اسماعیل در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
جز (جایگزینی متن - '\=\=\sپانویس\s\=\=↵\{\{پانویس\}\}\n\n\[\[رده\:(.*)در\sقرآن\]\]' به '== پانویس == {{پانویس}}')
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
خط ۱۲: خط ۱۲:
اسماعیل ابتدا با دختری از جُرْهُم [[ازدواج]] کرد و پس از مدتی وی را به سفارش [[ابراهیم]] که [[رفتار]] او را نپسندیده بود [[طلاق]] داد و دختر مضاضِ جُرهُمی را به [[ازدواج]] خود درآورد و از او دارای ۱۲ یا ۱۳ پسر شد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۲۶؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۵۵.</ref> وی ۴ [[زن]] دیگر را به همسری گرفت و از هریک دارای ۴ پسر شد. [[فرزندان]] [[اسماعیل]] تا [[زمان]] [[عدنان بن داود]] پیوسته از بزرگان و [[والیان امر]] و حافظان<ref> تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۲۲۲؛ مروج الذهب، ج ۱، ص ۵۸ ـ ۶۰.</ref> [[کعبه]] بودند، [[امور دینی]] و [[حجّ]] را برای [[مردم]] اقامه می‌کردند و هرگز [[بت]] نپرستیدند.<ref> بحارالانوار، ج ۳، ص ۲۵۲؛ حیاة القلوب، ج ۱، ص ۱۳۹ ـ ۱۴۰.</ref> به گزارش [[روایات]] و [[تاریخ]]، اسماعیل دارای شانه‌هایی پهن، قامتی بلند، انگشتانی نیرومند و بینی کشیده‌ای بود، با [[دشمنان خدا]] به شدّت می‌جنگید، در [[راه خدا]] از [[سرزنش]] دیگران هراسی نداشت و به [[وعده]] خود عمل می‌کرد،<ref>الدرالمنثور، ج ۵، ص ۵۱۶؛ المستدرک، ج ۲، ص ۵۵۳.</ref> طبعی [[کریم]] و خلقی [[نیکو]] داشت،<ref>کشف الاسرار، ج ۱، ص ۳۰۰.</ref> بر کعبه پرده آویخت، [[عمامه]] بر سر نهاد و [[حاجیان]] را طعام داد <ref> اثبات الوصیه، ص ۴۵.</ref> و [[زبان عربی]] را از [[قبایل]] جُرْهُم آموخت؛ ولی اوّل کسی بود که به [[عربی]] [[فصیح]] [[سخن]] گفت.<ref> البدایة و النهایه، ج ۱، ص ۱۷۷؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۵۵؛ روض الجنان، ج ۲، ص ۱۶۸.</ref> از [[رسول اکرم]] {{صل}} در [[فضیلت]] وی [[نقل]] شده که [[خداوند]] از فرزندان ابراهیم، اسماعیل را برگزید.<ref> الدرالمنثور، ج ۵، ص ۵۱۶.</ref>
اسماعیل ابتدا با دختری از جُرْهُم [[ازدواج]] کرد و پس از مدتی وی را به سفارش [[ابراهیم]] که [[رفتار]] او را نپسندیده بود [[طلاق]] داد و دختر مضاضِ جُرهُمی را به [[ازدواج]] خود درآورد و از او دارای ۱۲ یا ۱۳ پسر شد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۲۶؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۵۵.</ref> وی ۴ [[زن]] دیگر را به همسری گرفت و از هریک دارای ۴ پسر شد. [[فرزندان]] [[اسماعیل]] تا [[زمان]] [[عدنان بن داود]] پیوسته از بزرگان و [[والیان امر]] و حافظان<ref> تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۲۲۲؛ مروج الذهب، ج ۱، ص ۵۸ ـ ۶۰.</ref> [[کعبه]] بودند، [[امور دینی]] و [[حجّ]] را برای [[مردم]] اقامه می‌کردند و هرگز [[بت]] نپرستیدند.<ref> بحارالانوار، ج ۳، ص ۲۵۲؛ حیاة القلوب، ج ۱، ص ۱۳۹ ـ ۱۴۰.</ref> به گزارش [[روایات]] و [[تاریخ]]، اسماعیل دارای شانه‌هایی پهن، قامتی بلند، انگشتانی نیرومند و بینی کشیده‌ای بود، با [[دشمنان خدا]] به شدّت می‌جنگید، در [[راه خدا]] از [[سرزنش]] دیگران هراسی نداشت و به [[وعده]] خود عمل می‌کرد،<ref>الدرالمنثور، ج ۵، ص ۵۱۶؛ المستدرک، ج ۲، ص ۵۵۳.