جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
#درباره این حادثه، [[فترت]] [[جابر]] [[انصاری]]، که از [[صحابه]] پر [[روایت]] است، میگوید: [[سخن]] از [[فترت وحی]] بود که [[رسول خدا]]{{صل}} میفرمود:... در [[غار حراء]] مجاور بودم و پس از ختم جوار فرود آمدم. به وادی که رسیدم ندائی از [[آسمان]] شنیدم. پس سر برافراشتم. در آنجا همان فرشتهای بود که در [[غار حراء]] نزد من آمده بود. نشسته بر [[کرسی]] میان [[آسمان]] و [[زمین]]. ترسی از او به دلم راه یافت که بر [[زمین]] افتادم. پس به [[خانه]] بازگشتم و گفتم: {{متن حدیث|زمّلونی، زمّلونی}} بپوشانید مرا، بپوشانید مرا. مرا پوشاندند و [[خداوند]] فرو فرستاد: البته دوره [[فترت وحی]] را با دوره سه ساله [[دعوت]] مخفیانه و سرّی [[اسلام]] [[اشتباه]] نکنیم. چون هر دو دوره را سه سال ذکر کردهاند، این دو دوره را نباید یکی گرفت. بعد از [[نزول]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ}}<ref>«ای جامه بر خود کشیده!» سوره مدثر، آیه ۱.</ref> [[دعوت پنهانی]] [[مردم]] به [[اسلام]] شروع شد و [[وحی]] ادامه یافت. این [[دعوت پنهانی]] تقریباً سه سال طول کشید. در مدت این سه سال همان تعداد کم [[مسلمانها]]، [[نماز]] را در درهها و شکاف کوهها و پنهان از [[مردم]] دیگر میخواندند. تا اینکه مردی از [[مشرکان]] فهمید و با [[سعد بن ابی وقّاص]] درگیری پیدا کرد و کشته شد. از آن به بعد مرکز [[اسلامی]] را به [[خانه]] أرقم در [[صفا]] بردند. این دوره [[تبلیغ]] پنهانی سه سال طول کشید تا این که [[آیه]] {{متن قرآن|أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ}}<ref>«و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref> و پس از آن {{متن قرآن|فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«از این روی آنچه فرمان مییابی آشکار کن و از مشرکان روی بگردان» سوره حجر، آیه ۹۴.</ref> نازل شد و [[پیامبر]] دیگر به ریشخندهای مستهزئین و نیش زبانهای هرزه درایان اعتنایی نکرد<ref>تاریخ قرآن، ص۷۳.</ref>. | #درباره این حادثه، [[فترت]] [[جابر]] [[انصاری]]، که از [[صحابه]] پر [[روایت]] است، میگوید: [[سخن]] از [[فترت وحی]] بود که [[رسول خدا]]{{صل}} میفرمود:... در [[غار حراء]] مجاور بودم و پس از ختم جوار فرود آمدم. به وادی که رسیدم ندائی از [[آسمان]] شنیدم. پس سر برافراشتم. در آنجا همان فرشتهای بود که در [[غار حراء]] نزد من آمده بود. نشسته بر [[کرسی]] میان [[آسمان]] و [[زمین]]. ترسی از او به دلم راه یافت که بر [[زمین]] افتادم. پس به [[خانه]] بازگشتم و گفتم: {{متن حدیث|زمّلونی، زمّلونی}} بپوشانید مرا، بپوشانید مرا. مرا پوشاندند و [[خداوند]] فرو فرستاد: البته دوره [[فترت وحی]] را با دوره سه ساله [[دعوت]] مخفیانه و سرّی [[اسلام]] [[اشتباه]] نکنیم. چون هر دو دوره را سه سال ذکر کردهاند، این دو دوره را نباید یکی گرفت. بعد از [[نزول]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ}}<ref>«ای جامه بر خود کشیده!» سوره مدثر، آیه ۱.</ref> [[دعوت پنهانی]] [[مردم]] به [[اسلام]] شروع شد و [[وحی]] ادامه یافت. این [[دعوت پنهانی]] تقریباً سه سال طول کشید. در مدت این سه سال همان تعداد کم [[مسلمانها]]، [[نماز]] را در درهها و شکاف کوهها و پنهان از [[مردم]] دیگر میخواندند. تا اینکه مردی از [[مشرکان]] فهمید و با [[سعد بن ابی وقّاص]] درگیری پیدا کرد و کشته شد. از آن به بعد مرکز [[اسلامی]] را به [[خانه]] أرقم در [[صفا]] بردند. این دوره [[تبلیغ]] پنهانی سه سال طول کشید تا این که [[آیه]] {{متن قرآن|أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ}}<ref>«و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref> و پس از آن {{متن قرآن|فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«از این روی آنچه فرمان مییابی آشکار کن و از مشرکان روی بگردان» سوره حجر، آیه ۹۴.</ref> نازل شد و [[پیامبر]] دیگر به ریشخندهای مستهزئین و نیش زبانهای هرزه درایان اعتنایی نکرد<ref>تاریخ قرآن، ص۷۳.</ref>. | ||
