مسعی
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
مقدمه
«مسعی» (به معنای: محل «سعی») مکانی است مقدس میان کوه صفا و مروه که حاجیان باید در آنجا به سعی بپردازند. این مکان امروزه خیابانی است بین صفا و مروه از سمت مسجد الحرام که از طرف شرق به آن متصل میشود.[۱]
مَسعیٰ
فاصله میان دو کوه صفا و مروه است که در شرق مسجد الحرام قرار دارد و حاجیان باید در آنجا به سعی بپردازند. سعی از اعمال اصلی عمره و حج است و خداوند در قرآن از صفا و مروه به عنوان شعائر الله یاد میکند. خداوند در قرآن کریم از صفا و مروه اینگونه یاد کرده است: ﴿إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ﴾[۲]. امام صادق(ع) فرمودند: «مَا مِنْ بُقْعَةٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنَ الْمَسْعى لِأَنَّهُ يُذِلُ فِيهَا كُلَّ جَبَّارٍ»؛ «هیچ بقعهای در روی زمین دوستداشتنیتر از مسعی نیست؛ چراکه هر زورگویی در آنجا تحقیر میشود». صفا و مروه دو کوه کوچکی است که در دامن کوه ابوقبیس و کوه قعیقعان قرار دارد و امروزه خیابانها و بناهای جدید آنها را از یکدیگر جدا کرده است. کوه صفا در قسمت جنوبی مسجد الحرام و کوه مروه در ناحیه شمال شرقی آن قرار دارد.
پیش از توسعه جدید در مسجد الحرام، میان مسعی و مسجد الحرام فاصلهای وجود داشته و حتی بازاری برپا بوده است. اما در توسعه مسجد، محدوده مسجد تا مسعی امتداد یافت و در روزگار ما، حد غربی مسعی به سمت مسجد، آخرین حدّ مسجد الحرام به حساب میآید. طبعاً دیوار کوتاه و پهن میان مسجد الحرام و مسعی، مانند خود مسعی، جزو مسجد نیست. سعی میان صفا و مروه، همانند دیگر مشاهد حج یادگار اسماعیل و هاجر است. در روایات آمده است: زمانی که هاجر در جستجوی آب بود، هفت بار میان کوه صفا و مروه رفت و برگشت. این یک سنت ابراهیمی بود که حتی در جاهلیت نیز سعی میان صفا و مروه جزو مراسم حج به شمار میآمد؛ جز آنکه بتی در این سو و بتی در سوی دیگر قرار داشت و وقتی سعیکنندگان به بتها میرسیدند، آنها را استلام میکردند. تصور مردمان جاهلیت بر این بود که این دو بت با نامهای اساف و نائله، زن و مرد زناکاری بودهاند که تبدیل به سنگ شدهاند! اسلام یادگار هاجر را نگاه داشت و آنچه را مشرکان بر آن افزوده بودند، به دور ریخت.
مسعی در این زمانه به دو قسمت رفت و برگشت تقسیم شده و نخستین بار در سال ۱۳۴۵ شسنگفرش شد تا غبار آن سعیکنندگان و صاحبان مغازههای اطراف را آزار ندهد. پس از آن، در زمان ملک سعود دیوارهای آن را سیمان کردند و به مرور با تعمیراتی که در سالهای نخست قرن پانزدهم هجری در آن صورت گرفت، به شکل فعلی در آمد. الحاق فضای بیرون مسعی و سنگفرش آن برای اقامه نماز، از اقداماتی است که در دوره فهد انجام شد. بخشی از این فضا، محل کوه ابوقبیس است که از جای برداشته شد و بخش مهمتر آن، فضای شعب ابیطالب است که به مرور محل مسکونی گردید و در این اواخر به خیابان و مغازه تبدیل شد و اخیراً به صورت یک میدان باز با سنگفرش سفید برای نمازگزاران در آمده است. گفتنی است که طول مسعی ۵ / ۳۹۴ و عرض آن ۲۰ متر است. ارتفاع طبقه اول ۱۲ و ارتفاع طبقه فوقانی آن ۹ متر است. شیعیان، همانگونه که در طبقه دوم و سوم مسجدالحرام به طواف نمیپردازند، در طبقه دوم مسعی نیز سعی نمیکنند.
در میان مسیر رفت و برگشت طبقه نخست، مسیری را با دو دیواره کوتاه سنگی از بقیه راه جدا کردهاند. در این مسیر، افرادی را که از راه رفتن عاجزند، با چرخ حرکت میدهند. مسعی مجموعاً هیجده در دارد که بیرون مسعی را به داخل مسعی و از آنجا به داخل حرم متصل میکند. برخی از این درها با پل از روی مسعی به داخل مسجدی منتهی میشود که عربها به آنها عبّاره میگویند. مجاری زیرزمینی نسبتاً بزرگی در کناره مسعی تعبیه شده تا به هنگام سیل، آب را به جهات دیگر هدایت کند و مسعی آسیب نبیند. بخشی از کوه صفا همچنان باقی مانده و با یک دیوار شیشهای محصور شده است. تا سال ۱۳۷۴ شمسی (۱۴۱۶ق) بخشی از کوه مروه برجای مانده بود؛ اما در این سال به هدف گسترش محدوده دور زدن سعی کنندگان و برای احترام آنان قسمت باقی مانده را برداشتند و در انتهای آن دری به بیرون گشودند. اما بخش عمدهای از کوه صفا همچنان برقرار مانده و زائران برای قرائت قرآن بر آن مینشینند. طبعاً بخشی از آن هم سنگفرش شده و برای سعی نیاز به بالا رفتن بر بخشی از کوه که آشکار است، نیست[۳].[۴].
منابع
پانویس
- ↑ بلادی، عاتق بن غيث، معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة ص۲۹۶.
- ↑ «بیگمان صفا و مروه از نشانههای (بندگی) خداوند است پس هر کس حج خانه (ی کعبه) بجای آورد یا عمره بگزارد بر او گناهی نیست که میان آن دو را بپیماید و هر که خود خواسته کاری نیک انجام دهد، خداوند سپاسگزاری داناست» سوره بقره، آیه ۱۵۸.
- ↑ آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، مشعر، ص۱۰۸.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۹۴۷.