</ref> طبعی [[کریم]] و خلقی [[نیکو]] داشت،<ref>کشف الاسرار، ج ۱، ص ۳۰۰.</ref> بر کعبه پرده آویخت، [[عمامه]] بر سر نهاد و [[حاجیان]] را طعام داد <ref> اثبات الوصیه، ص ۴۵.</ref> و [[زبان عربی]] را از [[قبایل]] جُرْهُم آموخت؛ ولی اوّل کسی بود که به [[عربی]] [[فصیح]] [[سخن]] گفت.<ref> البدایة و النهایه، ج ۱، ص ۱۷۷؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۵۵؛ روض الجنان، ج ۲، ص ۱۶۸.</ref> از [[رسول اکرم]] {{صل}} در [[فضیلت]] وی [[نقل]] شده که [[خداوند]] از فرزندان ابراهیم، اسماعیل را برگزید.<ref> الدرالمنثور، ج ۵، ص ۵۱۶.</ref>


واژه اسماعیل ۱۲ بار در [[قرآن]] آمده و به نظر بیشتر [[مفسران]]، چون [[طبری]]، [[طبرسی]]، [[فخر رازی]] و [[سیوطی]] <ref>جامع‌البیان، مج ۵، ج۹، ص۱۲۰؛ مجمع‌البیان، ج ۶، ص۸۰۰؛ التفسیر الکبیر، ج۲۱، ص ۲۳۲؛ الدرالمنثور، ج ۵، ص ۵۱۶.</ref> [[اسماعیل صادق الوعد]] در [[آیات]] {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا}}<ref>«و در این کتاب، اسماعیل را یاد کن که او درست‌پیمان و فرستاده‌ای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۴.</ref>، {{متن قرآن|وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا}}<ref>«و خانواده خود را به نماز و زکات فرمان می‌داد و نزد پروردگار خویش پسندیده بود» سوره مریم، آیه ۵۵.</ref> مانند سایر موارد همان [[اسماعیل]] پسر [[ابراهیم]] {{ع}} است. ([[اسماعیل صادق الوعد]])؛ همچنین در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و اسماعیل و ادریس و ذو الکفل را (یاد کن) که همه از شکیبایان بودند» سوره انبیاء، آیه ۸۵.</ref> از اسماعیل فرزند ابراهیم با [[وصف]] "[[صابر]]" یاد شده است که به نظر برخی مقصود [[صبر]] بر [[ذبح]] است.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۶۸.</ref> افزون بر این [[آیات]]، به نظر بیشتر [[مفسران]]، آیات {{متن قرآن|فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلاء الْمُبِينُ وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيم}}<ref>«پس او را به پسری بردبار مژده دادیم و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب می‌بینم که تو را سر می‌برم پس بنگر که چه می‌بینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان می‌یابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت. و چون هر دو (بدین کار) تن دادند و (ابراهیم) او را به روی درافکند (او را از آن کار بازداشتیم)؛ و بدو ندا کردیم که: ای ابراهیم! تو خواب خود را راست شمردی؛ ما بدین‌گونه نکوکاران را پاداش می‌دهیم. بی‌گمان این همان آزمایش آشکار بود. و به قربانی سترگی او را بازخریدیم» سوره صافات، آیه ۱۰۱-۱۰۷.</ref> که به داستان ذبح فرزند ابراهیم {{ع}} پرداخته نیز درباره اسماعیل {{ع}} است.<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۰۷؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۲۰.</ref><ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[اسماعیل - خراسانی (مقاله)|مقاله «اسماعیل»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>.
