رهبری در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'حضرت امام' به 'حضرت امام'
جز (جایگزینی متن - 'حضرت امام' به 'حضرت امام')
خط ۲۹: خط ۲۹:


== مدل سازمانی [[رهبری امام خمینی]] ==
== مدل سازمانی [[رهبری امام خمینی]] ==
نحوه برخورد و تعامل با [[نیروی انسانی]] و زیردستان را نوع نگرش به آنان تعیین می‌کند. اگر نگرش به [[انسان‌ها]] مثبت باشد و به آنها به عنوان موجودی [[شریف]] و با [[کرامت]] نگریسته شود رهبری چنین [[انسانی]] نیز لاجَرم کریمانه و بر محور کرامت و [[احترام]] خواهد بود. اگر به [[انسان]] به عنوان موجودی حقیر و بی‌منزلت نگریسته شود [[روابط]] و تعامل با او و نوع رهبری وی بر [[اهانت]] و [[تحقیر]] پایه‌گذاری می‌شود. بر اساس مبنای [[انسان‌شناسی]] امام خمینی که انسان دارای کرامت ذاتی است، [[شیوه رهبری]] [[امام]] در این سطح، رهبری کریمانه خواهد بود. بر اساس این شیوه رهبری که مستند به [[نامه]] [[حضرت علی]] {{ع}} به یکی از [[کارگزاران]] خود است، رهبری، دارای دو مؤلّفه اصلی است که یکی حداکثری و دیگری حداقلی است<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۶.</ref>. این دو مؤلفه عبارت‌اند از: [[نرمش]] و مدارای حداکثری و شدّت عمل حداقلی. امام خمینی با توجه به نگرش [[توحیدی]] به [[عالم هستی]]<ref>امام خمینی، تفسیر سوره حمد، صص ۹۸ – ۱۰۴.</ref> و [[گرایش به کمال]] مطلق<ref>صحیفه امام، ج۱۲، حتی ۵۰۹.</ref> که [[خدامحوری]] را در تمام حرکات و سکنات او متبلور می‌سازد<ref>خامنه‌ای، علی، پژواک ولایت: مجموعه سخنرانی‌های رهبری معظم انقلاب در مراسمات سالگرد رحلت امام، ص۱۷۵.</ref>، با کارگزاران خود، حداکثر نرمش و [[مدارا]] را در [[رهبری]] نشان دادند و البته در مواقع [[لزوم]] از شدّت عمل نیز [[غافل]] نشدند. به دلیل آنکه [[رهبری امام]] از روی [[بصیرت]] و [[آگاهی]] بود، مدل رهبری امام در این سطح یک مدل سه بخشی است که از بصیرت به عنوان عامل بینشی شروع می‌شود و آنگاه به [[گرایش]] ([[خدامحوری]] و [[تکلیف‌گرایی]]) و سپس به [[رفتار]] کریمانه در رهبری منتهی می‌شود. در [[سیره نظری]] رهبری امام توصیه‌های فراوانی<ref>ر. ک: صحیفه امام، ج۷، ص۴۹۰؛ ج۷، ص۴۹۱؛ ج۹، ص۳۵۲؛ ج۱۰، ص۳۲۶؛ ج۱۱، ص۳۵۲؛ ج۷، ص۴۸۹.</ref> نسبت به [[اعمال]] این [[شیوه رهبری]] وجود دارد و موارد زیادی نیز از [[سیره عملی امام]] نقل شده است. به نقل از یکی از اعضای دفتر معظم له، در [[مقام]] [[معاشرت]] و [[همدمی]] با [[دوستان]]، [[امام]] در چهره‌ای دیده می‌شد که [[محبّت]]، [[لطافت]] و انعطاف در آن موج می‌زد و [[انسان]] را در خود محو می‌کرد. خورشیدی بود که دریای منجمد [[دل‌ها]] را ذوب می‌کرد و دریایی بود که امواج دل‌ها را در اوج [[معنویت]] خود [[غرق]] می‌ساخت... در جایگاه معاشرت با دوستان تا سرحد [[شوخی]]، [[مزاح]]، لطافت‌ها و