ابوسنابل بن بعکک قرشی عبدری

ابوسنابل بن بعکک قرشی عبدری
تصویر قدیمی از مسجد کوفه
نام کاملابوسنابل بن بعکک قرشی عبدری
جنسیتمرد
از قبیلهقریش
از تیرهبنی‌عبدالدار
مادرعمره بنت اوس بن ابی عمرو
همسرسبیعه
پسرسنابل بن ابی سنابل
محل زندگیکوفه
از اصحابپیامبر خاتم

مقدمه

وی شاعر و از تیره بنی عبدالدار بن قصی بود[۱] و در کوفه ساکن شد[۲]. مادرش عمره دختر اوس بن ابی عمرو از خاندان بنی عذره قبیله سعد بن هذیم، و همنشین و مصاحب سُبیعه دختر حارث از قبیله اسلم است[۳].

نام او به صورت‌های حبه، حنه[۴]، صبة، بنون، عمرو، عامر، أصرم و لبید ربّه ضبط شده است[۵]. طبرانی[۶] به جزم گفته که نام او عمرو است. وی از مسلمانان فتح مکه و از طلقاء (آزادشدگان) و مؤلفة قلوبهم به شمار می‌آید[۷]. بغوی گفته که او در کوفه ساکن شد، ولی به نقل ابن حجر[۸] بخاری گفته که زنده ماندن او بعد از رسول خدا (ص) معلوم نیست؛ چنانکه ابن عبدالبر[۹] نیز گفته است او در مکه درگذشت. داستان او با سبیعه اسلمیه شهرت دارد. سعد بن خوله، شوهر سبیعه بود که در حجة الوداع درگذشت. سُبیعه، بعد از بیست و چند روز از درگذشت شوی خویش، فرزندش را به دنیا آورد. بعد نزد رسول خدا (ص) رفت و اجازه ازدواج خواست و حضرت اجازه داد. او خود را زینت داد و آرایش کرد تا ازدواج کند. ابوسنابل بعد از خواستگاری از سبیعه به او گفت: باید چهارماه و ده روز که عده وفات است، صبر کند. سبیعه خدمت پیامبر (ص) رسید و سخن ابوسنابل را گفت، ولی حضرت او را تکذیب کرد و ازدواج او را بی‌اشکال دانست[۱۰]. در فقه شیعه و سنی[۱۱] زنی که فرزند آورده، از آن حکمی که می‌گوید زن بعد از شوهرش باید چهار ماه و ده روز برای ازدواج صبر کند (تربص با عده وفات؛ ﴿وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ[۱۲])، استثنا شده است. بنابراین، ابوسنابل با او ازدواج کرد. ابن حجر این عمل ابوسنابل را، دلیل بر آشنایی وی با فقه دانسته است[۱۳]. حاصل این ازدواج، سنابل بن ابی سنابل شد[۱۴]. نظرات دیگری نیز درباره ازدواج ابوسنابل با سبیعه وجود دارد[۱۵]. ابواحمد عسکری گفته است در قریش شخص دیگری نیز به نام ابوسنابل وجود دارد که نام او عبدالله بن عامر بن کریز است. ابن اثیر می‌گوید: به این قول ابواحمد عسکری اشکال گردیده، ولی توضیحی در آن باب داده نشده است[۱۶][۱۷]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن سلام، ص۲۰۵؛ ابن کلبی، ج۱، ص۷۴.
  2. ابن حجر، فتح، ج۹، ص۳۸۹.
  3. ابن سعد، ج۶، ص۴۴۹؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۴۶.
  4. ابن حجر، ج۲، ص۱۲؛ سیوطی، الدیباج، ج۴، ص۱۰۹.
  5. ابن حجر، ج۷، ص۱۶۱ و ج۲، ص۱۲؛ ذهبی، تجرید، ج۲، ص۱۷۵.
  6. طبرانی، ج۲۲، ص۳۵۶.
  7. ابونعیم، ج۵، ص۲۹۱۹؛ طبری، المنتخب، ص۵۴؛ ذهبی، الکاشف، ج۲، ص۴۳۲.
  8. ابن حجر، ج۷، ص۱۶۱.
  9. ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۴۶.
  10. عبد الرزاق صنعانی، ج۶، ص۴۷۳؛ ابن ابی عاصم، ج۶، ص۶۶؛ بخاری، ج۵، ص۱۳؛ احمد بن حنبل، ج۴، ص۳۰۴.
  11. ر. ک: ابن قدامه، ج۹، ص۱۱۱؛ سرخسی، ج۶، ص۳۱.
  12. «و کسانی از شما که می‌میرند و همسرانی به جای می‌نهند، آن همسران باید چهار ماه و ده روز انتظار کشند و چون به سرآمد عدّه خود رسیدند، در آنچه به شایستگی با خویش می‌کنند بر شما گناهی نیست و خداوند از آنچه می‌کنید آگاه است» سوره بقره، آیه ۲۳۴.
  13. ابن حجر، ج۷، ص۱۶۲.
  14. ابن حجر، ج۷، ص۱۶۲.
  15. ابونعیم، ج۵، ص۲۹۱۵؛ احمد بن حنبل، ج۶، ص۴۳۳؛ ابن ماجه، سنن، ج۱، ص۶۵۴؛ طبرانی، ج۲۴، ص۲۹۴.
  16. ابن اثیر، ج۶، ص۱۵۳.
  17. محمدی، رمضان، مقاله «ابوسنابل بن بعکک قرشی عبدری»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۳۶۲.