واژه اسماعیل ۱۲ بار در [[قرآن]] آمده و به نظر بیشتر [[مفسران]]، چون [[طبری]]، [[طبرسی]]، [[فخر رازی]] و [[سیوطی]] <ref>جامع‌البیان، مج ۵، ج۹، ص۱۲۰؛ مجمع‌البیان، ج ۶، ص۸۰۰؛ التفسیر الکبیر، ج۲۱، ص ۲۳۲؛ الدرالمنثور، ج ۵، ص ۵۱۶.</ref> [[اسماعیل صادق الوعد]] در [[آیات]] {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا}}<ref>«و در این کتاب، اسماعیل را یاد کن که او درست‌پیمان و فرستاده‌ای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۴.</ref>، {{متن قرآن|وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا}}<ref>«و خانواده خود را به نماز و زکات فرمان می‌داد و نزد پروردگار خویش پسندیده بود» سوره مریم، آیه ۵۵.</ref> مانند سایر موارد همان [[اسماعیل]] پسر [[ابراهیم]] {{ع}} است. ([[اسماعیل صادق الوعد]])؛ همچنین در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و اسماعیل و ادریس و ذو الکفل را (یاد کن) که همه از شکیبایان بودند» سوره انبیاء، آیه ۸۵.</ref> از اسماعیل فرزند ابراهیم با وصف "[[صابر]]" یاد شده است که به نظر برخی مقصود [[صبر]] بر [[ذبح]] است.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۶۸.</ref> افزون بر این [[آیات]]، به نظر بیشتر [[مفسران]]، آیات {{متن قرآن|فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلاء الْمُبِينُ وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيم}}<ref>«پس او را به پسری بردبار مژده دادیم و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب می‌بینم که تو را سر می‌برم پس بنگر که چه می‌بینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان می‌یابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت. و چون هر دو (بدین کار) تن دادند و (ابراهیم) او را به روی درافکند (او را از آن کار بازداشتیم)؛ و بدو ندا کردیم که: ای ابراهیم! تو خواب خود را راست شمردی؛ ما بدین‌گونه نکوکاران را پاداش می‌دهیم. بی‌گمان این همان آزمایش آشکار بود. و به قربانی سترگی او را بازخریدیم» سوره صافات، آیه ۱۰۱-۱۰۷.</ref> که به داستان ذبح فرزند ابراهیم {{ع}} پرداخته نیز درباره اسماعیل {{ع}} است.<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۰۷؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۲۰.</ref><ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[اسماعیل - خراسانی (مقاله)|مقاله «اسماعیل»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>.


