جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
[[استدلال بر امامت]] [[عامه]] و [[ضرورت وجود دائمی امام]] [[معصوم]] در میان مردم با استفاده از [[آیه امانت]] به صورتهای مختلف بیان شد. [[حدّ وسط]] در هریک از [[براهین]]، یا با توجه به [[مقام]] [[منیع]] [[امانت الهی]] و [[ضرورت]] وجود [[راهنما]] در چگونگی [[حفاظت]] از آن بیان گردید و یا از منظر [[کرامت انسانی]] و راه به ثمر نشاندن گوهر [[فطرت انسانی]] بیان شد. در هر دو صورت، شکل منطقی [[استدلال]] به یک صورت است. | [[استدلال بر امامت]] [[عامه]] و [[ضرورت وجود دائمی امام]] [[معصوم]] در میان مردم با استفاده از [[آیه امانت]] به صورتهای مختلف بیان شد. [[حدّ وسط]] در هریک از [[براهین]]، یا با توجه به [[مقام]] [[منیع]] [[امانت الهی]] و [[ضرورت]] وجود [[راهنما]] در چگونگی [[حفاظت]] از آن بیان گردید و یا از منظر [[کرامت انسانی]] و راه به ثمر نشاندن گوهر [[فطرت انسانی]] بیان شد. در هر دو صورت، شکل منطقی [[استدلال]] به یک صورت است. | ||
*'''استدلال اول''': صورت منطقی در استدلال اول، با تشکیل دادن قیاسی اقترانی و [[حد وسط]] قرار گرفتن امانت [[ولایت الهی]] شکل میگیرد؛ به این ترتیب که بگوییم: | * '''استدلال اول''': صورت منطقی در استدلال اول، با تشکیل دادن قیاسی اقترانی و [[حد وسط]] قرار گرفتن امانت [[ولایت الهی]] شکل میگیرد؛ به این ترتیب که بگوییم: | ||
بنابر آیه شریفه، امانت به نوع [[انسانی]] عرضه شد و او آن را پذیرفت؛ بنابراین: اولاً، [[وظیفه]] همه انسانها، [[حفظ امانت]] و ولایت الهی است {{متن قرآن|وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ}}؛ ثانیاً، [[حفظ امانت]] و [[ولایت الهی]]، تنها با [[تولّی]] به [[ولایت امام]] [[معصوم]] حاصل میگردد. | بنابر آیه شریفه، امانت به نوع [[انسانی]] عرضه شد و او آن را پذیرفت؛ بنابراین: اولاً، [[وظیفه]] همه انسانها، [[حفظ امانت]] و ولایت الهی است {{متن قرآن|وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ}}؛ ثانیاً، [[حفظ امانت]] و [[ولایت الهی]]، تنها با [[تولّی]] به [[ولایت امام]] [[معصوم]] حاصل میگردد. | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
[[بدیهی]] است هنگامی که اصل [[نیازمندی]] دائمی [[مردم]] به [[وجود امام معصوم]] ثابت میشود، بنابر قاعدة [[لطف]]، [[ضرورت وجود دائمی امام]] در میان مردم نیز از طرف [[خداوند]] ثابت میگردد. | [[بدیهی]] است هنگامی که اصل [[نیازمندی]] دائمی [[مردم]] به [[وجود امام معصوم]] ثابت میشود، بنابر قاعدة [[لطف]]، [[ضرورت وجود دائمی امام]] در میان مردم نیز از طرف [[خداوند]] ثابت میگردد. | ||
*'''استدلال دوم''': شکل منطقی در استدلال دوم، با توجه به [[کرامت انسانی]] و [[استعداد]] والای انسانها در رسیدن به [[مقام]] تمکّن در [[توحید]] و ولایت الهی شکل میگیرد؛ به این ترتیب که بگوییم: اگرهمه انسانها استعداد رسیدن به مقام تمکّن در توحید و حمل کامل و صحیح [[امانت الهی]] را دارند، باید همیشه معلمی ربّانی و شخصیتی معصوم به [[عصمت الهی]] در میان آنان باشد، تا [[تربیت]] آنان برای رسیدن به این مقام را بر عهده گیرد. | * '''استدلال دوم''': شکل منطقی در استدلال دوم، با توجه به [[کرامت انسانی]] و [[استعداد]] والای انسانها در رسیدن به [[مقام]] تمکّن در [[توحید]] و ولایت الهی شکل میگیرد؛ به این ترتیب که بگوییم: اگرهمه انسانها استعداد رسیدن به مقام تمکّن در توحید و حمل کامل و صحیح [[امانت الهی]] را دارند، باید همیشه معلمی ربّانی و شخصیتی معصوم به [[عصمت الهی]] در میان آنان باشد، تا [[تربیت]] آنان برای رسیدن به این مقام را بر عهده گیرد. | ||
با بهرهمندی از [[آیه امانت]]، مقدم در قضیه شرطیّه ثابت است و درنتیجه، [[تالی]] ثابت میگردد؛ به این ترتیب میگوییم: بنابر آیه امانت، همه انسانها استعداد حمل امانت الهی و رسیدن به مقام تمکّن در توحید را واجد هستند؛ پس همیشه باید معلمی ربّانی و شخصیتی معصوم به عصمت الهی در میان مردم وجود داشته باشد، تا تربیت انسانها را برای رسیدن به این مقام برعهده گیرد.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۴۲۱ و ۴۵۳.</ref> | با بهرهمندی از [[آیه امانت]]، مقدم در قضیه شرطیّه ثابت است و درنتیجه، [[تالی]] ثابت میگردد؛ به این ترتیب میگوییم: بنابر آیه امانت، همه انسانها استعداد حمل امانت الهی و رسیدن به مقام تمکّن در توحید را واجد هستند؛ پس همیشه باید معلمی ربّانی و شخصیتی معصوم به عصمت الهی در میان مردم وجود داشته باشد، تا تربیت انسانها را برای رسیدن به این مقام برعهده گیرد.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۴۲۱ و ۴۵۳.</ref> |