حسن بن علی بن احمد علوی

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

آشنایی اجمالی

الحسن بن علی بن احمد العلوی، در یک سند تفسیر کنز الدقائق به گزارش از تأویل الآیات الظاهرة آمده است:

«مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَخْلَدٍ الدَّهَّانِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَحْمَدَ الْعَلَوِيِّ قَالَ: بَلَغَنِي عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) أَنَّهُ قَالَ لِدَاوُدَ الرَّقِّيِّ أَيُّكُمْ يَنَالُ السَّمَاءَ فَوَ اللَّهِ إِنَّ أَرْوَاحَنَا وَ أَرْوَاحَ النَّبِيِّينَ لَتَنَالُ الْعَرْشَ كُلَّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ يَا دَاوُدُ قَرَأَ لِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ(ع) حم السَّجْدَةَ حَتَّى بَلَغَ ﴿فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ[۱] ثُمَّ قَالَ نَزَلَ جَبْرَئِيلُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) بِأَنَّ الْإِمَامَ بَعْدَهُ عَلِيٌّ(ع) ثُمَّ قَرَأَ(ع) ﴿حم* تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ * كِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ[۲] حَتَّى بَلَغَ ﴿فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ[۳]عَنْ وَلَايَةِ عَلِيٍّ(ع) ﴿فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ[۴]، ﴿وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِي أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ وَفِي آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِنْ بَيْنِنَا وَبَيْنِكَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ[۵]»[۶].

حدیث یادشده در تفسیر فرات الکوفی چنین گزارش شده است: «قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْجُعْفِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَحْمَدَ الْعَلَوِيُّ قَالَ: بَلَغَنِي عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ(ع) أَنَّهُ قَالَ لِدَاوُدَ الرَّقِّيِّ يَا دَاوُدُ أَيُّكُمْ...»[۷].[۸]

شرح حال راوی

عنوان یادشده، با پسوند «العلوی» در هیچ‌ یک از کتب حدیثی یا رجالی یاد نشده است. شیخ طوسی نام دو تن از راویان همنام با راوی مورد گفتوگو را در بخش "من لم یرو عن الائمة(ع)" یاد کرده؛ ولی به علت ناهمسانی طبقه سندی آنها با العلوی نمی‌توان راوی را متحد با هیچ‌یک از آنها دانست؛ اما آن دو عنوان: "الحسن بن علی بن أحمد الصائغ والحسن بن علی بن أحمد، یکنی أبا محمد، روی عن ابن همام، روی عنه ابن نوح"[۹]. بر این اساس، العلوی در سند، راویای ناشناخته و مجهول است.[۱۰]

طبقه راوی

روایت‌گر از «العلوی» در سند یادشده، ابوالطیب علی بن محمد بن مخلد الجعفی الدهان است و خطیب بغدادی از ورودش به بغداد در سال ۳۱۰ گزارش داده[۱۱] و استادان حدیثی او مانند حسین بن حکم حبری[۱۲]، محمد بن سالم بن عبدالرحمن أزدی[۱۳]، یحیی بن زکریا بن شیبان[۱۴]، و أحمد بن میثم[۱۵] از طبقه هفتم راویان هستند، از این رو الحسن بن علی بن أحمد العلوی نیز که استاد حدیثی ابن مخلد جعفی است، از همین طبقه (هفتم) شمرده می‌شود.[۱۶]

یادآوری

گزارش العلوی از داوود رقی که از اصحاب امام صادق(ع) شمرده شده و تا پایان قرن دوم هجری زنده بوده، به گونه ارسال انجام گرفته؛ زیرا العلوی از طبقه هفتم است و صحت روایتش از داوود رقی که از طبقه پنجم شمرده شده، دستکم به یک واسطه نیاز دارد که وی آن را از سند انداخته و مستقیم از داوود رقی گزارش کرده است؛ قرینه‌اش عبارت بلغنی است که به معنای به من رسید و این در اصطلاح یعنی نقل و حکایت نه گزارش مستقیم.[۱۷]

مذهب راوی

از محتوای روایت تفسیر کنز الدقائق برداشت می‌شود که راوی، گرایش شیعی داشته و معتقد به شأن و منزلت اهل البیت(ع) بوده است.[۱۸]

جایگاه راوی

داوری درست درباره راوی، با استناد به یکتا روایت او، دشوار است؛ ولی از آنجا که محتوای گزارش، دربردارنده نکته‌های بلند تفسیری، کلامی، و معرفتی است، می‌‌توان به جایگاه برجسته و ویژه راوی پی برد.[۱۹]

منابع

پانویس

  1. و آیا برای آنان که زمین را پس از (نابودی) مردمش به ارث می‌برند پدیدار نکرده است که اگر بخواهیم آنان را برای گناهانشان فرو می‌گیریم و بر دل‌هایشان مهر می‌نهیم و آنان (چیزی) نمی‌شنوند؟ سوره اعراف، آیه ۱۰۰.
  2. حم* (این کتاب) فرو فرستاده‌ای است از سوی (خداوند) بخشنده بخشاینده * کتابی است که آیات آن آشکار شده است، به گونه قرآنی عربی، برای گروهی که می‌دانند سوره فصلت، آیه ۱-۳.
  3. که نویدبخش است و بیم‌دهنده اما بیشتر آنان روی گرداندند از این رو نمی‌شنوند سوره فصلت، آیه ۴.
  4. و آنان (چیزی) نمی‌شنوند؟ سوره اعراف، آیه ۱۰۰.
  5. و گفتند: دل‌هامان برای آنچه ما را بدان فرا می‌خوانی در پوشش‌هاست و در گوش‌هامان سنگینی است و میان ما و تو پرده‌ای (افتاده) است پس هر چه می‌خواهی بکن که ما نیز می‌کنیم سوره فصلت، آیه ۵.
  6. تفسیر کنز الدقائق، ج۱۱، ص۴۲۷؛ تأویل الآیات الظاهره، ص۵۲۰.
  7. تفسیر فرات الکوفی، ص۳۸۱، ح۵۰۹.
  8. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۷، ص 338-339.
  9. رجال الطوسی، ص۴۲۴، (ش ۶۱۱۱) و ۴۲۵، (ش۶۱۱۵).
  10. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۷، ص 339.
  11. تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۶۶، ش۶۴۶۱.
  12. شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۱۵، ح۱۲۶.
  13. الأمالی، طوسی، ص۳۱۴، ح۶۴۰؛ الموسوعة الرجالیه (طبقات رجال النجاشی)، ج۶، ص۵۸۹.
  14. شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۸۱، ح۱۹۳؛ الموسوعة الرجالیه (طبقات رجال النجاشی)، ج۶، ص۶۴۵.
  15. الأمالی، طوسی، ص۳۲۱، ح۶۵۰؛ الموسوعة الرجالیه (طبقات رجال الفهرست)، ج۶، ص۲۰۲.
  16. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۷، ص 339-340.
  17. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۷، ص 340.
  18. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۷، ص 340.
  19. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۷، ص 341.