اصحاب فیل در علوم قرآنی
مقدمه
قصه اصحاب فیل در سوره فیل نقل شده است. خداوند در این سوره میفرماید: "مگر ندیدی پروردگارت با پیلداران چه کرد؟! آیا نیرنگشان را بر باد نداد؟! و بر سر آنها دستهدسته پرندگانی ابابیل فرستاد (که) بر آنها سنگهایی از گل (سخت) میافکندند و (سرانجام خدا) آنان را مانند کاه جویده گردانید".
راویان عرب واقعه فیل را چنین روایت کردهاند: ابومکسوم ابرهه از طرف نجاشی پادشاه حبشه با سردار حبشی دیگر به نام اریاط برای فتح یمن مأمور شد. پس از فتح یمن، میان دو سردار حبشی اختلاف شد و این اختلاف به قتل اریاط انجامید و سرانجام ابرهه از طرف نجاشی بر یمن حاکم شد. او در "صنعا" کنیسهای بسیار زیبا از مرمر بنا کرد و مردم را واداشت تا در آن حج به جا آورند. بیشتر مردم دعوت او را پذیرفتند؛ امّا مردی از بنیمالک بن کنانه شبانه آن کنیسه را ملوّث ساخت و ابرهه از این واقعه خشمگین و مصمم شد کعبه را ویران کند تا عربها خانه مقدسی نداشته باشند و همه به کنیسه او رو آورند.
ابرهه پس از تهیه ساز و برگ و فیل از حبشه، راه مکه را پیش گرفت. اهل مکه همگی از ترس در مغارههای کوه پنهان شدند؛ امّا پس از ورود سپاه ابرهه، ناگاه پرندگانی عجیب که در "نجد" و "تهامه" رؤیت آنها بیسابقه بود، از طرف دریا ظاهر شدند و هرکدام دو سنگ در منقار داشتند. عدهای حجم سنگها را به اندازه عدس و نخود تعیین کردهاند. مرغان سنگهای خود را فرو ریختند و همه آن قوم را هلاک کردند [۱][۲]
منابع
پانویس
- ↑ خزائلی، محمد، اعلام القرآن، صفحه ۱۵۶؛ قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، جلد۵، صفحه ۲۱۶؛ دراسات تاریخیة من القرآن الکریم، جلد۱، صفحه ۳۹۱؛ خرمشاهی، بهاء الدین، دانش نامه قرآن و قرآن پژوهی، جلد۱، صفحه (۲۳۶-۲۳۷).
- ↑ فرهنگ نامه علوم قرآنی، ج۱، ص ۳۸۲۹.