جز
جایگزینی متن - ' نامهای ' به ' نامهای '
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - ' نامهای ' به ' نامهای ') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
با [[بعثت پیامبر]] {{صل}} بنیعامر نیز مانند بسیاری از [[قبایل]] [[حجاز]] و شبه [[جزیره عربستان]] از [[ظهور]] [[دین جدید]] [[آگاه]] شده، عکس العملهای متفاوتی از خود نشان دادند؛ برخی از عامریان [[اسلام]] آوردند و گروهی [[عناد]] ورزیده، به توهین و ایذای آن [[حضرت]] و [[مسلمانان]] پرداختند؛ ولی بسیاری نیز موضع بیطرفانه اتخاذ کردند و به احتمال در [[انتظار]] روشن شدن [[ارتباط]] [[پیامبر]] و [[قریش]] بودند. با توجه به گستردگی [[قبیله]] بنیعامر و حضور آنان در نقاط گوناگون میتوان نوع واکنش آنان به [[ظهور اسلام]] را با توجه به شرایط زیست محیطی و منطقه سکونت آنان بررسی کرد. | با [[بعثت پیامبر]] {{صل}} بنیعامر نیز مانند بسیاری از [[قبایل]] [[حجاز]] و شبه [[جزیره عربستان]] از [[ظهور]] [[دین جدید]] [[آگاه]] شده، عکس العملهای متفاوتی از خود نشان دادند؛ برخی از عامریان [[اسلام]] آوردند و گروهی [[عناد]] ورزیده، به توهین و ایذای آن [[حضرت]] و [[مسلمانان]] پرداختند؛ ولی بسیاری نیز موضع بیطرفانه اتخاذ کردند و به احتمال در [[انتظار]] روشن شدن [[ارتباط]] [[پیامبر]] و [[قریش]] بودند. با توجه به گستردگی [[قبیله]] بنیعامر و حضور آنان در نقاط گوناگون میتوان نوع واکنش آنان به [[ظهور اسلام]] را با توجه به شرایط زیست محیطی و منطقه سکونت آنان بررسی کرد. | ||
[[حضرت رسول]] {{صل}} پس از اعلام علنی [[دعوت به اسلام]]، از موسم [[حج]] و حضور [[قبایل]] مختلف در [[مکه]] بهره میجست و به تبیین و [[تبلیغ دین]] خود میپرداخت. بنیعامر نیز از این [[دعوت پیامبر]] بینصیب نماندند، زیرا در یکی از این اوقات حضرت با حضور در میان تیره بنیکعب بن [[ربیعه]]، اصول و [[اعتقادات اسلامی]] را به اطلاع آنان رساند؛ ولی این [[دعوت]] که در ابتدا با اقبال [[بنی عامر]] آغاز شده بود در پی حضور بیحرة بن [[فراس]] از بنی قشیر و توهین وی به پیامبر {{صل}} بینتیجه ماند.<ref> السیرةالنبویه، ج ۲، ص ۴۲۴.</ref> برخی منابع با پرداختن جزئیتر به این واقعه آوردهاند که پس از بی ادبی بیحره به پیامبر {{صل}} زنی از بنی عامر بنام ضباعه دختر عامربن قرط که از [[زنان]] [[مسلمان]] بود بنیعامر را به [[حمایت]] از حضرت فرا خواند. پس سه تن از [[جوانان]] عامری به | [[حضرت رسول]] {{صل}} پس از اعلام علنی [[دعوت به اسلام]]، از موسم [[حج]] و حضور [[قبایل]] مختلف در [[مکه]] بهره میجست و به تبیین و [[تبلیغ دین]] خود میپرداخت. بنیعامر نیز از این [[دعوت پیامبر]] بینصیب نماندند، زیرا در یکی از این اوقات حضرت با حضور در میان تیره بنیکعب بن [[ربیعه]]، اصول و [[اعتقادات اسلامی]] را به اطلاع آنان رساند؛ ولی این [[دعوت]] که در ابتدا با اقبال [[بنی عامر]] آغاز شده بود در پی حضور بیحرة بن [[فراس]] از بنی قشیر و توهین وی به پیامبر {{صل}} بینتیجه ماند.