حضرت یوسف در علوم قرآنی

مقدمه

حضرت یوسف (ع) از پیامبران الهی، فرزند یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم (ع) است که نام وی ۲۷ بار در قرآن کریم آمده و یکی از سوره‌های قرآن کریم نیز به نام او است.

قرآن کریم داستان زندگی آن حضرت را از کودکی تا به قدرت رسیدن در مصر، به طور مبسوط در سوره یوسف ذکر کرده است و از این نظر نمی‌توان برای آن نمونه و نظیری در قرآن کریم یافت.

قرآن مجید داستان زندگی حضرت یوسف (ع) را با ذکر رؤیای او (دیدن یازده ستاره و خورشید و ماه که به او سجده می‌کردند) آغاز می‌کند. یعقوب (ع) از بیم حسادت برادران یوسف (ع) از او می‌خواهد رؤیای خود را برای کسی نقل نکند. برادران یوسف به جایگاه یوسف نزد پدر و شدت علاقه پدر به یوسف حسادت می‌ورزند و بر اثر شدّت حسد و غضب، او را به چاهی می‌اندازند؛ اما قضای الهی بر این قرار می‌گیرد که کاروانیانی که از آن سو می‌گذشتند، او را نجات بدهند و سپس به بردگی درآورند. یوسف (ع) سرانجام پس از دست به دست شدن، غلام همسر عزیز مصر می‌شود و او نیز که شیفته و فریفته یوسف (ع) شده بود، قصد کامجویی از یوسف می‌کند؛ اما پاکدامنی یوسف (ع) مانع از آن می‌شود. یوسف (ع) سرانجام به زندان می‌افتد و در آنجا ماجراهای متعددی پیش می‌آید که مهم‌ترین آنها تعبیر رؤیای بسیار مهم پادشاه مصر است. او سرانجام از زندان نجات یافته و در مصر به قدرت می‌رسد.

حضرت یوسف (ع) ۱۱۰ سال زندگی کرد و پس از وفاتش، بدنش را مومیایی کرده، در تابوتی محفوظ داشتند و همچنان در مصر بود تا زمانی که بنی‌اسرائیل همراه حضرت موسی (ع) از مصر بیرون رفتند و جنازه حضرت یوسف (ع) را با خود بردند.

در قاموس کتاب مقدس آمده است: "یوسف اول زاده یعقوب از راحیل که در (فدان ارام) پس از آن‌که خداوند راحیل را به یاد آورد و استغاثه‌اش را شنید، تولد یافت"[۱].[۲]

منابع

پانویس

  1. علوی مقدم، محمد، در قلمرو بلاغت، صفحه (۶۳۶-۶۵۴)؛ هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، صفحه ۹۶۸؛خزائلی، محمد، اعلام القرآن، صفحه ۶۶۹؛ قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، جلد۷، صفحه ۲۶۴؛ دراسات تاریخیة من القرآن الکریم، جلد۲، صفحه ۳۹.
  2. فرهنگ نامه علوم قرآنی، ج۱، ص۳۸۶۴.