#در این [[آیه]] به تعبیری بیان شده که تو در دورهای به [[رسالت]] [[مبعوث]] شدی که، [[روحی]] از امر خودمان به سوی تو [[وحی]] کردیم. {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا}} تو نمیدانستی کتاب چیست و نه [[ایمان]] [کدام است؟] {{متن قرآن|مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ}} ولی آن را نوری گردانیدیم که هر یک از [[بندگان]] خود را بخواهیم به وسیله آن راه مینماییم، و به [[راستی]] که تو به خوبی به راه راست [[هدایت]] میکنی {{متن قرآن|وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا}}. '''نتیجه''': پس اگر بخواهیم ارزیابی از [[دوره فترت]] داشته باشیم، باید بگوییم که [[فترت]] فرایندی طبیعی برای [[ظهور]] [[پیامبری]] با فراهم شدن اسباب و مقدمات [[پیامبری]] دیگر متناسب با شرایط و [[آمادگی]] مخاطبان است. چنانکه برای خود [[پیامبر]] روشی [[تربیتی]] برای ایجاد [[آمادگی]] و عطش برای قبول [[مسئولیت]] است. اما این که این دوره در زمان [[پیامبر]] و پس از [[بعثت]] چه اندازه بوده، قطعاً این دوره بسیار نادر بوده، زیرا اگر دوران [[اختفاء]] سه سال باشد و سال [[دعوت]] آشکار و اظهار [[اسلام]] را [[سال چهارم بعثت]] بدانیم، برای [[دوره فترت]] کمتر از یک سال بیش نمیماند. به ویژه [[حدیثی]] از [[امام]] [[جعفر صادق]] و هم چنین از [[ابن عباس]] و [[شعبی]] دوره [[نزول وحی]] را بیست سال به حساب آوردهاند که این خود دوره سه ساله [[فترت]] را [[تأیید]] میکند. پس، یا مجموعه فترتهای [[وحی]] سه سال به حساب آمده، و یا [[دوره اختفاء]] سه سال نبوده، و یا سال اظهار [[اسلام]] در [[سال چهارم بعثت]] نبوده است. و شاید هم از آنجا که [[اعراب]] در ضمن سخن کسور اعداد را حذف میکنند، مازاد بیست سال را حذف کرده و نگفته باشند.<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۳۴۹.</ref>. | #در این [[آیه]] به تعبیری بیان شده که تو در دورهای به [[رسالت]] [[مبعوث]] شدی که، [[روحی]] از امر خودمان به سوی تو [[وحی]] کردیم. {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا}} تو نمیدانستی کتاب چیست و نه [[ایمان]] [کدام است؟] {{متن قرآن|مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ}} ولی آن را نوری گردانیدیم که هر یک از [[بندگان]] خود را بخواهیم به وسیله آن راه مینماییم، و به [[راستی]] که تو به خوبی به راه راست [[هدایت]] میکنی {{متن قرآن|وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا}}. '''نتیجه''': پس اگر بخواهیم ارزیابی از [[دوره فترت]] داشته باشیم، باید بگوییم که [[فترت]] فرایندی طبیعی برای [[ظهور]] [[پیامبری]] با فراهم شدن اسباب و مقدمات [[پیامبری]] دیگر متناسب با شرایط و [[آمادگی]] مخاطبان است. چنانکه برای خود [[پیامبر]] روشی [[تربیتی]] برای ایجاد [[آمادگی]] و عطش برای قبول [[مسئولیت]] است. اما این که این دوره در زمان [[پیامبر]] و پس از [[بعثت]] چه اندازه بوده، قطعاً این دوره بسیار نادر بوده، زیرا اگر دوران [[اختفاء]] سه سال باشد و سال [[دعوت]] آشکار و اظهار [[اسلام]] را [[سال چهارم بعثت]] بدانیم، برای [[دوره فترت]] کمتر از یک سال بیش نمیماند. به ویژه [[حدیثی]] از [[امام]] [[جعفر صادق]] و هم چنین از [[ابن عباس]] و [[شعبی]] دوره [[نزول وحی]] را بیست سال به حساب آوردهاند که این خود دوره سه ساله [[فترت]] را [[تأیید]] میکند. پس، یا مجموعه فترتهای [[وحی]] سه سال به حساب آمده، و یا [[دوره اختفاء]] سه سال نبوده، و یا سال اظهار [[اسلام]] در [[سال چهارم بعثت]] نبوده است. و شاید هم از آنجا که [[اعراب]] در ضمن سخن کسور اعداد را حذف میکنند، مازاد بیست سال را حذف کرده و نگفته باشند.<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۳۴۹.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۳۱: | خط ۲۹: | ||
[[رده:فترت در قرآن]] | [[رده:فترت در قرآن]] | ||