اخباریگری
مقدمه
مکتب اخباریگری بیش از چهار قرن از عمرش نمیگذرد. مؤسس این مکتب مردی است به نام ملاامین استرآبادی که شخصاً مرد باهوشی بوده و اتباع زیادی از علماءِ شیعه پیدا کرد. خود اخباریّین مدعی هستند که قدمای شیعه تا زمان “صدوق” همه مسلک اخباری داشتند. ولی حقیقت این است که اخباریگری بهصورت یک مکتب با یک سلسله اصول معیّن که منکر حجّیّت عقل باشد، و هم چنین حجیّت و سندیّت قرآن را به بهانه اینکه فهم قرآن مخصوص اهلبیت پیغمبر(ص) است و وظیفه ما رجوع به احادیث اهلبیت(ع) است منکر شود، و همچنین بگوید اجماع، بدعت اهل تسنّن است. پس از ادلّه اربعه یعنی کتاب، سنّت، اجماع و عقل، تنها سنّت حجّت است، و همچنین مدعی شود که همه اخباری که در کتب اربعه یعنی “کافی” و “من لایحضرهالفقیه” و “تهذیب” و “استبصار” آمده صحیح و معتبر بلکه قطعیالصدور است، خلاصه مکتبی با این اصول، پیش از چهار قرن پیش وجود نداشته است[۱].
به هر حال مکتب اخباریگری ضدّ مکتب اجتهاد و تقلید است. آن اهلیّت و صلاحیّت و تخصّص فنّی که مجتهدین قائلند او منکر است، تقلید غیر معصوم را حرام میداند. به حکم این مکتب چون حجّت و سند، منحصر به احادیث است و حق اجتهاد و اعمالنظر هم نیست، مردم موظفند مستقیماً به متون مراجعه کنند و به آنها عمل نمایند و هیچ عالمی را به عنوان مجتهد و مرجع تقلید واسطه قرار ندهند[۲].[۳]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ده گفتار، ص۱۰۳.
- ↑ ده گفتار، ص۱۰۴.
- ↑ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۶۵.