تعزیر در فقه اسلامی

مقدمه

«تعزیر» در فقه بر کیفری اطلاق می‌شود که بر خلاف حد شارع مقدّس، اندازه‌ای برای آن تعیین نکرده است.[۱] جایگاه اصلی بحث آن، باب حدود است؛ گرچه در بابهایی مانند صوم، حج، تجارت و نکاح نیز به مناسبت از آن سخن رفته است.

معروف و مشهور میان فقها ثبوت تعزیر در مطلق ارتکاب حرام و ترک واجب است. برخی نیزآن را به مواردی اختصاص داده‌اند که شارع امر به تأدیب و تعزیر کرده است.[۲]

مرتکب گناه کبیره از روی عمد و علم، تعزیر می‌شود، مانند کسی که به حرمت شراب علم دارد و آن را حلال نمی‌داند، اگر آن را بفروشد، تعزیر می‌شود و در صورت آگاهی نداشتن از حرمت آن، تعزیر نمی‌شود.[۳]

مقدار تعزیر بستگی به نظر حاکم شرع دارد که به اقتضای زمان و مکان، نوع گناه و مرتکب شونده آن، تفاوت می‌کند، ولی همواره از بالاترین حدّ شرعی (صد تازیانه) کمتر است.[۴] برخی گفته‌اند تعزیر از پایین‌ترین مرتبه حدّ شرعی (۷۵ تازیانه) نیز باید کمتر باشد. برخی دیگر قائلند تعزیر در جرایمی که با جرایم دارای حدّ شرعی مانند زنا و قذف، تناسب دارد، باید کمتر از حدّ آن باشد، مانند بوسیدن یا عملی بجز آمیزش با زن اجنبی که با زنا تناسب دارد یا ناسزا‌گویی که با قذف تناسب دارد.[۵] برای ادب کردن کودک و برده، تعزیر به بیش از ده تازیانه مکروه است. [۶]

جرم موجب تعزیر از دو راه ثابت می‌شود: اقرار مجرم، یا گواهی دو نفر عادل. در کفایت یک مرتبه اقرار یا لزوم دو مرتبه، اختلاف است.[۷] اگر تعزیر شونده هنگام تحمّل تعزیر بمیرد، بنابر مشهور دیه ندارد.[۸].[۹]

منابع

پانویس

  1. جواهر الکلام، ج ۴۱، ص۲۵۴.
  2. درّ المنضود (گلپایگانی)، ج ۲، ص۱۵۵؛ مبانی تکملة المنهاج، ج ۱، ص۳۳۷.
  3. مبانی تکملة المنهاج، ج ۱، ص۳۴۲.
  4. فقه الإمام جعفر الصادق، ج ۶، ص۲۵۶؛ جواهر الکلام، ج ۴۱، ص۴۴۸.
  5. جواهر الکلام، ج ۴۱، ص۴۴۸.
  6. جواهر الکلام، ج ۴۱، ص۴۴۴.
  7. فقه الصادق، ج ۲۵، ص۵۴۷ ـ ۵۴۸.
  8. جواهر الکلام، ج ۴۱، ص۴۷۰.
  9. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۲، صفحه ۵۳۲ - ۵۳۳.