قصد قربت در انتظار

مقدمه

  • چنان که صاحب کتاب شریف مکیال المکارم فرموده‌اند[۱] اگر کسی در گرفتاری‌های خود از رحمت و دستگیری خداوند ناامید نشود و "یأُس از روح الهی" پیدا نکند، می‌توان او را "منتظر فرج خداوند" دانست، هر چند که در این عمل خویش قصد قربت و امتثال امر الهی را نداشته باشد. این پایین‌ترین درجه انتظار فرج را تشکیل می‌دهد. دلیلی که در کتاب مکیال المکارم مورد استناد قرار گرفته است، حدیث شریف امام صادق (ع) می‌باشد که وقتی ابوبصیر از ایشان پرسید: (متی الفرج) فرج و گشایش چه موقع است؟ حضرت در پاسخ به او فرمودند: «"یَا أَبَا بَصِیرٍ، و أَنْتَ مِمَّنْ یُرِیدُ الدُّنْیَا؟ مَنْ عَرَفَ هذَا الْأَمْرَ، فَقَدْ فُرِّجَ عَنْهُ"»[۲].

فرمایش حضرت به ابوبصیر در حقیقت این بوده است که برای مانند تو شایسته نیست که فرج و گشایش را برای مقاصد و اهداف دنیوی طلب نمایی و باید همت و نیت خود را در این کار جنبه‌های اخروی و پاداش‌های معنوی قرار بدهی. ولی در عین حال به طور ضمنی انتظار فرج با هدف گشایش در امور دنیوی را پذیرفته‌اند و آن را درجه پست و دون شأن کسانی چون ابوبصیر دانسته‌اند. با این ترتیب بر چنین کسی عنوان تارک (ترک کننده) انتظار فرج صدق نمی‌کند، حتی اگر نیت او از کارش صرفاً رفع گرفتاری‌های شخصی و دنیوی‌اش باشد. آری، انتظار این فرد را نمی‌توان "عبادت" خدا دانست، چون عبادت بودن یک عمل فرع بر قصد قربت در انجام آن است و فرض مسئله در موردی است که فاعل چنین قصد قربت و نیتی نداشته باشد. به همین دلیل چنین شخصی مشمول فضائل و پاداش‌های اخروی که خداوند برای منتظران ظهور امام (ع) مقرر فرموده است نمی‌شود، هر چند که از آثار و فضائل دنیوی "انتظار فرج" تا حدی بهره مند می‌گردد. حداقل فایده‌ای که این انتظار برای او دارد این است که در مشکلات و گرفتاری‌های خود ناامید نمی‌شود و از پا در نمی‌آید و این کمترین فرجی است که بر انتظار فرج مترتب می‌شود. اما این عمل شریف (انتظار فرج) در دنیا و آخرت نتایج و آثار و ثواب‌های فوق العاده ارزشمندی دارد که رسیدن به آنها صرفاً با احراز درجات بالاتر آن امکان‌پذیر می‌باشد. پس انتظار فرج بدون قصد قربت، انتظار فرج می‌باشد، ولی عبادت نیست. اما اگر همین عمل با قصد قربت انجام شود، "عبادت" خداوند خواهد بود و بلکه بزرگترین و با فضیلت‌ترین عبادات می‌باشد. پس تا این جا "انتظار فرج" دو رتبه کلی پیدا می‌کند: رتبه اول: انتظار بدون قصد قربت و رتبه دوم: انتظار با قصد قربت.

در انتظار فرج بدون قصد قربت، انگیزه اصلی فرد امتثال امر الهی نیست. او به خاطر رضای خدا و تقرب به او انتظار نمی‌کشد، بلکه یا اصلاً نیت خدایی برایش مطرح نیست و یا اگر هم مطرح باشد، به صورت تبعی و طفیلی است. حالت اول مربوط به کسی است که فرج امام زمان (ع) را به خاطر رهایی از گرفتاری‌ها و سختی‌های دنیای خودش با دیگران و رسیدن به خوشی‌های زمان ظهور، انتظار می‌کشد و هیچ انگیزه الهی و خدایی برایش مطرح نیست. حالت دوم این است که انگیزه اصلی همان لذات خوش دنیوی است و به تبع آن قصد امتثال امر خدا را هم می‌کند. برای چنین فردی، اطاعت امرد خداوند و عبادت او مستقلاً مطرح نیست، بنابراین با حالت اول از این جهت هیچ تفاوتی ندارد.

پس در هیچ یک از این دو حالت نمی‌توانیم انتظار فرج امام (ع) را عبادت خداوند بدانیم و لذا وعده‌های الهی در مورد پاداش اخروی انتظار شامل این دو گروه نمی‌شود. البته خداوند به فضل و کرم خویش ممکن است ایشان را از بعضی آثار اخروی انتظار بهره مند بفرماید، ولی اگر چنین کند به خاطر استحقاقی که ایشان کسب کرده‌اند نخواهد بود بلکه صرفاً لطف و احساس او تلقی می‌گردد.

انتظار فرج با قصد قربت

این در مورد انتظار فرج بدون قصد قربت. اما در انتظار فرج با قصد قربت هم دو حالت می‌توان فرض کرد: یکی این که انگیزه شخص منتظر صرفاً اطاعت امر الهی و کسب رضایت خداوند با این عمل باشد و هیچ گونه قصد و نیتی نسبت به آثار و برکات دنیوی فرج امام (ع) پس از ظهور ایشان نداشته باشد. دوم این که آنها هم مدنظر او باشند ولی به تبع امتثال امر خداوند و به طفیل تقرب به سوی او[۳]. وجه مشترک دو حالت این است که شخص منتظر، فرج امام زمان (ع) را به خاطر رضای خداوند می‌خواهد و آثار و برکات دنیوی ظهور، تأثیری در نیت استقلالی او ندارد. پس به روشنی می‌توان گفت که هر دو فرد با انتظار فرج خود، خدا را عبادت می‌کنند و بسته به تفاوتی که در خلوص نیت خدایی آنها وجود دارد، درجات مختلفی از قصد قربت متصور است که هر درجه آن، رتبه‌ای از انتظار فرج را به وجود می‌آورد. همه آن چه درباره نیت و قصد قربت در آن بیان شد، اینجا هم می‌تواند مطرح گردد. مسئله بندگی کردن خدا به خاطر خوف از عقاب یا طمع به ثواب، در انتظار فرج هم که یک عبادت ارزشمند – بلکه بالاترین عبادت پروردگار – است، مطرح می‌شود و نیز درجات بالاتر نیت که عبادت از روی "شکر" یا انگیزه "حب خدا" و بالاتر از همه به خاطر "شایسته بودن خداوند برای عبادت" باشد، در این جا هم مورد پیدا می‌کند»[۴].

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۵۵.
  2. «ای ابوبصیر، آیا تو هم از کسانی هستی که (فرج و راحتی در) دنیا را می‌خواهند؟ هر کس معرفت به این امر (امامت و ظهور امام (ع)) داشته باشد، به سبب انتظارش برای او گشایش حاصل شده است» اصول کافی، کتاب الحجة باب انه من عرف امامه لم یضره... ، ح ۳.
  3. در این قسمت‌ها از فرمایش مرحوم صاحب مکیال در جلد ۲ این کتاب ص ۱۵۵ بهره برده‌ایم، ولی آن چه در اینجا آمده با مطالب ایشان در یک قسمت جزئی متفاوت است.
  4. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۲۱-۱۲۴.