صیصه در فقه سیاسی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۵ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۰۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث صیصه است. "صیصه" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل صیصه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

قلعه، برج و بارو[۱]، هر محلی که محافظت و دفاع از دشمن را امکان‌پذیر سازد[۲] (استحکامات).

﴿وَأَنْزَلَ الَّذِينَ ظَاهَرُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ صَيَاصِيهِمْ[۳].

در قرآن کریم با اصطلاحات مختلفی به تجهیزات و استحکامات نظامی اشاره شده است، ﴿حُصُونُ، ﴿بُرُوجٍ و... در عصر تنزیل که غالب اعراب در جزیرةالعرب در صحرا و زیر چادرها می‌زیستند، وجود قلعه‌های مستحکم و برج و بارو نشانه اقتدار نظامی و دفاعی ساکنان آن به شمار می‌رفت. در صدر اسلام قلاع نظامی و برج و باروها در جزیرةالعرب عمدتاً به اهل کتاب، به‌ویژه یهودیان تعلق داشت.[۴]

منابع

پانویس

  1. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۷، ص۵۲؛ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۷۱.
  2. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۳۱۳.
  3. «و کسانی از اهل کتاب را که پشتیبان ایشان بودند از دژهای آنان فرود آورد و در دل‌هاشان هراس افکند، (چنانکه) دسته‌ای را می‌کشتید و دسته‌ای (دیگر) را اسیر می‌گرفتید» سوره احزاب، آیه ۲۶.
  4. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۳۹۶.