== اسماعیل در [[تورات]] ==
== اسماعیل در [[تورات]] ==
خط ۲۴: خط ۲۴:


== [[ذبح]] اسماعیل ==
== [[ذبح]] اسماعیل ==
[[خداوند]] ابراهیم را به داشتن [[فرزندی]] بردبار مژده داد. پس از آنکه فرزند به حدّ [[کار و تلاش]] رسید، ابراهیم او را از رؤیای خود درباره ذبح وی خبر داد و نظرش را جویا شد. فرزند بی‌درنگ [[پدر]] را به [[امتثال]] [[فرمان]] ذبح فراخواند. هنگامی که هر دو برای امتثال آن آماده شدند و فرزند را برای ذبح بر پیشانی افکند از سوی [[خدا]] ندا آمد: ای ابراهیم به رؤیای خود [[حقیقت]] دادی و آن آزمایشی روشن برای تو بود و فرزند تو را به ذبحی بزرگ باز خریدیم: {{متن قرآن|فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلاء الْمُبِينُ وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيم}}<ref>«پس او را به پسری بردبار مژده دادیم و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب می‌بینم که تو را سر می‌برم پس بنگر که چه می‌بینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان می‌یابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت. و چون هر دو (بدین کار) تن دادند و (ابراهیم) او را به روی درافکند (او را از آن کار بازداشتیم)؛ و بدو ندا کردیم که: ای ابراهیم! تو خواب خود را راست شمردی؛ ما بدین‌گونه نکوکاران را پاداش می‌دهیم. بی‌گمان این همان آزمایش آشکار بود. و به قربانی سترگی او را بازخریدیم» سوره صافات، آیه ۱۰۱-۱۰۷.</ref> در [[قرآن]] از اسماعیل به ذبیح یاد نشده است. [[یهودیان]] بر پایه [[نقل]] [[تورات]] برآن‌اند که ذبیح، [[اسحاق]] بوده است. برخی از [[مفسران]] و [[مورخان]] [[مسلمان]] نیز بر پایه روایاتی اسحاق را ذبیح دانسته و آن را به چند تن از [[صحابه]] و [[تابعان]] نسبت داده‌اند؛<ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۵۸ ـ ۱۶۰؛ جامع‌البیان، مج۱۲، ج ۲۳، ص ۹۶.</ref> اما بیشتر آنان ادّعای [[یهود]] را به سبب [[حسادت]] نسبت به عرب و [[پیامبر اکرم]] دانسته و با [[تمسک]] به [[دلایل]] ذیل بر آن‌اند که ذبیح اسماعیل است: خداوند پس از بشارتِ [[همسر]] ابراهیم به داشتن فرزندی به نام اسحاق وی را به آمدن [[یعقوب]] پس از اسحاق [[بشارت]] داد: {{متن قرآن|وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ}}<ref>«و همسر او، ایستاده بود و خندید آنگاه ما به او مژده اسحاق و از پی اسحاق، یعقوب را دادیم» سوره هود، آیه ۷۱.</ref> و بشارت به آمدن یعقوب پس از [[اسحاق]] نشان از زنده ماندن و صاحب [[نسل]] شدن اسحاق است و این با [[فرمان]] [[ذبح]] او در [[کودکی]] سازگار نیست. [[بشارت]] به اسحاق در [[آیه]] {{متن قرآن|وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و بدو اسحاق را نوید دادیم که پیامبری از شایستگان بود» سوره صافات، آیه ۱۱۲.</ref> که پس از بیان داستان ذبح آمده نیز تأییدی است بر اینکه مراد از ذبیح همان {{متن قرآن|بِغُلَامٍ حَلِيمٍ}} در آیه {{متن قرآن|فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ}}<ref>«پس او را به پسری بردبار مژده دادیم» سوره صافات، آیه ۱۰۱.</ref> است که بر [[اسماعیل]] منطبق است.<ref>التبیان، ج ۸، ص ۵۱۷ ـ ۵۱۸.</ref> [[سکونت]] دادن اسماعیل در [[سرزمین]] تهامه و [[بنای کعبه]] و [[تشریع]] [[اعمال]] [[حجّ]] ([[طواف]]، سعی، [[قربانی]]) که حاکی از رنج‌های اسماعیل و مادرش در [[راه]] خداست، تأییدی دیگر بر مطلب است.<ref> المیزان، ج ۷، ص ۲۳۱.