بحث:امیرالمؤمنین در فقه سیاسی

مقدمه

امیرالمؤمنین -سرور مؤمنان - از القاب خلفای اسلام بود[۱]. سبب پیدایش این لقب میان اهل سنّت، آن است که پس از عمل" سقیفه بنی ساعده" مبنی بر انتخاب "ابوبکر" به عنوان خلیفه؛ مردم او را "خلیفه رسول الله" می‌نامیدند. با درگذشت ابوبکر و جانشینی عمر، مردم او را نیز خلیفۀ خلیفه رسول الله می‌خواندند. تلفظ این عنوان بر مردم سنگین می‌آمد که تصادفاً یکی از صحابه عمر را "امیرالمؤمنین" خطاب کرد و مردم این لقب را پسندیدند. گویند: نخستین کسی که عمر را به این لقب نامید "عبدالله بن جحش" بود. برخی هم می‌گویند: اولین بار "عمرو بن عاص" و "مغیرة بن شعبه" او را به این لقب خواندند[۲]. از دیدگاه شیعه، لقب "امیرالمؤمنین" درخور شأن "علی بن ابی طالب" بوده و به آن اختصاص دارد. امام صادق (ع) در روایتی فرمود: "چون امر ولایت علی بن ابی طالب نازل شد، پیامبر (ص) فرمود: "با لقب "امیرالمؤمنین" به علی سلام کنید"[۳].[۴]

پانویس

  1. صبح الاعشی، ج۵، ص۴۷۵.
  2. المنتظم فی تاریخ الامم والملوک، ج۴، ص۱۳۵؛ نهج البلاغه، نامه‌های ۴۵ و ۴۷؛ صبح الاعشی، ج۵، ص۴۷۵.
  3. اصول کافی، ج۲، ص۵۲؛ اثبات الهداة، ج۶، ص۳۶۵؛ بحار الانوار، ج۳۷، ص۳۳۱.
  4. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۵۲.
بازگشت به صفحهٔ «امیرالمؤمنین در فقه سیاسی».