ظرافت‌های ادیبانه پیش می‌رفتند... [[وفا]] و [[محبت حضرت]] امام به خدمتگزاران تا حدی بود که با کوچکترین نشانه‌ای از [[مشکلات]] آنان، بلافاصله استفسار می‌کردند و [[تفقد]] مناسب را معمول می‌داشتند. بسیار اتفاق می‌افتاد که به مجرد کسالت و عدم حضور یکی از دوستان، امام سراغ او را می‌گرفتند و برای احوال‌پرسی و [[عیادت]]، کسی را نزد وی می‌فرستادند. از این گونه موارد نه فقط اعضای [[خانواده]] [[حضرت]] امام و [[مسئولان]] دفتر که خدمتگزاران [[بیت]] نیز هر یک، داستان‌های جالب و آموزنده‌ای از [[صفا]]، [[صمیمیت]]، محبت‌ها و نوازش‌های کریمانه ایشان به یاد دارند<ref>پا به پای آفتاب، ج۲، صص ۲۵۷ – ۲۵۸.</ref>. به نقل از یکی از [[خادمان]] بیت [[شریف]] امام، حضرت امام به زیردستان هم [[محبت]] داشتند. «من هر [[روز]] صبح که به [[خدمت]] ایشان می‌رسیدم و عرض [[سلام]] می‌کردم ایشان متقابلاً سلام می‌دادند و لبخند می‌زدند و سپس احوال همدیگر را می‌پرسیدیم خیلی با من صمیمی بودند»<ref>خاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی، ص۱۶.</ref>. [[حضرت]] [[امام]] خیلی مراعات حیثیت اشخاص را می‌کردند اما در وقتی که [[خلاف شرع]] می‌دیدند و [[احساس]] می‌کردند آنجا دیگر [[نرمش]] و [[مدارا]]، کارساز نیست، از شدّت عمل استفاده می‌کردند و برخوردهای تند و پرصلابتی را از خود نشان می‌دادند. نمونه‌های این قبیل موارد را در قضایای مربوط به بنی صدر<ref>صحیفه امام، ج۱۴، ص۲۰۲.</ref>، و [[قائم]] [[مقام رهبری]]<ref>صحیفه امام، ج۲۱، ص۳۳۴.</ref>، به وضوح می‌توان [[مشاهده]] کرد.
نحوه برخورد و تعامل با [[نیروی انسانی]] و زیردستان را نوع نگرش به آنان تعیین می‌کند. اگر نگرش به [[انسان‌ها]] مثبت باشد و به آنها به عنوان موجودی [[شریف]] و با [[کرامت]] نگریسته شود رهبری چنین [[انسانی]] نیز لاجَرم کریمانه و بر محور کرامت و [[احترام]] خواهد بود. اگر به [[انسان]] به عنوان موجودی حقیر و بی‌منزلت نگریسته شود [[روابط]] و تعامل با او و نوع رهبری وی بر [[اهانت]] و [[تحقیر]] پایه‌گذاری می‌شود. بر اساس مبنای [[انسان‌شناسی]] امام خمینی که انسان دارای کرامت ذاتی است، [[شیوه رهبری]] [[امام]] در این سطح، رهبری کریمانه خواهد بود. بر اساس این شیوه رهبری که مستند به [[نامه]] [[حضرت علی]] {{ع}} به یکی از [[کارگزاران]] خود است، رهبری، دارای دو مؤلّفه اصلی است که یکی حداکثری و دیگری حداقلی است<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۶.</ref>. این دو مؤلفه عبارت‌اند از: [[نرمش]] و مدارای حداکثری و شدّت عمل حداقلی. امام خمینی با توجه به نگرش [[توحیدی]] به [[عالم هستی]]<ref>امام خمینی، تفسیر سوره حمد، صص ۹۸ – ۱۰۴.</ref> و [[گرایش به کمال]] مطلق<ref>صحیفه امام، ج۱۲، حتی ۵۰۹.