<ref> السیرةالنبویه، ج ۲، ص ۴۲۴.</ref> برخی منابع با پرداختن جزئیتر به این واقعه آوردهاند که پس از بی ادبی بیحره به پیامبر {{صل}} زنی از بنی عامر بنام ضباعه دختر عامربن قرط که از [[زنان]] [[مسلمان]] بود بنیعامر را به [[حمایت]] از حضرت فرا خواند. پس سه تن از [[جوانان]] عامری به نامهای غطیف و [[غطفان]] (از [[فرزندان]] [[سهل]]) و [[عروه]] یا عذره (فرزند [[عبدالله بن سلمه]]) به مقابله با بیحره برخاستند؛ ولی در آن سو دو نفر از مردان تیره بنی قشیر و بنیعقیل در حمایت از بیحره با اینان درگیر شدند که به [[شهادت]] [[یاوران]] پیامبر انجامید. پیامبر {{صل}} در این خصوص فرمود:{{متن حدیث|اَللَّهُمَّ بَارِكْ هَؤُلاَءِ وَ أَلْعَنِ هَؤُلاَءِ}}؛<ref>البدایة و النهایه، ج ۳، ص ۱۱۲.</ref>همچنین آوردهاند که این تیره عامری در بازگشت به [[سرزمین]] خود [[اخبار]] موسم حج و حضور پیامبر {{صل}} را برای [[پیری]] از [[مردمان]] خود [[نقل]] کردند. پیرمرد با شنیدن سخنان آن [[حضرت]] از [[زبان]] [[راویان]]، ضمن [[شهادت]] بر [[حقانیت]] [[پیامبر]] به [[نکوهش]] کسانی پرداخت که به آن بیحرمتی کرده بودند..<ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۴۲۵.</ref> این [[اخبار]] خود مؤیدی بر [[اسلام]] برخی از [[بنی عامر]] تا [[قبل از هجرت]] پیامبر {{صل}} به [[مدینه]] است. | ||
[[تاریخ]] نگاران همچنین به دفعات از حضور مردان و بزرگانی از بنی عامر در نزد پیامبر و [[پرسش]] از [[دعوت]] آن حضرت و [[دین جدید]] و حتی درخواست [[معجزه]] <ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۴۵۸؛ تاریخ دمشق، ج ۴، ص ۳۶۲ ـ ۳۶۳.</ref> خبر دادهاند. در این خصوص آمده است که بزرگی از بنی عامر نزد پیامبر آمد و ازآن جناب در خصوص ماهیت و [[حقیقت]] دینش در مقایسه با دینهای [[ابراهیم]]، [[عیسی]] و [[موسی]] {{ع}} و... پرسید پیامبر نیز با تشریح دعوت خود به یکایک پرسشهای او پاسخ گفت. آن مرد نیز با [[پذیرش اسلام]] و اعلام آن، مجلس را ترک گفت.<ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۴۵۶ ـ ۴۵۷؛ تاریخدمشق، ج ۳، ص ۴۶۹ ـ ۴۷۳.</ref> | [[تاریخ]] نگاران همچنین به دفعات از حضور مردان و بزرگانی از بنی عامر در نزد پیامبر و [[پرسش]] از [[دعوت]] آن حضرت و [[دین جدید]] و حتی درخواست [[معجزه]] <ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۴۵۸؛ تاریخ دمشق، ج ۴، ص ۳۶۲ ـ ۳۶۳.</ref> خبر دادهاند. در این خصوص آمده است که بزرگی از بنی عامر نزد پیامبر آمد و ازآن جناب در خصوص ماهیت و [[حقیقت]] دینش در مقایسه با دینهای [[ابراهیم]]، [[عیسی]] و [[موسی]] {{ع}} و... پرسید پیامبر نیز با تشریح دعوت خود به یکایک پرسشهای او پاسخ گفت. آن مرد نیز با [[پذیرش اسلام]] و اعلام آن، مجلس را ترک گفت.<ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۴۵۶ ـ ۴۵۷؛ تاریخدمشق، ج ۳، ص ۴۶۹ ـ ۴۷۳.</ref> |