حَسّ در فقه سیاسی

مقدمه

  • تارومار کردن، کشتار[۱]، به ‌قتل‌ رساندن، ریشه ‌کن ‌کردن[۲]. در اصل به معنای غلبه بر چیزی به قتل یا غیر آن[۳].
  • ﴿وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ[۴].
  • این واژه در فرهنگ سیاسی به مفهوم غلبه و سلطه کامل و ریشه‌کن ‌کردن دشمن با درهم ‌شکستن مقاومت آنها و ازبین‌ بردن سازمان جنگی و نیروهای نظامی آنها آمده است.[۵].

منابع

پانویس

  1. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۴۵.
  2. احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۴۰۸.
  3. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۹.
  4. «و به راستی خداوند به وعده خود وفا کرد که (در جنگ احد) به اذن وی آنان را از میان برداشتید» سوره آل عمران، آیه۱۵۲.
  5. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۲۲۷.