</ref> از سویی [[وصف]] کردن اسماعیل به [[صبر]]: {{متن قرآن|وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و اسماعیل و ادریس و ذو الکفل را (یاد کن) که همه از شکیبایان بودند» سوره انبیاء، آیه ۸۵.</ref> نشان [[شکیبایی]] اسماعیل بر ذبح دانسته شده است؛<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۱۵۳ ـ ۱۵۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۶۸.</ref> همچنین وصف {{متن قرآن| برای او: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا}}<ref>«و در این کتاب، اسماعیل را یاد کن که او درست‌پیمان و فرستاده‌ای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۴.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۱۵۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۶۷.</ref> ممکن است به سبب [[وعده]] او به صبر بر ذبح باشد. از سویی اگر فرمان ذبح در [[حجاز]] باشد ذبیح اسماعیل است، چون اسحاق به حجاز نیامد، و اگر در [[شام]] باشد ذبیح اسحاق است، چون اسماعیل پس از انتقال به [[مکه]] به شام نرفت <ref> مروج الذهب، ج ۱، ص ۴۳.</ref> و وجود [[قربانگاه]] در حجاز و نه شام ذبیح بودن اسماعیل را [[تأیید]] می‌کند.<ref>بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۱۳۲.</ref> [[ابن کثیر]] برخی از [[مسلمانان]] همرأی [[یهود]] را متأثر از [[روایات]] [[تحریف]] شده آنان می‌داند و می‌گوید: در روایتی [[یهودی]]، [[ابراهیم]] [[مأمور]] به ذبح فرزند [[وحید]] (یگانه) خود شد و نسخه‌ای از [[تورات]] او را مأمور به ذبح فرزند [[بکر]](اولین) خود می‌داند؛ ولی مصداق آن را به سبب [[تحریف]]، اسحاق گفته است.<ref> البدایة والنهایه، ج ۱، ص ۱۵۰.</ref> از سویی [[تورات]] ولادت [[اسماعیل]] را در ۸۶ سالگی و ولادت [[اسحاق]] را در ۱۰۰ سالگی [[ابراهیم]] می‌داند، بنابراین، اسماعیل پیش از اسحاق یگانه فرزند و هم اوّلین فرزند بوده؛ نه اسحاق.<ref>البدایة والنهایه، ج ۱، ص ۱۷۷.</ref>
[[خداوند]] ابراهیم را به داشتن [[فرزندی]] بردبار مژده داد. پس از آنکه فرزند به حدّ [[کار و تلاش]] رسید، ابراهیم او را از رؤیای خود درباره ذبح وی خبر داد و نظرش را جویا شد. فرزند بی‌درنگ [[پدر]] را به [[امتثال]] [[فرمان]] ذبح فراخواند. هنگامی که هر دو برای امتثال آن آماده شدند و فرزند را برای ذبح بر پیشانی افکند از سوی [[خدا]] ندا آمد: ای ابراهیم به رؤیای خود [[حقیقت]] دادی و آن آزمایشی روشن برای تو بود و فرزند تو را به ذبحی بزرگ باز خریدیم: {{متن قرآن|فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلاء الْمُبِينُ وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيم}}<ref>«پس او را به پسری بردبار مژده دادیم و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب می‌بینم که تو را سر می‌برم پس بنگر که چه می‌بینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان می‌یابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت. و چون هر دو (بدین کار) تن دادند و (ابراهیم) او را به روی درافکند (او را از آن کار بازداشتیم)؛ و بدو ندا کردیم که: ای ابراهیم! تو خواب خود را راست شمردی؛ ما بدین‌گونه نکوکاران را پاداش می‌دهیم. بی‌گمان این همان آزمایش آشکار بود. و به قربانی سترگی او را بازخریدیم» سوره صافات، آیه ۱۰۱-۱۰۷.</ref> در [[قرآن]] از اسماعیل به ذبیح یاد نشده است. [[یهودیان]] بر پایه [[نقل]] [[تورات]] برآن‌اند که ذبیح، [[اسحاق]] بوده است. برخی از [[مفسران]] و [[مورخان]] [[مسلمان]] نیز بر پایه روایاتی اسحاق را ذبیح دانسته و آن را به چند تن از [[صحابه]] و [[تابعان]] نسبت داده‌اند؛<ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۵۸ ـ ۱۶۰؛ جامع‌البیان، مج۱۲، ج ۲۳، ص ۹۶.</ref> اما بیشتر آنان ادّعای [[یهود]] را به سبب [[حسادت]] نسبت به عرب و [[پیامبر اکرم]] دانسته و با [[تمسک]] به [[دلایل]] ذیل بر آن‌اند که ذبیح اسماعیل است: خداوند پس از بشارتِ [[همسر]] ابراهیم به داشتن فرزندی به نام اسحاق وی را به آمدن [[یعقوب]] پس از اسحاق [[بشارت]] داد: {{متن قرآن|وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ}}<ref>«و همسر او، ایستاده بود و خندید آنگاه ما به او مژده اسحاق و از پی اسحاق، یعقوب را دادیم» سوره هود، آیه ۷۱.</ref> و بشارت به آمدن یعقوب پس از [[اسحاق]] نشان از زنده ماندن و صاحب [[نسل]] شدن اسحاق است و این با [[فرمان]] [[ذبح]] او در [[کودکی]] سازگار نیست. [[بشارت]] به اسحاق در [[آیه]] {{متن قرآن|وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و بدو اسحاق را نوید دادیم که پیامبری از شایستگان بود» سوره صافات، آیه ۱۱۲.</ref> که پس از بیان داستان ذبح آمده نیز تأییدی است بر اینکه مراد از ذبیح همان {{متن قرآن|بِغُلَامٍ حَلِيمٍ}} در آیه {{متن قرآن|فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ}}<ref>«پس او را به پسری بردبار مژده دادیم» سوره صافات، آیه ۱۰۱.</ref> است که بر [[اسماعیل]] منطبق است.<ref>التبیان، ج ۸، ص ۵۱۷ ـ ۵۱۸.</ref> [[سکونت]] دادن اسماعیل در [[سرزمین]] تهامه و [[بنای کعبه]] و [[تشریع]] [[اعمال]] [[حجّ]] ([[طواف]]، سعی، [[قربانی]]) که حاکی از رنج‌های اسماعیل و مادرش در [[راه]] خداست، تأییدی دیگر بر مطلب است.<ref> المیزان، ج ۷، ص ۲۳۱.</ref> از سویی وصف کردن اسماعیل به [[صبر]]: {{متن قرآن|وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و اسماعیل و ادریس و ذو الکفل را (یاد کن) که همه از شکیبایان بودند» سوره انبیاء، آیه ۸۵.</ref> نشان [[شکیبایی]] اسماعیل بر ذبح دانسته شده است؛<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۱۵۳ ـ ۱۵۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۶۸.</ref> همچنین وصف {{متن قرآن| برای او: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا}}<ref>«و در این کتاب، اسماعیل را یاد کن که او درست‌پیمان و فرستاده‌ای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۴.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۱۵۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۶۷.</ref> ممکن است به سبب [[وعده]] او به صبر بر ذبح باشد. از سویی اگر فرمان ذبح در [[حجاز]] باشد ذبیح اسماعیل است، چون اسحاق به حجاز نیامد، و اگر در [[شام]] باشد ذبیح اسحاق است، چون اسماعیل پس از انتقال به [[مکه]] به شام نرفت <ref> مروج الذهب، ج ۱، ص ۴۳.</ref> و وجود [[قربانگاه]] در حجاز و نه شام ذبیح بودن اسماعیل را [[تأیید]] می‌کند.<ref>بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۱۳۲.</ref> [[ابن کثیر]] برخی از [[مسلمانان]] همرأی [[یهود]] را متأثر از [[روایات]] [[تحریف]] شده آنان می‌داند و می‌گوید: در روایتی [[یهودی]]، [[ابراهیم]] [[مأمور]] به ذبح فرزند [[وحید]] (یگانه) خود شد و نسخه‌ای از [[تورات]] او را مأمور به ذبح فرزند [[بکر]](اولین) خود می‌داند؛ ولی مصداق آن را به سبب [[تحریف]]، اسحاق گفته است.<ref> البدایة والنهایه، ج ۱، ص ۱۵۰.</ref> از سویی [[تورات]] ولادت [[اسماعیل]] را در ۸۶ سالگی و ولادت [[اسحاق]] را در ۱۰۰ سالگی [[ابراهیم]] می‌داند، بنابراین، اسماعیل پیش از اسحاق یگانه فرزند و هم اوّلین فرزند بوده؛ نه اسحاق.<ref>البدایة والنهایه، ج ۱، ص ۱۷۷.</ref>


[[علامه طباطبایی]] روایاتی که ذبیح را اسحاق می‌داند به سبب [[مخالفت]] با [[قرآن]] مردود دانسته است.<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۱۵۵.</ref> برخی [[مفسران]] هیچ یک از دو قول را ترجیح نداده و برخی در جمع بین [[روایات]] احتمال داده‌اند ابراهیم یک بار به [[ذبح]] اسحاق و بار دیگر به ذبح اسماعیل [[تقرّب]] جسته است <ref>البدء و التاریخ، ج ۳، ص ۶۴.</ref> یا آنکه چون اسحاق [[آرزو]] می‌کرد ذبیح باشد تا به مرتبه [[ثواب]] اسماعیل برسد، [[خداوند]] که [[صدق]] او را می‌دانست در میان [[فرشتگان]] وی را ذبیح نامید.<ref>نورالثقلین، ج ۴، ص ۴۲۴.</ref> سرّ [[فرمان خداوند]] به ذبح اسماعیل را علاقه فراوان ابراهیم به وی دانسته‌اند که [[خدا]] از این [[راه]] او را آزمود تا موانع [[خلّت]] را از میان خود و خلیلش بردارد و نیز گفته‌اند: ابراهیم پس از [[بشارت]] به فرزند [[نذر]] کرد او را برای خدا [[قربانی]] کند. چون فرزندش به حد "سعی" (۱۳ سال)<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۰۶.</ref> رسید، خدا در [[رؤیا]] به او [[فرمان]] داد تا به نذر خود [[وفا]] کند <ref>البدء والتاریخ، ج ۳، ص ۶۴؛ کامل، ج ۱، ص ۸۶؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۶۷.</ref> و با این فرمان مرتبه [[فرمانبری]] ابراهیم را نشان داد و او را الگویی برای [[تقرب به خدا]] قرار داد<ref> کشف الاسرار، ج ۸، ص ۳۰۰.</ref> و چون [[آمادگی]] او و فرزندش را در این [[آزمون]] بزرگ دید، گوسفندی را فدای اسماعیل کرد.<ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۶۵؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۷۱۱.</ref> در این حال [[جبرئیل]]، ابراهیم و اسماعیل[[تکبیر]] گفتند و تکبیرات [[روز]] [[عید]] سنتی از آن است.<ref>کشف الاسرار، ج ۸، ص ۲۹۳.</ref> در برخی روایات [[نقل]] شده که [[خداوند]] [[ابراهیم]] را به جای [[جزع]] بر [[ذبح]] فرزند خود به جزع بر [[شهادت امام حسین]] {{ع}} فرا خواند و اگر حیوانی گرامی‌تر از گوسفند بود خداوند آن را فدای [[اسماعیل]] می‌کرد.<ref> بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۲۶؛ حیاة القلوب، ج ۱، ص ۴۰۷ ـ ۴۰۸.</ref> مکان و [[زمان]] [[قربانی]] را [[سرزمین]] [[منا]] و [[روز]] دهم [[ذیحجه]] نزدیک جمره وُسْطا می‌دانند.<ref>مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۷۰۹؛ بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۱۳۶؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۶۶.</ref> اسماعیل به هنگام قربانی پیراهنی سفید بر تن داشت <ref> تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۶۶؛ الدرالمنثور، ج ۷، ص ۱۰۵.</ref> و [[شیطان]] چندین بار ظاهر شد و بسیار تلاش کرد تا او و ابراهیم و [[هاجر]] را از [[امتثال]] [[فرمان خدا]] باز دارد؛ اما با [[ایمان]] و [[پایداری]] آنان روبه‌رو شد و ابراهیم هر بار او را با ۷ سنگ از خود راند.<ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۶۶؛ روض الجنان، ج ۱۶، ص ۲۱۹؛ الدرالمنثور، ج ۷، ص ۱۰۵.</ref><ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[اسماعیل - خراسانی (مقاله)|مقاله «اسماعیل»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>.
[[علامه طباطبایی]] روایاتی که ذبیح را اسحاق می‌داند به سبب [[مخالفت]] با [[قرآن]] مردود دانسته است.<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۱۵۵.</ref> برخی [[مفسران]] هیچ یک از دو قول را ترجیح نداده و برخی در جمع بین [[روایات]] احتمال داده‌اند ابراهیم یک بار به [[ذبح]] اسحاق و بار دیگر به ذبح اسماعیل [[تقرّب]] جسته است <ref>البدء و التاریخ، ج ۳، ص ۶۴.</ref> یا آنکه چون اسحاق [[آرزو]] می‌کرد ذبیح باشد تا به مرتبه [[ثواب]] اسماعیل برسد، [[خداوند]] که [[صدق]] او را می‌دانست در میان [[فرشتگان]] وی را ذبیح نامید.<ref>نورالثقلین، ج ۴، ص ۴۲۴.</ref> سرّ [[فرمان خداوند]] به ذبح اسماعیل را علاقه فراوان ابراهیم به وی دانسته‌اند که [[خدا]] از این [[راه]] او را آزمود تا موانع [[خلّت]] را از میان خود و خلیلش بردارد و نیز گفته‌اند: ابراهیم پس از [[بشارت]] به فرزند [[نذر]] کرد او را برای خدا [[قربانی]] کند. چون فرزندش به حد "سعی" (۱۳ سال)<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۰۶.</ref> رسید، خدا در [[رؤیا]] به او [[فرمان]] داد تا به نذر خود [[وفا]] کند <ref>البدء والتاریخ، ج ۳، ص ۶۴؛ کامل، ج ۱، ص ۸۶؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۶۷.</ref> و با این فرمان مرتبه [[فرمانبری]] ابراهیم را نشان داد و او را الگویی برای [[تقرب به خدا]] قرار داد<ref> کشف الاسرار، ج ۸، ص ۳۰۰.</ref> و چون [[آمادگی]] او و فرزندش را در این [[آزمون]] بزرگ دید، گوسفندی را فدای اسماعیل کرد.<ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۶۵؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۷۱۱.</ref> در این حال [[جبرئیل]]، ابراهیم و اسماعیل[[تکبیر]] گفتند و تکبیرات [[روز]] [[عید]] سنتی از آن است.<ref>کشف الاسرار، ج ۸، ص ۲۹۳.</ref> در برخی روایات [[نقل]] شده که [[خداوند]] [[ابراهیم]] را به جای [[جزع]] بر [[ذبح]] فرزند خود به جزع بر [[شهادت امام حسین]] {{ع}} فرا خواند و اگر حیوانی گرامی‌تر از گوسفند بود خداوند آن را فدای [[اسماعیل]] می‌کرد.<ref> بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۲۶؛ حیاة القلوب، ج ۱، ص ۴۰۷ ـ ۴۰۸.</ref> مکان و [[زمان]] [[قربانی]] را [[سرزمین]] [[منا]] و [[روز]] دهم [[ذیحجه]] نزدیک جمره وُسْطا می‌دانند.<ref>مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۷۰۹؛ بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۱۳۶؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۶۶.</ref> اسماعیل به هنگام قربانی پیراهنی سفید بر تن داشت <ref> تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۶۶؛ الدرالمنثور، ج ۷، ص ۱۰۵.</ref> و [[شیطان]] چندین بار ظاهر شد و بسیار تلاش کرد تا او و ابراهیم و [[هاجر]] را از [[امتثال]] [[فرمان خدا]] باز دارد؛ اما با [[ایمان]] و [[پایداری]] آنان روبه‌رو شد و ابراهیم هر بار او را با ۷ سنگ از خود راند.<ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۶۶؛ روض الجنان، ج ۱۶، ص ۲۱۹؛ الدرالمنثور، ج ۷، ص ۱۰۵.</ref><ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[اسماعیل - خراسانی (مقاله)|مقاله «اسماعیل»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>.
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش