدید آگاه می‌گرداند» سوره مائده، آیه ۴۸.
  28. «و اگر رویگردانی آنان بر تو گران است چنانچه بتوانی سوراخی در زمین یا نردبانی بر آسمان بیابی تا نشانه‌ای (دیگر) برای آنان بیاوری (چنین کن، اما باز ایمان نمی‌آورند) و اگر خداوند می‌خواست همه آنان را بر رهنمود (خود) گرد می‌آورد پس، هرگز از نادانان مباش!» سوره انعام، آیه ۳۵.
  29. نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.
  30. الوحدة الاسلامیه، ص‌۱۱.
  31. المیزان، ج‌۱۸، ص‌۳۲۶.
  32. «همان که شما را از تنی یگانه آفرید» سوره نساء، آیه ۱.
  33. «ما شما را از مردی و زنی آفریدیم» سوره حجرات، آیه ۱۳.
  34. نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.
  35. «بی‌گمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.
  36. المنار، ج۶، ص۴۱۶‌ـ‌۴۱۷؛ المیزان، ج۳، ص۱۲۰.
  37. سوره مائده، آیه ۴۸.
  38. المنار، ج‌۶، ص‌۴۱۳؛ المیزان، ج‌۳، ص‌۱۲۱.
  39. «(این) کتاب را که کتاب‌های آسمانی پیش از خود را راست می‌شمارد، به حق بر تو (به تدریج) فرو فرستاد و تورات و انجیل را (یکجا) فرو فرستاد» سوره آل عمران، آیه ۳.
  40. «از پیش، که رهنمون مردم است و فرقان را فرو فرستاد؛ بی‌گمان آنان که به آیات خداوند کفر می‌ورزند عذابی سخت خواهند داشت و خداوند پیروزمندی دادستاننده است» سوره آل عمران، آیه ۴.
  41. نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.
  42. «جز این نیست که مؤمنان برادرند» سوره حجرات، آیه ۱۰.
  43. «و برای هر دارایی از آنچه پدر و مادر و نزدیکان به‌جا گذارده‌اند، میراث‌برانی نهاده‌ایم و (نیز) سهم کسانی را که پیمان (زناشویی) تان (شما را به آنان) وابسته است؛ به آنها بپردازید؛ بی‌گمان خداوند بر هر چیزی گواه است» سوره نساء، آیه ۳۳.
  44. سوره انفال، آیه ۷۵.
  45. التمهید، ج۲، ص‌۳۳۶؛ تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۱۶۵؛ الصافی، ج‌۱، ص۴۴۷.
  46. نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.
  47. «و بی‌همسران (آزاد) و بردگان و کنیزان شایسته‌تان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بی‌نیازی می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲.
  48. «از شما پیمانی استوار، ستانده‌اند» سوره نساء، آیه ۲۱.
  49. تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۲۲۹؛ مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۴۲.
  50. «و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.
  51. المیزان، ج‌۱۶، ص‌۱۶۶.
  52. « (مردم) از آن دو چیزی را می‌آموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی می‌افکنند» سوره بقره، آیه ۱۰۲.
  53. سوره نساء، آیه ۳۴.
  54. «و اگر از ناسازگاری آنان نگرانید، چنانچه در پی اصلاح باشند داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند که خداوند دانایی آگاه است» سوره نساء، آیه ۳۵.
  55. نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.
  56. «در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
  57. المیزان، ج‌۳، ص‌۳۷۱.
  58. « شما را گروه گروه به جان هم اندازد و رنج برخی از شما را به برخی دیگر بچشاند» سوره انعام، آیه ۶۵.
  59. زادالمسیر، ج‌۳، ص‌۵۹.
  60. نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.
  61. «مردم آنجا را دسته‌دسته کرد. دسته‌ای از آنان را به ناتوانی می‌کشاند» سوره قصص، آیه ۴.
  62. المیزان، ج‌۱۶، ص‌۸.
  63. نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.
  64. «در هم نیفتید که سست شوید» سوره انفال، آیه ۴۶.
  65. التبیان، ج‌۵، ص‌۱۳۳؛ المیزان،ج ۴، ص‌۹۵.
  66. «بی‌گمان خداوند کسانی را دوست می‌دارد که در راه او صف زده کارزار می‌کنند چنان که گویی بنیادی به هم پیوسته (و استوار) اند» سوره صف، آیه ۴.
  67. التبیان، ج‌۹، ص‌۵۹۲؛ نمونه، ج‌۲۴، ص‌۶۵.
  68. نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.
  69. «و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس می‌افکنید؛ و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمی‌شناسید (اما) خداوند آنان را می‌شناسد؛ و آنچه در راه خداوند ببخشید، به شما تمام باز خواهند داد و بر شما ستم نخواهد رفت» سوره انفال، آیه ۶۰.
  70. «در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود» سوره انفال، آیه ۴۶.
  71. اسلام در جهان امروز، ص‌۷۱‌ـ‌۸۴.
  72. نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.
  73. "و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند" سوره بقره، آیه ۲۱۳.
