نامۀ ۴۳ نهج البلاغه

مقدمه

امام (ع) در پی‌گیری عدالت، به‌ویژه عدالت اقتصادی و اجرای آن بسیار کوشا و سخت‌گیر بود. در حکومت امام اموال عمومی یا بیت المال بین همه مردم باید به نسبت مساوی تقسیم می‌شد. ویژه‌خواری و تبعیض در فرهنگ علوی جایی ندارد و همگان در امتیازها با هم برابرند. از این‌رو وقتی به امام گزارش می‌رسد که یکی از کارگزاران در بیت المال به هر دلیلی دست‌درازی کرده یا به دل‌خواه خود از آن بخشیده است، به‌شدت مورد مؤاخذه و بازخواست امام قرار می‌گرفت و مجبور به ترک کار و جبران ظلم می‌شد. وقتی به امام گزارش رسید که کارگزار او اموال عمومی را بین هواداران خویش تقسیم کرده، برای او نامه‌ای تند می‌نویسد. اما چون هنوز اطمینان حاصل نشده بود، امام اعلام می‌دارد اگر چنین کرده باشی، در این‌صورت خداوند را ناخشنود و امامت را خشمگین کرده‌ای و نزد من خوار و بی‌مقدار شده‌ای. قراین تاریخی زمان نامه را حدود سال‌های ۳۷ یا ۳۸ ق می‌داند.

فرازی از نامه

به من از تو خبری رسیده که اگر آن‌را به‌جا آورده باشی خدای خود را به‌خشم آورده‌ای (رحمت او شامل حالت نمی‌شود) و امام و پیشوایت را غضبناک ساخته‌ای (که باید از تو انتقام بکشد، زیرا خبر رسیده): که تو اموال مسلمان‌ها را که نیزه‌ها و اسب‌هاشان آن را گرد آورده و خون‌هاشان بر سر آن ریخته شده، در بین عرب‌های خویشاوند خود که تو را گزیده‌اند قسمت می‌کنی. پس سوگند به خدایی که دانه را (زیر زمین) شکافته و انسان را آفریده، اگر این کار (که خبر داده‌اند) راست باشد، از من نسبت به خود زبونی یابی و از مقدار و مرتبه نزد من سبک گردی. پس حق پروردگارت را خوار نگردان و دنیایت را به کاستن دینت آباد مکن که (در روز رستخیز) در جرگه آنان که از جهت کردارها زیان‌کارترند، خواهی بود.

آگاه باش حق کسی که نزد تو و نزد ماست از مسلمان‌ها در قسمت کردن این مال‌ها یکسان است: پیش من بر سر آن مال می‌آیند و برمی‌گردند (چنان‌که هر کس برای آب به سرچشمه می‌رود و برمی‌گردد و چشمه بی‌تفاوت به همه آب می‌بخشد، بنابراین حق نداری آن مال‌ها را به خویشاوندانت اختصاص دهی)[۱].

منابع

پانویس