اجتثاث در فقه سیاسی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۰ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۳۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث اجتثاث است. "اجتثاث" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اجتثاث (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • اجتثاث: ریشه‌کن‌ کردن[۱]، برکندن، فرا جنبانیدن، از بیخ و ریشه درآوردن[۲].
  • ﴿وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ[۳].
  • قرآن کریم شرک و اعتقادات مشرکان را به درختی تشبیه می‌کند که هیچ اصل و ریشه‌ای نداشته و از بیخ کنده شده است. مراد از این تشبیه آن است که هیچ میوه و ثمری برای چنین اعتقادات و مبانی و نهادهایی که بر آن استوار شده‌اند، غیر از بدی و پلیدی متصور نیست[۴][۵].

منابع

پانویس

  1. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۱۸۷.
  2. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۲، ص۱۲۶؛ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۴۲.
  3. «و مثل کلمه‌ای پلید چون درختی پلید است که از روی زمین ریشه‌کن شده باشد، آن را هیچ پایداری نیست» سوره ابراهیم، آیه ۲۶.
  4. سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۲، ص۵۲-۵۳؛ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۰۰.
  5. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۴۶-۴۷۷.