جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
مالیاتی که [[حکومت]] از [[اراضی]]<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۷۸.</ref> و [[اموال]] و غیر آنها به صورت سالیانه<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۲، ص۲۵۱.</ref> دریافت میکند. | مالیاتی که [[حکومت]] از [[اراضی]]<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۷۸.</ref> و [[اموال]] و غیر آنها به صورت سالیانه<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۲، ص۲۵۱.</ref> دریافت میکند. | ||
{{متن قرآن|أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجًا فَخَرَاجُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ}}<ref>«یا مگر از آنان مزدی | {{متن قرآن|أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجًا فَخَرَاجُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ}}<ref>«یا مگر از آنان مزدی میخواهی؟ مزد پروردگارت بهتر و او بهترین روزیدهندگان است» سوره مؤمنون، آیه ۷۲.</ref>. | ||
اضافه [[خراج]] به نام [[مقدس]] [[حقتعالی]] در این [[آیه شریفه]] به این نکته اشاره دارد که [[تشریع]] آن از جانب [[خداوند]] بوده است<ref>احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۵۷۲.</ref>. این [[آیه]] پاسخی به تعلیل [[انکار]] [[رسالت]] از سوی [[کفار]] [[قریش]] است که دادن [[خراج]] به [[پیامبر]]{{صل}} در صورت [[پذیرش اسلام]] عنوان شده بود. [[خداوند]] این بهانه را ردّ میکند: {{متن قرآن|قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ}}<ref>«بگو هر پاداشی از شما خواسته باشم از آن خودتان باد! پاداش من جز با خداوند نیست و او به هر چیزی گواه است» سوره سبأ، آیه ۴۷.</ref><ref>وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۱۸، ص۷۶.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۲۵۰.</ref>. | اضافه [[خراج]] به نام [[مقدس]] [[حقتعالی]] در این [[آیه شریفه]] به این نکته اشاره دارد که [[تشریع]] آن از جانب [[خداوند]] بوده است<ref>احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۵۷۲.</ref>. این [[آیه]] پاسخی به تعلیل [[انکار]] [[رسالت]] از سوی [[کفار]] [[قریش]] است که دادن [[خراج]] به [[پیامبر]] {{صل}} در صورت [[پذیرش اسلام]] عنوان شده بود. [[خداوند]] این بهانه را ردّ میکند: {{متن قرآن|قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ}}<ref>«بگو هر پاداشی از شما خواسته باشم از آن خودتان باد! پاداش من جز با خداوند نیست و او به هر چیزی گواه است» سوره سبأ، آیه ۴۷.</ref><ref>وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۱۸، ص۷۶.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۲۵۰.</ref>. | ||
==خراج در واژهنامه فقه سیاسی== | == خراج در واژهنامه فقه سیاسی == | ||
خراج و مقاسمه در لغت، باج گرفتن را گویند<ref>لغتنامه دهخدا، ج۷، ص۹۶۲۷.</ref> و در اصطلاح، به [[مالیات]] بر [[اراضی]] گفته میشد که [[دولت اسلامی]] از [[مسلمانان]] و یا غیر آنها، طبق شرایطی اخذ میکرد. خراج و مقاسمه شامل: | خراج و مقاسمه در لغت، باج گرفتن را گویند<ref>لغتنامه دهخدا، ج۷، ص۹۶۲۷.</ref> و در اصطلاح، به [[مالیات]] بر [[اراضی]] گفته میشد که [[دولت اسلامی]] از [[مسلمانان]] و یا غیر آنها، طبق شرایطی اخذ میکرد. خراج و مقاسمه شامل: | ||
ضریبه، [[جزیه]] و [[مال]] الفیء بوده و دو نوع از [[مالیات]] بر [[اراضی]] است که از سوی [[دولت اسلامی]]، بر زمینهای مفتوحة العنوة - زمینهایی که [[مسلمانان]] با [[جنگ]] و [[غلبه]] به دست آورده باشند - [[تعیین]] میگردید؛ به گونهای که زارع [[زمین]]، موظف بود هر ساله مبلغی جهت [[مالیات]] ارضی، به [[دولت اسلامی]] بپردازد، تا [[منافع]] آن در [[مصالح]] عموم [[مسلمانان]] [[مصرف]] گردد. خراج و مقاسمه هر دو [[مالیات]] ارضی بودند، ولی با این تفاوت که [[خراج]] عبارت بود از [[مالیات]] نقدی و از طرف [[دولت]] [[تعیین]] میگردید و کسانی که روی [[زمین]] کار میکردند موظف بودند سالیانه مبلغی را به [[خزانه]] [[دولت]] واریز کنند؛ برای مثال میبایست در هر جریب [[زمین]]، مبلغ ده [[دینار]] رایج بپردازند، اما [[مقاسمه]] آن بود که خود [[دولت]]، در محصول زمینهای خراجیه، با کشاورزان سهیم و [[شریک]] میشد، مثلا ربع یا ثلث محصولات از آن [[دولت]] و بقیه [[مال]] کشاورز بود<ref>تاریخ التمدن الاسلامی، ج۲، ص۳۲۶؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۴۵؛ قاطعة اللجاج، ص۳۴-۲۷.</ref>. انواع [[خراج]] به شرح ذیل تقسیم میگردید: | ضریبه، [[جزیه]] و [[مال]] الفیء بوده و دو نوع از [[مالیات]] بر [[اراضی]] است که از سوی [[دولت اسلامی]]، بر زمینهای مفتوحة العنوة - زمینهایی که [[مسلمانان]] با [[جنگ]] و [[غلبه]] به دست آورده باشند - [[تعیین]] میگردید؛ به گونهای که زارع [[زمین]]، موظف بود هر ساله مبلغی جهت [[مالیات]] ارضی، به [[دولت اسلامی]] بپردازد، تا [[منافع]] آن در [[مصالح]] عموم [[مسلمانان]] [[مصرف]] گردد. خراج و مقاسمه هر دو [[مالیات]] ارضی بودند، ولی با این تفاوت که [[خراج]] عبارت بود از [[مالیات]] نقدی و از طرف [[دولت]] [[تعیین]] میگردید و کسانی که روی [[زمین]] کار میکردند موظف بودند سالیانه مبلغی را به [[خزانه]] [[دولت]] واریز کنند؛ برای مثال میبایست در هر جریب [[زمین]]، مبلغ ده [[دینار]] رایج بپردازند، اما [[مقاسمه]] آن بود که خود [[دولت]]، در محصول زمینهای خراجیه، با کشاورزان سهیم و [[شریک]] میشد، مثلا ربع یا ثلث محصولات از آن [[دولت]] و بقیه [[مال]] کشاورز بود<ref>تاریخ التمدن الاسلامی، ج۲، ص۳۲۶؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۴۵؛ قاطعة اللجاج، ص۳۴-۲۷.</ref>. انواع [[خراج]] به شرح ذیل تقسیم میگردید: |