مقدمه

متشیع کسی که خود را به تشیع می‌چسباند و وانمود می‌کند که شیعه است، شیعه‌نما، شیعگی به معنای تبعیّت و پیروی از سخنان و رفتار و شیوۀ علی(ع) و ائمه هدی است و عمل می‌خواهد و به گفتن و شعار نیست.

این حقیقت را امامان نیز یادآور شده‌اند و معیار شیعه بودن را "عمل" دانسته‌اند. امام باقر(ع) فرمود: «... فو اللّه ما شیعتنا إلاّ من أطاع اللّه عزّ و جلّ»[۱]. علامه مجلسی در بیان این حدیث می‌فرماید: بیراهه نروید و به اتّکای ادّعای تشیع و محبت و ولایت، جرأت بر گناه پیدا نکنید؛ چراکه شیعه آنان کسی است که در گفتار و کردار، پیرو آنان باشد، نه‌آنکه تنها به لفظ، ادعای تشیّع کند[۲] تعبیری که برای این "شیعه‌نمایی" در روایات آمده، "انتحال التشیّع" است، یعنی خود را به تشیّع نسبت دادن و اگر در کسی ویژگی‌های شیعه نباشد ولی خود را به آنان ببندد، نوعی نفاق است. امام صادق(ع) فرمود: آیات قرآن دربارۀ منافقین دربارۀ کسانی است که خود را به دروغ به تشیّع نسبت دهند: «هی فی من ینتحل التّشیّع»[۳]. در حدیثی از امام باقر(ع) آمده است که وقتی ابن کوّاء (از سران خوارج) معنای ﴿وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجال... را پرسید، حضرت فرمود: "اصحاب اعراف، ماییم که یاران خود را از چهره‌هاشان می‌شناسیم و هرکه ما را نشناسد و ما او را انکار کنیم اهل دوزخ است". در ادامه آمده است که حضرت امیر همیشه در خطابش به ابن کوّاء، می‌فرمود: وای بر تو! در حالی که ابن کوّاء ادعای شیعه‌گری داشت، امّا در روز نهروان به جنگ علی(ع) آمد![۴]. شیعه راستین، هم در اخلاق و تقوا و ترک گناه، به امامانش شبیه است، هم در موضع ضدّ باطل و مبارزه با ظلم و سازش‌ناپذیری با طاغوت. اینها همه در مواضع و عملکرد باید محسوس و ملموس باشد و ادعا و حرف، کافی نیست[۵].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «به خدا قسم شیعۀ ما نیست مگر آنکه فرمانبردار خداوند باشد». بحارالأنوار، ج ۶۷ ص۹۵.
  2. بحارالأنوار، ج ۶۷ ص۹۶.
  3. بحارالأنوار، ج ۶۵ ص۱۶۶ح ۲۰.
  4. بحارالأنوار، ج ۴۲ ص۱۷.
  5. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۳۱.