قسط در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۴۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

الگو:پرسش غیرنهایی

قسط در لغت و اصطلاح به چه معناست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی
مدخل اصلیقسط در لغت

قسط در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث فقه سیاسی است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فقه سیاسی مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

 
سید کاظم سیدباقری
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید کاظم سیدباقری در کتاب «عدالت سیاسی در قرآن کریم» در این‌باره گفته‌ است:
«“قسط” در لغت به معنای، میزان، سهم و نصیب می‌باشد. وقتی که به باب تفعیل می‌رود نیز این معنا حفظ می‌گردد، گفته می‌شود تقسطوا الشيء بينهم که به معنای تقسیم به عدل و برابری است[۱]؛ همچنین قسط به معنای آن است که حق کسی را به دیگری ندهند و تبعیض روا ندارند[۲]. در تفاوت میان عدل و قسط، آمده است که قسط به عدل آشکار و ظاهر گفته می‌شود، اما عدل، گاهی ممکن است که به صورت پنهانی نیز محقق گردد[۳]. عدالت به آن است که انسان، حق هر کسی را بپردازد و نقطه مقابلش آن است که ستم کند و حقوق افراد را از آنان دریغ دارد، “قسط” مفهومش آن است که حق کسی را به دیگری ندهند و تبعیض روا ندارند و نقطه مقابلش آن است که حق کسی را به دیگری دهند[۴]. “قسط” از واژگان متضاد است، در لغت آمده که “قسط”، یعنی گرفتن سهم دیگری که به معنای ستم است، گفته می‌شود: قَسَط الرّجل، هنگامی که ستم می‌کند؛ اما اگر گفته شود: أقْسَطَ؛ هنگامی است که فرد، عدل ورزد؛ در قرآن کریم هر دو معنا به کار رفته است:  وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا [۵].
در معنای عدالت فرمود:  وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ [۶]. و قسطاس برگرفته از “قسط”، به معنای میزان است و از آن به عدالت تعبیر می‌شود، آن‌گونه که از “میزان” چنین تعبیر می‌شود[۷]؛ لذا فرمود:  وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ [۸] که به معنای “ترازوی درست و عادلانه” است.
همچنین ارباب لغت ذکر کرده‌اند که مُقْسِطَ به معنای عادل، از اسماء خداوند است، اما “قاسط” به معنای ستمگر است[۹]. اصل در لغت “قسط” به معنای رساندن چیزی به جایگاه خودش و برآوردن حق در محل اصلی آن می‌باشد و این معنا فقط در مقام اجرای عدل و اعمال آن در جامعه، معنادار می‌شود، مانند دادن نفقه و تقسیم آن میان خانواده یا تقسیم مال میان شرکا؛ این موارد هنگامی است که عمل عادلانه و حق‌مدار باشد، اما به هنگام انحراف و بازگشت از حق، از آن، تعبیر به “جور” می‌شود. قَسط مصدر است و قِسط اسم مصدر. در قرآن کریم آمده است:  قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ [۱۰] و اینکه:  كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ [۱۱].
در “اقساط”، برپایی عدل در نظر گرفته می‌شود و “تقسیط” جهت وقوع و تعلق فعل قسط، لحاظ می‌شود[۱۲]»[۱۳]

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع فقه سیاسی

پانویس

  1. ابن منظور، لسان العرب، ج۵، ص۸۶.
  2. ر.ک: جعفر شریعتمداری، شرح و تفسیر لغات قرآن، ج۳، ص۱۲۰.
  3. ابوهلال عسکری، معجم الفروق اللغویة، ص۴۲۸.
  4. جعفر شریعتمداری، شرح و تفسیر لغات قرآن، ج۳، ص۱۲۰.
  5. «و اما رویگردانان از راه درست، هیزم دوزخ‌اند» سوره جن، آیه ۱۵.
  6. «و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره حجرات، آیه ۹.
  7. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۷۰.
  8. «و با ترازوی درست وزن کنید» سوره اسراء، آیه ۳۵.
  9. ابن منظور، لسان العرب، ج۷، ص۳۷۷.
  10. «بگو: پروردگارم به دادگری فرمان داده است» سوره اعراف، آیه ۲۹.
  11. «ای مؤمنان! به دادگری بپاخیزید» سوره نساء، آیه ۱۳۵.
  12. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۹، ص۲۵۷.
  13. سیدباقری، سید کاظم، عدالت سیاسی در قرآن کریم، ص ۵۰.