عبدالله بن زبیر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۸: خط ۵۸:


==ابن زبیر و بنای [[کعبه]]==
==ابن زبیر و بنای [[کعبه]]==
ابن زبیر گوید: مادرم [[اسماء]]، [[دختر ابوبکر]]، به من گفت که [[پیامبر خدا]]{{صل}} به [[عایشه]] فرمود: "اگر این نبود که از ایام [[کفر]] قومت چندان نگذشته، [[کعبه]] را بر پایه‌ای که [[ابراهیم]] بنا نهاده، بنا می‌نهادم و [[حجر]] را به کعبه می‌افزودم". پس [[ابن زبیر]] [[دستور]] داد تا کنار کعبه را کندند و سنگ‌هایی به اندازۀ شتر یافتند و یکی را تکان دادند که برقی زد و او گفت: "آنها را به همین حال رها کنید". آنگاه ابن زبیر کعبه را ساخت و برای آن، دو در نهاد که [[مردم]] از یکی وارد شوند و از دیگری بیرون روند<ref>تاریخ الطبری، طبری، ج۴، ص۴۸۴.</ref>. و هر دری را دو لنگه قرار داد با اینکه پیش از آن هر در یک لنگه بود. او بلندی دو در را یازده ذراع قرار داد و پایه کعبه را از [[زمین]] بلندتر نکرد بلکه آن را مساوی با روی زمین قرار داد. ابن زبیر [[حجر الاسود]] را به نزد خویش و در [[خانه]] خود برده بود و چون بنا به جای قرار دادن آن رسید، دستور داد تا در میان سنگ‌ها برای آن جایی به اندازه‌اش کنده شود. سپس به پسرش عباد دستور داد تا هنگامی که او در [[نماز ظهر]] است و مردم هم به [[نماز]] مشغول هستند و به کاری توجه ندارند، آن را در جایش بگذارد و آنگاه پس از تمام شدن کار [[تکبیر]] بگوید. [[عباد بن عبدالله]] نیز این کار را انجام داد. زمانی که [[قریش]] از کار او باخبر شدند، [[خشمگین]] شده، گفتند: به [[خدا]] قسم هنگامی که قریش [[پیامبر اکرم]] را داور قرار دادند، چنین کاری نکرد و برای هر قبیله‌ای [[نصیبی]] قرار داد. ابن زبیر حجر الاسود را که هنگام [[آتش]] گرفتن کعبه شکاف برداشته، سه پاره شده بود با نقره محکم ساخت و چون بنا پایان یافت درون و برون کعبه را با خلوق خوشبو کرد<ref>تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، ج۱، ص۲۶۰.</ref>.<ref>[[مریم قدمی|قدمی، مریم]]، [[عبدالله بن زبیر (مقاله)|مقاله «عبدالله بن زبیر»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۶ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۶، ص۱۱۵.</ref>
ابن زبیر گوید: مادرم [[اسماء دختر ابوبکر]]، به من گفت که [[پیامبر خدا]]{{صل}} به [[عایشه]] فرمود: "اگر این نبود که از ایام [[کفر]] قومت چندان نگذشته، [[کعبه]] را بر پایه‌ای که [[ابراهیم]] بنا نهاده، بنا می‌نهادم و [[حجر]] را به کعبه می‌افزودم". پس [[ابن زبیر]] [[دستور]] داد تا کنار کعبه را کندند و سنگ‌هایی به اندازۀ شتر یافتند و یکی را تکان دادند که برقی زد و او گفت: "آنها را به همین حال رها کنید". آنگاه ابن زبیر کعبه را ساخت و برای آن، دو در نهاد که [[مردم]] از یکی وارد شوند و از دیگری بیرون روند<ref>تاریخ الطبری، طبری، ج۴، ص۴۸۴.</ref>. و هر دری را دو لنگه قرار داد با اینکه پیش از آن هر در یک لنگه بود. او بلندی دو در را یازده ذراع قرار داد و پایه کعبه را از [[زمین]] بلندتر نکرد بلکه آن را مساوی با روی زمین قرار داد. ابن زبیر [[حجر الاسود]] را به نزد خویش و در [[خانه]] خود برده بود و چون بنا به جای قرار دادن آن رسید، دستور داد تا در میان سنگ‌ها برای آن جایی به اندازه‌اش کنده شود. سپس به پسرش عباد دستور داد تا هنگامی که او در [[نماز ظهر]] است و مردم هم به [[نماز]] مشغول هستند و به کاری توجه ندارند، آن را در جایش بگذارد و آنگاه پس از تمام شدن کار [[تکبیر]] بگوید. [[عباد بن عبدالله]] نیز این کار را انجام داد. زمانی که [[قریش]] از کار او باخبر شدند، [[خشمگین]] شده، گفتند: به [[خدا]] قسم هنگامی که قریش [[پیامبر اکرم]] را داور قرار دادند، چنین کاری نکرد و برای هر قبیله‌ای [[نصیبی]] قرار داد. ابن زبیر حجر الاسود را که هنگام [[آتش]] گرفتن کعبه شکاف برداشته، سه پاره شده بود با نقره محکم ساخت و چون بنا پایان یافت درون و برون کعبه را با خلوق خوشبو کرد<ref>تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، ج۱، ص۲۶۰.</ref>.<ref>[[مریم قدمی|قدمی، مریم]]، [[عبدالله بن زبیر (مقاله)|مقاله «عبدالله بن زبیر»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۶ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۶، ص۱۱۵.</ref>


==سرانجام [[ابن زبیر]]==
==سرانجام [[ابن زبیر]]==
۲۱۸٬۱۶۸

ویرایش