رفاه‌زدگی و تجمل‌گرایی در فقه سیاسی

مقدمه

«مترف» در لغت به معنای نازپرورده، رفاه‌زده[۱]، متنعِّم و عیش‌زده[۲] است. اصل آن "ترف" به معنای نعمت و ترّفه (توسع در نعمت)[۳].

﴿وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا[۴].

مترف کسی است که نعمت و فراخی عیش او را سرمست کرده باشد؛ همچنین به فرد متنعم غرق در لذات و شهوات مترف گویند[۵].

مترفین به واسطه کثرت نعمت می‌پندارند که کرامتی دارند که مورد لطف و توجه خداوند قرار گرفته‌اند [۶].

مترفین در هر جامعه طبقه‌ای از رفاه‌زدگانی هستند که مال بسیاری برای آنان فراهم آمده و به‌تدریج بر اثر راحتی و رفاه به فسق و گناه روی می‌آورند و حدود الهی را می‌شکنند و زمانی که کسی مقابل آنان بایستد، سرکشی و عصیان می‌کنند و فساد و فحشا را در جامعه گسترش می‌دهند تا جامعه آماده نابودی و اضمحلال گردد: ﴿فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا[۷].[۸].[۹]

منابع

پانویس

  1. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۸۰۹.
  2. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۱، ص۲۱۹.
  3. احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۲۹۹.
  4. «و چون بر آن شویم که (مردم) شهری را نابود گردانیم به کامروایان آن فرمان می‌دهیم و در آن نافرمانی می‌ورزند» سوره اسراء، آیه ۱۶.
  5. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۳۴۶.
  6. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۳۸۳.
  7. «پس (آن شهر) سزاوار عذاب می‌گردد، آنگاه یکسره نابودش می‌گردانیم» سوره اسراء، آیه ۱۶.
  8. سید قطب، فی ظلال القرآن، ج۴، ص۲۲۱۷.
  9. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۴۵۸-۴۵۹.