جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[فریادرس]]<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۸۱۴.</ref>، [[دادرس]] و دادخواه (مغیث)<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۷، ص۳۱۸.</ref>. اصل آن "صرخ" به معنای صدای بلند و فریاد<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۳۴۸.</ref> یا اغاثه با صدای بلند (در [[سختی]])<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۲۲۳.</ref>. | [[فریادرس]]<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۸۱۴.</ref>، [[دادرس]] و دادخواه (مغیث)<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۷، ص۳۱۸.</ref>. اصل آن "صرخ" به معنای صدای بلند و فریاد<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۳۴۸.</ref> یا اغاثه با صدای بلند (در [[سختی]])<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۲۲۳.</ref>. | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
[[آیه شریفه]] به گفتگوی [[اهل]] [[دوزخ]] با [[شیطان]] در [[قیامت]] اشاره دارد که شیطان را [[مسئول]] [[گمراهی]]، [[تباهی]] و [[انحراف]] خود معرفی میکنند تا راهی برای خلاصی از [[عذاب]] بیابند. [[انسان]] بنا بر ذات محدود خود، در سختی و شدت به دنبال فریادرسی میگردد که او را از تنگنا خارج کند و [[منجی]] او گردد. شیطان با [[آگاهی]] از این [[اخلاق]] ذاتی انسان، با اهل دوزخ چنین [[استدلال]] میکند: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ}}<ref>«و چون کار به پایان آید شیطان میگوید: خداوند به شما وعده راستین کرده بود و من به شما وعده کردم و وفا نکردم و مرا بر شما هیچ چیرگی نبود جز اینکه شما را فرا خواندم و شما پذیرفتید پس مرا سرزنش مکنید و خود را سرزنش کنید، نه من فریادرس شمایم و نه شما فریادرس منید» سوره ابراهیم، آیه ۲۲.</ref>. | [[آیه شریفه]] به گفتگوی [[اهل]] [[دوزخ]] با [[شیطان]] در [[قیامت]] اشاره دارد که شیطان را [[مسئول]] [[گمراهی]]، [[تباهی]] و [[انحراف]] خود معرفی میکنند تا راهی برای خلاصی از [[عذاب]] بیابند. [[انسان]] بنا بر ذات محدود خود، در سختی و شدت به دنبال فریادرسی میگردد که او را از تنگنا خارج کند و [[منجی]] او گردد. شیطان با [[آگاهی]] از این [[اخلاق]] ذاتی انسان، با اهل دوزخ چنین [[استدلال]] میکند: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ}}<ref>«و چون کار به پایان آید شیطان میگوید: خداوند به شما وعده راستین کرده بود و من به شما وعده کردم و وفا نکردم و مرا بر شما هیچ چیرگی نبود جز اینکه شما را فرا خواندم و شما پذیرفتید پس مرا سرزنش مکنید و خود را سرزنش کنید، نه من فریادرس شمایم و نه شما فریادرس منید» سوره ابراهیم، آیه ۲۲.</ref>. | ||
نمونهای از فریادرسی و [[دادخواهی]] در [[قرآن کریم]]، [[قصه]] [[حضرت موسی]]{{ع}} در [[مصر]] است: {{متن قرآن|فَإِذَا الَّذِي اسْتَنْصَرَهُ بِالْأَمْسِ يَسْتَصْرِخُهُ}}<ref>«آنگاه هراسان در حالی که (هر سو را) پاس میداشت | نمونهای از فریادرسی و [[دادخواهی]] در [[قرآن کریم]]، [[قصه]] [[حضرت موسی]] {{ع}} در [[مصر]] است: {{متن قرآن|فَإِذَا الَّذِي اسْتَنْصَرَهُ بِالْأَمْسِ يَسْتَصْرِخُهُ}}<ref>«آنگاه هراسان در حالی که (هر سو را) پاس میداشت بامداد به آن شهر درآمد؛ ناگهان همان که دیروز از او یاری خواسته بود از او فریاد خواست؛ موسی به او گفت:» سوره قصص، آیه ۱۸.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۴۸۳-۴۸۴.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |