تفاوت اطاعت و تبعیت

تفاوت اطاعت و تبعیت در این است که تبعیت میوۀ محبت و اطاعت میوۀ عقل و تعقل است. محبت در اطاعت دخالت دارد ولی در روایتی از رسول اکرم (ص) وارد شده است: «العقل طاعة الله و العاقل من یطاع الله» عقل اطاعت خداست و عاقل کسی است که مطیع خدا باشد[۱]. کسانی که محبت خدا را دارند تعقیب می‌‌کنند. تبعیت یعنی شکل محبوب شدن و تابع کسی است که مثل محبوب راه می‌‌رود. حرف می‌‌زند، می‌‌خورد، می‌‌پوشد و مثل او تفکر می‌‌کند[۲].

تبعیت، به معنای پیروی کردن، همراهی کردن، دنباله‌روی و پشت سر کسی رفتن است؛ مثلاً معنای تَبع علیٌ محمداً این است که علی پشت سر محمد راه رفت و حرکت کرد. و «المصلی تَبَعٌ لأمامه»؛ یعنی نمازگزار، تابع و پیرو امام جماعت خود است، اما واژة «اطاعت» به معنای فرمانبرداری و انجام عمل برطبق امر، حکم و دستور دیگری است. بنابراین، تبعیت مربوط به پیروی کردن و دنباله‌روی از اعمال، گفتار و راه و روش دیگران است، اما اطاعت مربوط به فرمانبرداری از اوامر، نواهی، دستورات و فرامین است[۳].

در تفاوت اطاعت با «اِتّباع» و «اجابت» گفته‌اند:اطاعت فرمانبری از موجودی برتر است، در حالی‌که اِتّباع، مطلق پیروی با فرمان یا بدون ‌فرمان، و اجابت، پذیرش درخواست موجود زیر دست است[۴].

تبعیت از اهل بیت به عنوان مصداق تمسک به عترت

محبّت، گاه از عقل و مبانی عقلانی نشأت می‌گیرد. محبّتی که عالم و علم‌آموز نسبت به دانش در خود می‌یابند، از همین نمونه است، و از همین رو است که این هر دو عمری را در کار آن می‌کنند تا هم بیاموزندش و هم آن را به دیگران بیاموزند: ﴿قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ[۵].

گاه نیز از قلب بر می‌خیزد. محبّتی که مادر نسبت به فرزند خود در دل می‌یابد، محبّتی قلبی است. در این زمینه نیز آثار بسیاری از پی آن محبّت بر می‌خیزد، که به وضوح در رفتارهای مادر با فرزند به چشم می‌آید: ﴿قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ[۶].

گاه نیز از احساس و عواطف پدید می‌آید. در این مورد معمولاً آثار عقلی و قلبی چندانی بر آن پدید نمی‌آید، هرچند محبوب بر قلب محب حکم‌فرما می‌گردد.

سِرّ آنکه برخی از متابعان اهل بیت (ع) در عین محبّت ایشان، دست به گناه آلوده می‌کنند نیز در همین نکته است، که آنان بر اساس عواطف و احساسات خود به محبّت اهل بیت (ع) گرویده‌اند. از این‌رو هرچند حبّ مولی بر قلب آنان نشسته است، اما نمی‌تواند مانع از گناهکاری برخی از آنان شود.

این‌گونه از حب نیز بسیار نافع بوده از ثمرات بسیاری برخوردار است. امّا آنچه که در زمینه محبت اهل بیت (ع) شایسته است، آن است که آدمی هر سه نوع این محبت‌ها را جمع کرده خود را به آن زینت بخشد[۷].

منابع

پانویس

  1. در منابع شیعی نیست.
  2. حجت الاسلام علی علی محمدی؛ وبلاگ پاتوق شیشهای.
  3. دفتر پاسخ به پرسشهای قرآنی مرکز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن حوزه علمیه قم.
  4. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‌۱، ص‌۳۷۷، «تبع».
  5. «بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
  6. «تازی‌های بیابان‌نشین گفتند: ایمان آورده‌ایم بگو: ایمان نیاورده‌اید بلکه بگویید: اسلام آورده‌ایم و هنوز ایمان در دل‌هایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمی‌کند که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است تنها مؤمنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان آورده‌اند سپس تردید نورزیده‌اند و با دارایی‌ها و جان‌هایشان در راه خداوند جهاد کرده‌اند، آنانند که راستگویند» سوره حجرات، آیه ۱۴-۱۵.
  7. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۴، ص۴۱۳ ـ ۴۱۴.