بنی‌عطیف در تاریخ اسلامی

مقدمه

بنی عُطَیف از اقوام قحطانی و از شاخه‌های قبیله بنی مراد مذحجند[۱] که نسب از عطیف بن ناجیة بن مراد بن مذحج می‌برند[۲]. در برخی از منابع، از نسب او با عنوان «عطیف بن عبدالله بن ناجیة بن مراد»[۳] و در بسیاری دیگر از آنها «غطیف بن عبدالله بن ناجیة بن مراد»[۴] یاد شده است. پس از ظهور اسلام و شیوع آن در شبه جزیره عربستان، مردم بنی مراد هم به سان بسیاری دیگر از قبایل عرب، نمایندگانی را به مدینه ارسال کردند. در هیأت نمایندگانی که از سوی این قبیله به مدینه اعزام شد، برخی از مردم بنی عطیف همانند هانی بن جزء بن نعمان مرادی عطیفی و برادرش نعمان[۵]، نیز حضور داشتند. به نظر می‌‌رسد فروة بن مسیک عطیفی هم، از جمله نمایندگان بنی‌مراد به مدینه بود. گویا در همین وفد بود که فروه نزد پیامبر(ص) رفت و از ایشان خواست تا به وی اجازه دهد تا به اتفاق آن عده از قوم خود که اسلام آورده بودند با آن عده از قومش که از پذیرش این دین شانه خالی کرده بودند، بجنگد. حضرت نیز بدو اجازه داد اما او با یادآوری سرکشی و سختگیرتر بودن قوم سبأ نسبت به اسلام، تغییر عقیده داد و از رسول خدا(ص) خواست تا او را به نبرد ایشان بفرستد. پیامبر(ص) هم، اجازه داد و فروه را به فرماندهی جمعی گماشت و وی را روانه نبرد با مردم سبأ کرد. فروة بن مسیک در ادامه این روایت می‌‌افزاید که پس از خروج از محضر پیامبر(ص)، خداوند متعال آیات مربوط به قوم سبأ را نازل فرمود. پس حضرت با این پرسش که: «آن مرد عطیفی چه کرد؟» فردی را به محل سکونت فروه فرستاد و چون متوجه شدند که او جهت پیکار با قوم سبأ بیرون رفته است، کسی را به دنبالش فرستاد و او را بازگرداند. فروه چون به محضر پیامبر(ص) آمد، دید، ایشان نشسته است و گروهی از اصحاب اطرافشان نشسته‌اند. حضرت، از او خواست قوم سبأ را به حال خود بگذارد و هر کس از ایشان مسلمان شد، بپذیرد و هر که از پذیرش اسلام خودداری کرد، نسبت به او عجله نکند[۶]. پس از رحلت نبی خاتم(ص)، فتوحات مصر[۷] و نیز همراهی با قیام امام حسین(ع)[۸] از جمله حوادث مهمی است که مشارکت برخی از افراد این طایفه در آن به ثبت و ضبط رسیده است.

علاوه بر فروة بن مسیک عطیفی[۹] و هانی بن جزء بن نعمان مرادی عطیفی و برادرش نعمان[۱۰]، که همگی از اصحاب و وفود کنندگان بر پیامبر(ص) بودند، از عروة بن نمران بن فضفاض مرادی عطیفی - پدر هانی بن عروه - هم، در شمار اصحاب و رجال بزرگ بنی عطیف بن ناجیه نام برده شده است. برخی منابع، از عروه در شمار اصحاب شیعه یاد کردند و نامش را در بخش «فهرس اسماء الشیعه من الصحابه» کتاب خود، درج کرده‌اند[۱۱]. ضمن این که از پسرش هانی نیز در شمار اصحاب و یاران امام حسین(ع) و از شهدای همراه مسلم بن عقیل نام برده‌اند[۱۲].[۱۳]

منابع

پانویس

  1. عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۲، ص۷۹۱-۷۹۲.
  2. نویری، نهایه الارب فی فنون الادب، ج۲، ص۳۰۲؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۲، ص۸۳؛ عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۲، ص۷۹۲.
  3. ابن قانع، معجم الصحابه، ج۱۲، ص۴۲۸۳.
  4. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۳۲۸.
  5. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۴، ص۶۰۴ و ص۵۵۴.
  6. ابن شبه النمیری، تاریخ المدینه، ج۲، ص۵۵۰-۵۵۱. در بسیاری از منابع، این روایت از قول فروة بن مسیک غطفی بیان شده است. ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۸؛ ابن‌ابی‌عاصم، الآحاد و المثانی، ج۳، ص۳۲۱؛ ترمذی، سنن، ج۵، ص۳۹.
  7. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۴، ص۶۰۴ و ص۵۵۴.
  8. سید شرف الدین، الفصول المهمه فی تألیف الأمه، ص۹۸.
  9. ابن قانع، معجم الصحابه، ج۱۲، ص۴۲۸۳؛ نویری، نهایه الارب فی فنون الادب، ج۲، ص۳۰۲؛ ابن شبه النمیری، تاریخ المدینه، ج۲، ص۵۵۰؛ حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۳۸.
  10. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۴، ص۶۰۴ و ص۵۵۴.
  11. سید شرف الدین، الفصول المهمه فی تألیف الأمه، ص۹۸.
  12. سید شرف الدین، الفصول المهمه فی تألیف الأمه، ص۹۸.
  13. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.