جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
'''احسان''' به معنای [[نیکی]] کردن و [[کار نیک]] از فضایلی است که در [[قرآن]] و [[روایات]] تأکید فراوانی بر آن شده است. این واژه در [[آیات]] و روایات فراوانی به معنای [[نیکی به دیگران]]؛ [[انجام کارها به وجه نیکو]] و انجام [[رفتار صالح]] و... به کار رفته است. | '''احسان''' به معنای [[نیکی]] کردن و [[کار نیک]] از فضایلی است که در [[قرآن]] و [[روایات]] تأکید فراوانی بر آن شده است. این واژه در [[آیات]] و روایات فراوانی به معنای [[نیکی به دیگران]]؛ [[انجام کارها به وجه نیکو]] و انجام [[رفتار صالح]] و... به کار رفته است. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
احسان از جمله فضایلی است که در قرآن و روایات تأکید فراوانی بر آن شده است. [[خداوند]] [[برترین]] [[محسنین]] است و از او به «[[قدیم الإحسان]]» یاد میشود. خداوند، هم به بندگانش نیکی و [[بخشش]] کرده و هم کاری را که انجام دهد و چیزی را بیافریند، در کمال [[استواری]] و خوبی و بدون [[نقص]] انجام میدهد. [[احسان به پدر و مادر]]، به [[مردم]] [[فقیر]] و به [[خویشاوندان]] از توصیههای قرآن است. هر کس نیکی کند به خودش برمیگردد و خداوند هم محسنین را [[دوست]] میدارد و به [[عدل]] و احسان [[فرمان]] میدهد {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ}}<ref>«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن فرمان میدهد» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref>. در اصطلاح [[دینی]] به کارهای خوب و پاداشهای [[شایسته]] «[[حسنه]] و [[حسنات]]» گفته میشود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۹.</ref>. | احسان از جمله فضایلی است که در قرآن و روایات تأکید فراوانی بر آن شده است. [[خداوند]] [[برترین]] [[محسنین]] است و از او به «[[قدیم الإحسان]]» یاد میشود. خداوند، هم به بندگانش نیکی و [[بخشش]] کرده و هم کاری را که انجام دهد و چیزی را بیافریند، در کمال [[استواری]] و خوبی و بدون [[نقص]] انجام میدهد. [[احسان به پدر و مادر]]، به [[مردم]] [[فقیر]] و به [[خویشاوندان]] از توصیههای قرآن است. هر کس نیکی کند به خودش برمیگردد و خداوند هم محسنین را [[دوست]] میدارد و به [[عدل]] و احسان [[فرمان]] میدهد {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ}}<ref>«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن فرمان میدهد» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref>. در اصطلاح [[دینی]] به کارهای خوب و پاداشهای [[شایسته]] «[[حسنه]] و [[حسنات]]» گفته میشود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۹.</ref>. | ||
==معناشناسی== | == معناشناسی == | ||
احسان در مقابل «سُوء» و «سَوء»<ref>کتاب العین، ج۳، ص۱۴۳؛ معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۵۸.</ref> ([[بدی]] و بد شدن) به کار رفته و متناسب با موارد کاربرد در معنای اسم مصدر آن، مفهوم [[زیبایی]]، خوبی، نیکی، [[شایستگی]]، مورد پسند و...<ref>القاموس المحیط، ج۲، ص۱۵۶۳؛ تاج العروس، ج۱۸، ص۱۴۰؛ أقرب الموارد، ج۱، ص۶۳۹.</ref> را میرساند. | احسان در مقابل «سُوء» و «سَوء»<ref>کتاب العین، ج۳، ص۱۴۳؛ معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۵۸.</ref> ([[بدی]] و بد شدن) به کار رفته و متناسب با موارد کاربرد در معنای اسم مصدر آن، مفهوم [[زیبایی]]، خوبی، نیکی، [[شایستگی]]، مورد پسند و...<ref>القاموس المحیط، ج۲، ص۱۵۶۳؛ تاج العروس، ج۱۸، ص۱۴۰؛ أقرب الموارد، ج۱، ص۶۳۹.</ref> را میرساند. | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
# احسان در مفهوم خاص، یعنی مصداق کار نیک. امام علی{{ع}} در تعریف [[عدل]] و احسان با توجّه به [[تفسیر آیه]] ۹۰ [[سوره نحل]] «[[خدا]] به عدل و احسان [[فرمان]] میدهد»، فرمود: «[[عدل]]، همان [[انصاف]] و احسان، همان [[بخشش]] است»<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۳۱: {{متن حدیث|وَ قَالَ{{ع}}: فِي قَوْلِهِ تَعَالَى «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ»، الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ، وَ الْإِحْسَانُ التَّفَضُّلُ}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۸۸.</ref>. | # احسان در مفهوم خاص، یعنی مصداق کار نیک. امام علی{{ع}} در تعریف [[عدل]] و احسان با توجّه به [[تفسیر آیه]] ۹۰ [[سوره نحل]] «[[خدا]] به عدل و احسان [[فرمان]] میدهد»، فرمود: «[[عدل]]، همان [[انصاف]] و احسان، همان [[بخشش]] است»<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۳۱: {{متن حدیث|وَ قَالَ{{ع}}: فِي قَوْلِهِ تَعَالَى «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ»، الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ، وَ الْإِحْسَانُ التَّفَضُّلُ}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۸۸.</ref>. | ||
==احسان در [[قرآن]]== | == احسان در [[قرآن]] == | ||
کلمه احسان ۱۹۴ بار در قرآن استعمال شده که ۱۲ موردش واژه احسان است<ref>المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم.</ref> با الفاظ: {{متن قرآن|إِحْسَان}} و {{متن قرآن|إِحْسَانًا}} و در هشت [[سوره]] ذکر شده است: چهار [[سوره مکی]] و چهار [[سوره مدنی]]<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص۴۴.</ref>. | کلمه احسان ۱۹۴ بار در قرآن استعمال شده که ۱۲ موردش واژه احسان است<ref>المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم.</ref> با الفاظ: {{متن قرآن|إِحْسَان}} و {{متن قرآن|إِحْسَانًا}} و در هشت [[سوره]] ذکر شده است: چهار [[سوره مکی]] و چهار [[سوره مدنی]]<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص۴۴.</ref>. | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
#'''انجام [[رفتار صالح]] (مترادف [[تقوا]] و [[پرهیزگاری]]):''' بگو ای [[بندگان]] [[مؤمن]] از پروردگارتان [[پروا]] کنید. برای کسانی که در این [[دنیا]] نیکی کنند، [[پاداش]] نیکوست: {{متن قرآن| قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَيْرِ حِسَابٍ }}<ref>بگو: ای بندگان من که ایمان آوردهاید، از پروردگارتان پروا کنید! برای کسانی که در این جهان، نیکی ورزند نیکی خواهد بود و زمین خداوند پهناور است؛ جز این نیست که پاداش شکیبایان را بیشمار، تمام دهند؛ سوره زمر، آیه:۱۰</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۸۹.</ref> | #'''انجام [[رفتار صالح]] (مترادف [[تقوا]] و [[پرهیزگاری]]):''' بگو ای [[بندگان]] [[مؤمن]] از پروردگارتان [[پروا]] کنید. برای کسانی که در این [[دنیا]] نیکی کنند، [[پاداش]] نیکوست: {{متن قرآن| قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَيْرِ حِسَابٍ }}<ref>بگو: ای بندگان من که ایمان آوردهاید، از پروردگارتان پروا کنید! برای کسانی که در این جهان، نیکی ورزند نیکی خواهد بود و زمین خداوند پهناور است؛ جز این نیست که پاداش شکیبایان را بیشمار، تمام دهند؛ سوره زمر، آیه:۱۰</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۸۹.</ref> | ||
==اهمیّت احسان== | == اهمیّت احسان == | ||
در بعضی [[روایات]] به جهت اهمیّت احسان، از واژههای مانند: [[بهترین]]، [[کاملترین]]، زیباترین و... استفاده شده است که به برخی از آنها اشاره میشود: | در بعضی [[روایات]] به جهت اهمیّت احسان، از واژههای مانند: [[بهترین]]، [[کاملترین]]، زیباترین و... استفاده شده است که به برخی از آنها اشاره میشود: | ||
# [[افزونترین احسان]]: بهجا آوردن [[صله رحم]]، [[اجر]] و ثوابی افزونتر و بیشتر از سایر نیکوییها دارد. [[حضرت علی]] میفرماید: «افزونترین نیکویی، پیوند کردن با [[خویشان]] است»<ref>غرر الحکم، ح ۹۲۹۱: {{متن حدیث|عليكم بصنايع الإحسان و حسن البرّ بذوي الرّحم}}</ref>. | # [[افزونترین احسان]]: بهجا آوردن [[صله رحم]]، [[اجر]] و ثوابی افزونتر و بیشتر از سایر نیکوییها دارد. [[حضرت علی]] میفرماید: «افزونترین نیکویی، پیوند کردن با [[خویشان]] است»<ref>غرر الحکم، ح ۹۲۹۱: {{متن حدیث|عليكم بصنايع الإحسان و حسن البرّ بذوي الرّحم}}</ref>. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
# [[برترین احسان]]: امام علی{{ع}} فرمود: برترین احسان، احسان به [[مؤمنان]] است<ref>غرر الحکم، ح ۸۹۰۰: {{متن حدیث|رَأْسُ الْإِحْسَانِ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُؤْمِنِينَ}}</ref>.<ref>دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص89.</ref> | # [[برترین احسان]]: امام علی{{ع}} فرمود: برترین احسان، احسان به [[مؤمنان]] است<ref>غرر الحکم، ح ۸۹۰۰: {{متن حدیث|رَأْسُ الْإِحْسَانِ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُؤْمِنِينَ}}</ref>.<ref>دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص89.</ref> | ||
==فواید احسان== | == فواید احسان == | ||
در اهمیّت و فایده احسان نیز امام علی{{ع}} فواید بسیاری را برشمردهاند که به برخی از آنها اشاره میشود. [[امام]]{{ع}} احسان را اساس [[فضیلت]]<ref>غرر الحکم، ح ۸۷۳۹</ref>، [[غنیمت]]<ref>غرر الحکم، ح ۸۶۷۰</ref>، [[سرمایه]]<ref>غرر الحکم، ۸۷۵</ref>، [[تسخیر]] کردن قلبها<ref>غرر الحکم، ح ۸۷۹۲</ref>، [[بخشش گناهان]] و موجب [[عزیز]] شدن در بین [[مردم]]<ref>غرر الحکم، ح ۸۸۰۱</ref> و... دانستهاند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص90.</ref>. | در اهمیّت و فایده احسان نیز امام علی{{ع}} فواید بسیاری را برشمردهاند که به برخی از آنها اشاره میشود. [[امام]]{{ع}} احسان را اساس [[فضیلت]]<ref>غرر الحکم، ح ۸۷۳۹</ref>، [[غنیمت]]<ref>غرر الحکم، ح ۸۶۷۰</ref>، [[سرمایه]]<ref>غرر الحکم، ۸۷۵</ref>، [[تسخیر]] کردن قلبها<ref>غرر الحکم، ح ۸۷۹۲</ref>، [[بخشش گناهان]] و موجب [[عزیز]] شدن در بین [[مردم]]<ref>غرر الحکم، ح ۸۸۰۱</ref> و... دانستهاند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص90.</ref>. | ||
==[[شناخت]] جایگاه احسان== | == [[شناخت]] جایگاه احسان == | ||
[[حضرت علی]]{{ع}} در [[خطبه ۱۴۲]]، جایگاه [[بخشش]] و احسان را نخست، بخشش به نااهلان و آسیبهای آن و دیگری، بخشش در جایگاه [[حق]] و ثمرات آن دانسته و فرمودهاند:»برای کسی که نابجا به ناکسان [[نیکی]] کند بهرهای جز [[ستایش]] [[فرومایگان]]، تعریف سرکشان ا [[اشرار]] و سخنان [[جاهلان]] بدگفتار ندارد و اینها نیز تا هنگامی که به آنها بخشش میکنند، ادامه دارد. [[دست]] سخاوتمندی ندارد آن کس که از بخشش در [[راه خدا]] [[بخل]] میورزد. آن کس که [[خدا]] او را [[مالی]] بخشید، پس باید بر [[خویشاوندان]] خود بخشش داشته باشد و سفره مهمانی خوب بگستراند و [[اسیر]] [[آزاد]] کند و [[رنجدیده]] را بنوازد و مستمند را بهرهمند کند و [[قرض]] وامدار را بپردازد و برای [[درک]] [[ثواب الهی]] در برابر پرداخت [[حقوق]] دیگران و مشکلاتی که در این راه به او میرسد، [[شکیبا]] باشد؛ زیرا به دست آوردن صفات یادشده موجب [[شرافت]] و بزرگی [[دنیا]] و درک [[فضایل]] سرای [[آخرت]] است<ref>{{متن حدیث|وَ لَيْسَ لِوَاضِعِ الْمَعْرُوفِ فِي غَيْرِ حَقِّهِ وَ عِنْدَ غَيْرِ أَهْلِهِ مِنَ الْحَظِّ فِيمَا أَتَى إِلَّا مَحْمَدَةُ اللِّئَامِ وَ ثَنَاءُ الْأَشْرَارِ وَ مَقَالَةُ الْجُهَّالَ، مَا دَامَ مُنْعِماً عَلَيْهِمْ مَا أَجْوَدَ يَدَهُ وَ هُوَ عَنْ ذَاتِ اللَّهِ بِخَيْلٌ. فَمَنْ آتَاهُ اللَّهُ مَالًا فَلْيَصِلْ بِهِ الْقَرَابَةَ وَ لْيُحْسِنْ مِنْهُ الضِّيَافَةَ وَ لْيَفُكَّ بِهِ الْأَسِيرَ وَ الْعَانِيَ وَ لْيُعْطِ مِنْهُ الْفَقِيرَ وَ الْغَارِمَ وَ لْيَصْبِرْ نَفْسَهُ عَلَى الْحُقُوقِ وَ النَّوَائِبِ ابْتِغَاءَ الثَّوَابِ، فَإِنَّ فَوْزاً بِهَذِهِ الْخِصَالِ شَرَفُ مَكَارِمِ الدُّنْيَا وَ دَرْكُ فَضَائِلِ الْآخِرَةِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ}}؛نهج البلاغه، خطبه ۱۴۲.</ref><ref>دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۹۰.</ref> | [[حضرت علی]]{{ع}} در [[خطبه ۱۴۲]]، جایگاه [[بخشش]] و احسان را نخست، بخشش به نااهلان و آسیبهای آن و دیگری، بخشش در جایگاه [[حق]] و ثمرات آن دانسته و فرمودهاند:»برای کسی که نابجا به ناکسان [[نیکی]] کند بهرهای جز [[ستایش]] [[فرومایگان]]، تعریف سرکشان ا [[اشرار]] و سخنان [[جاهلان]] بدگفتار ندارد و اینها نیز تا هنگامی که به آنها بخشش میکنند، ادامه دارد. [[دست]] سخاوتمندی ندارد آن کس که از بخشش در [[راه خدا]] [[بخل]] میورزد. آن کس که [[خدا]] او را [[مالی]] بخشید، پس باید بر [[خویشاوندان]] خود بخشش داشته باشد و سفره مهمانی خوب بگستراند و [[اسیر]] [[آزاد]] کند و [[رنجدیده]] را بنوازد و مستمند را بهرهمند کند و [[قرض]] وامدار را بپردازد و برای [[درک]] [[ثواب الهی]] در برابر پرداخت [[حقوق]] دیگران و مشکلاتی که در این راه به او میرسد، [[شکیبا]] باشد؛ زیرا به دست آوردن صفات یادشده موجب [[شرافت]] و بزرگی [[دنیا]] و درک [[فضایل]] سرای [[آخرت]] است<ref>{{متن حدیث|وَ لَيْسَ لِوَاضِعِ الْمَعْرُوفِ فِي غَيْرِ حَقِّهِ وَ عِنْدَ غَيْرِ أَهْلِهِ مِنَ الْحَظِّ فِيمَا أَتَى إِلَّا مَحْمَدَةُ اللِّئَامِ وَ ثَنَاءُ الْأَشْرَارِ وَ مَقَالَةُ الْجُهَّالَ، مَا دَامَ مُنْعِماً عَلَيْهِمْ مَا أَجْوَدَ يَدَهُ وَ هُوَ عَنْ ذَاتِ اللَّهِ بِخَيْلٌ. فَمَنْ آتَاهُ اللَّهُ مَالًا فَلْيَصِلْ بِهِ الْقَرَابَةَ وَ لْيُحْسِنْ مِنْهُ الضِّيَافَةَ وَ لْيَفُكَّ بِهِ الْأَسِيرَ وَ الْعَانِيَ وَ لْيُعْطِ مِنْهُ الْفَقِيرَ وَ الْغَارِمَ وَ لْيَصْبِرْ نَفْسَهُ عَلَى الْحُقُوقِ وَ النَّوَائِبِ ابْتِغَاءَ الثَّوَابِ، فَإِنَّ فَوْزاً بِهَذِهِ الْخِصَالِ شَرَفُ مَكَارِمِ الدُّنْيَا وَ دَرْكُ فَضَائِلِ الْآخِرَةِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ}}؛نهج البلاغه، خطبه ۱۴۲.</ref><ref>دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۹۰.</ref> | ||