  74. کوشا، محمد علی، مقاله «اتحاد»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  75. «ای مؤمنان! همگی به فرمانبرداری (خداوند) درآیید و از گام‌های شیطان پیروی نکنید که او برای شما دشمنی آشکار است» سوره بقره، آیه ۲۰۸.
  76. «و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد، اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۰۵.
  77. نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.
  78. «ای مؤمنان! همگی به فرمانبرداری (خداوند) درآیید و از گام‌های شیطان پیروی نکنید که او برای شما دشمنی آشکار است» سوره بقره، آیه ۲۰۸.
  79. «شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد؛ اکنون آیا دست می‌کشید؟» سوره مائده، آیه ۹۱.
  80. «ای مؤمنان! جز این نیست که شراب و قمار و انصاب و ازلام ، پلیدی (و) کار شیطان است پس، از آن‌ها دوری گزینید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۹۰.
  81. «(هیچ سخنی نشنوند) جز گفته: درود، درود» سوره واقعه، آیه ۲۶.
  82. «و آنچه کینه است از دل آنان می‌زداییم و برادروار بر اورنگ‌هایی روبه‌رو می‌نشینند» سوره حجر، آیه ۴۷.
  83. «(خداوند) می‌فرماید: در میان امّت‌هایی از پریان و آدمیان که پیش از شما بوده‌اند، در آتش (دوزخ) درآیید! هر گاه امّتی (در دوزخ) درآید همگون خویش را لعنت می‌کند تا آنگاه که همگان با هم در آن به هم پیوندند؛ پیروان درباره پیشوایان می‌گویند: پروردگارا! اینان ما را بیراه کردند پس به آنها عذابی دو چندان از آتش (دوزخ) بده! (خداوند) می‌فرماید: برای همگان دو چندان خواهد بود اما نمی‌دانید» سوره اعراف، آیه ۳۸.
  84. نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.
  85. «ای مردم! اگر در رستخیز تردیدی دارید (بنگرید که) ما شما را از خاکی آفریدیم آنگاه از نطفه‌ای سپس از دلمه خونی سرانجام از گوشتپاره‌ای به اندام یا بی‌اندام تا (حق را) برایتان روشن داریم و در زهدان‌ها آنچه را بخواهیم تا زمانی معیّن استوار می‌داریم سپس شما را که کودکی شده‌اید بیرون می‌آوریم سپس تا به برنایی برسید؛ و جان برخی از شما را می‌گیرند و برخی دیگر را به فرودین‌ترین سال‌های زندگانی باز می‌گردانند تا آنجا که پس از دانستن، چیزی نداند و زمین را سترون می‌بینی و چون بدان آب فرو فرستیم فرا می‌جنبد و برمی‌آید و هر گونه گیاه شادابی می‌رویاند» سوره حج، آیه ۵.
  86. «ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.
  87. نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲،.
  88. «و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
  89. نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.
  90. «پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل می‌بودی از دورت می‌پراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
  91. «چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  92. نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.
  93. سوره نساء، آیه ۵۹.
  94. المیزان، ج‌۴، ص‌۳۹۸.
  95. «از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  96. «و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید» سوره نساء، آیه ۸۳.
  97. اهل البیت(ع) فی‌الکتاب والسنه، ص‌۱۲۶‌ـ‌۱۳۸.
  98. نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.
  99. المیزان، ج‌۱، ص‌۴۰.
  100. «تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.
  101. «گرداندن رویت را به آسمان، می‌بینیم پس رویت را به قبله‌ای که می‌پسندی خواهیم گرداند؛ اکنون به سوی مسجد الحرام رو کن و (همه) هرجا هستید به سوی آن روی کنید، و اهل کتاب بی‌گمان می‌دانند که آن (حکم) از سوی پروردگارشان، راستین است و خداوند از آنچه انجام می‌دهند غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۴.
  102. «با نمازگزاران نماز بگزارید» سوره بقره، آیه ۴۳.
  103. غریب‌القرآن، ص‌۳۶۵.
  104. «ای مؤمنان! چون روز آدینه گلبانگ نماز در دهند به یادکرد خدا بشتابید و خرید و فروش را وانهید! این برای شما اگر بدانید، بهتر است» سوره جمعه، آیه ۹.
  105. «جز این نیست که مؤمنان آنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند و چون در کاری همگانی همراه او باشند تا از او اجازه نگیرند (به راهی دیگر) نمی‌روند؛ کسانی که از تو اجازه می‌گیرند همانانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند پس چون برای کاری از تو اجازه خوا» سوره نور، آیه ۶۲.
  106. «تا سودهایی که برای آنان دارد ببینند » سوره حج، آیه ۲۸.
  107. المیزان، ج‌۱۴، ص‌۳۶۹.
  108. «حجّ (در) ماه‌های شناخته‌ای (انجام‌پذیر) است پس کسی که در آن ماه‌ها حجّ می‌گزارد (بداند که) در حجّ، آمیزش و نافرمانی و کشمکش (روا) نیست و هر کار نیکی کنید خداوند بدان داناست؛ و رهتوشه بردارید و بهترین رهتوشه پرهیزگاری است، و ای خردمندان! از من پروا کنید» سوره بقره، آیه ۱۹۷.
  109. نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.