بنی‌ربیع بن عبیدالله[۱]

این طایفه در شمار اعراب قحطانی[۲] و از شاخه‌های بنی‌عبدالمدان - از طوایف قبیله بزرگ مذحج - است که نسب از ربیع بن عبیدالله بن عبدالله بن عبدالمدان بن دیان می‌برند[۳]. ربیع از راویان و اشراف بنی‌عبد المَدَان برشمرده شده[۴] و روایتی در باب تولد کودک نورسیده و اعطایی‌های او، از وی نقل شده است[۵]. برخی از منابع، از ربیع بن عبیدالله در شمار شهدای غارت بسر بن ارطاة به یمن یاد کرده‌اند[۶]. این در حالی است که دیگر منابع، از زنده بودن او در ایام خلافت ابوالعباس سفاح (حک. ۱۳۲-۱۳۶) خبر داده‌اند. ربیع، فرزندی به نام علی داشت که از همسری از قبیله بنی‌عقیل به دنیا آمد. از دیگر فرزندان وی، از همسران دیگر او هم می‌توان از عبدالله و حُباب نام برد[۷]. او همچنین، خواهری به نام رَیطَه داشت که به همسری محمد بن علی بن عبدالله بن عباس در آمد. از ریطه، ابوالعباس سفّاح - اولین خلیفه عباسی - به دنیا آمد[۸]. این قرابت باعث شد که ربیع نیز بمانند دیگر اخوال و اقربای بنی‌عبدالمدانی سفاح، در دربار وی جایگاهی ویژه یابد[۹]. چندان که پسرش علی - پسر دایی سفاح - در سال ۱۳۴ هجری و در پی مرگ محمد بن یزید بن عبیدالله بن عبدالله بن عبدالمدان - فرماندار عباسیان در یمن - عهده‌دار حکمرانی یمن بعد از او گردید[۱۰]. عبدالله، پسر دیگر ربیع بن عبیدالله هم، در دستگاه عباسیان منزلتی داشت. وی در زمان قیام محمد نفس زکیه در سال ۱۴۵ هجری، در جمع سپاهیان منصور دوانیقی حضور داشت و زمانی که منصور، او را در این باب به مشاوره‌طلبید، با دلگرم کردن خلیفه عباسی به ادامه مبارزه، با ذکر روایتی از سعید بن عمرو بن جعده مخزومی، شکست قیام نفس زکیه و دوام حکومت عباسیان را به منصور بشارت داد[۱۱].[۱۲]

منابع

پانویس

  1. قلقشندی از این طایفه با عنوان «بنی‌الربعة بن عبدالله» یاد کرده است. (قلقشندی، نهایة الارب فی معرفة انساب العرب، ج۱، ص۵۸).
  2. قلقشندی، نهایة الارب فی معرفة انساب العرب، ج۱، ص۵۸؛ عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۲، ص۴۱۹.
  3. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۲۷۴؛ ابن درید، الاشتقاق، ج۱، ص۳۹۸؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۴، ص۱۹۷.
  4. ابن درید، الاشتقاق، ج۱، ص۳۹۸؛ عوتبی صحاری، الانساب، ج۱، ص۳۷۳. به نظر می‌رسد امر بر ابن درید و صحاری در نسبت دادن قتل به ربیع مذکور مشتبه شده،؛ چراکه ابن کلبی دیگران از عبدالله بن عبدالمدان و پسرش مالک به عنوان کسانی که به دست بشر به شهادت رسیدند نام برده‌اند. (ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۲۷۴؛ ثقفی کوفی، الغارات، ج۲، ص۶۱۶-۶۱۷. نیز ر.ک: طبری، تاریخ الطبری، ج۵، ص۱۳۹-۱۴۰).
  5. بلاذری، انساب الاشراف، ج۴، ص۱۹۷.
  6. ابن درید، الاشتقاق، ج۱، ص۳۹۸؛ عوتبی صحاری، الانساب، ج۱، ص۳۷۳. به نظر می‌رسد امر بر ابن درید و صحاری در نسبت دادن قتل به ربیع مذکور مشتبه شده،؛ چراکه ابن کلبی دیگران از عبدالله بن عبدالمدان و پسرش مالک به عنوان کسانی که به دست بشر به شهادت رسیدند نام برده‌اند. (ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۲۷۴؛ ثقفی کوفی، الغارات، ج۲، ص۶۱۶-۶۱۷. نیز ر.ک: طبری، تاریخ الطبری، ج۵، ص۱۳۹-۱۴۰).
  7. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۲۷۴.
  8. مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۹۲؛ یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۴۹؛ ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۳۳.
  9. بلاذری‌، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۶۶؛ ابن‌حزم‌، جمهرة انساب العرب، ص۴۱۷.
  10. طبری، تاریخ الطبری، ج۷، ص۴۶۴؛ ابن اثیر، الکامل، ج۵، ص۴۵۴؛ ابن جوزی، المنتظم، ج۷، ص۳۲۵.
  11. طبری، تاریخ الطبری، ج۷، ص۵۶۳.
  12. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.