</ref> که [[خدامحوری]] را در تمام حرکات و سکنات او متبلور می‌سازد<ref>خامنه‌ای، علی، پژواک ولایت: مجموعه سخنرانی‌های رهبری معظم انقلاب در مراسمات سالگرد رحلت امام، ص۱۷۵.</ref>، با کارگزاران خود، حداکثر نرمش و [[مدارا]] را در [[رهبری]] نشان دادند و البته در مواقع [[لزوم]] از شدّت عمل نیز [[غافل]] نشدند. به دلیل آنکه [[رهبری امام]] از روی [[بصیرت]] و [[آگاهی]] بود، مدل رهبری امام در این سطح یک مدل سه بخشی است که از بصیرت به عنوان عامل بینشی شروع می‌شود و آنگاه به [[گرایش]] ([[خدامحوری]] و [[تکلیف‌گرایی]]) و سپس به [[رفتار]] کریمانه در رهبری منتهی می‌شود. در [[سیره نظری]] رهبری امام توصیه‌های فراوانی<ref>ر. ک: صحیفه امام، ج۷، ص۴۹۰؛ ج۷، ص۴۹۱؛ ج۹، ص۳۵۲؛ ج۱۰، ص۳۲۶؛ ج۱۱، ص۳۵۲؛ ج۷، ص۴۸۹.</ref> نسبت به [[اعمال]] این [[شیوه رهبری]] وجود دارد و موارد زیادی نیز از [[سیره عملی امام]] نقل شده است. به نقل از یکی از اعضای دفتر معظم له، در [[مقام]] [[معاشرت]] و [[همدمی]] با [[دوستان]]، [[امام]] در چهره‌ای دیده می‌شد که [[محبّت]]، [[لطافت]] و انعطاف در آن موج می‌زد و [[انسان]] را در خود محو می‌کرد. خورشیدی بود که دریای منجمد [[دل‌ها]] را ذوب می‌کرد و دریایی بود که امواج دل‌ها را در اوج [[معنویت]] خود [[غرق]] می‌ساخت... در جایگاه معاشرت با دوستان تا سرحد [[شوخی]]، [[مزاح]]، لطافت‌ها و ظرافت‌های ادیبانه پیش می‌رفتند... [[وفا]] و [[محبت حضرت]] امام به خدمتگزاران تا حدی بود که با کوچکترین نشانه‌ای از [[مشکلات]] آنان، بلافاصله استفسار می‌کردند و [[تفقد]] مناسب را معمول می‌داشتند. بسیار اتفاق می‌افتاد که به مجرد کسالت و عدم حضور یکی از دوستان، امام سراغ او را می‌گرفتند و برای احوال‌پرسی و [[عیادت]]، کسی را نزد وی می‌فرستادند. از این گونه موارد نه فقط اعضای [[خانواده]] [[حضرت]] امام و [[مسئولان]] دفتر که خدمتگزاران [[بیت]] نیز هر یک، داستان‌های جالب و آموزنده‌ای از [[صفا]]، [[صمیمیت]]، محبت‌ها و نوازش‌های کریمانه ایشان به یاد دارند<ref>پا به پای آفتاب، ج۲، صص ۲۵۷ – ۲۵۸.</ref>. به نقل از یکی از [[خادمان]] بیت [[شریف]] امام، حضرت امام به زیردستان هم [[محبت]] داشتند. «من هر [[روز]] صبح که به [[خدمت]] ایشان می‌رسیدم و عرض [[سلام]] می‌کردم ایشان متقابلاً سلام می‌دادند و لبخند می‌زدند و سپس احوال همدیگر را می‌پرسیدیم خیلی با من صمیمی بودند»<ref>خاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی، ص۱۶.</ref>. حضرت امام خیلی مراعات حیثیت اشخاص را می‌کردند اما در وقتی که [[خلاف شرع]] می‌دیدند و [[احساس]] می‌کردند آنجا دیگر [[نرمش]] و [[مدارا]]، کارساز نیست، از شدّت عمل استفاده می‌کردند و برخوردهای تند و پرصلابتی را از خود نشان می‌دادند. نمونه‌های این قبیل موارد را در قضایای مربوط به بنی صدر<ref>صحیفه امام، ج۱۴، ص۲۰۲.</ref>، و [[قائم]] [[مقام رهبری]]<ref>صحیفه امام، ج۲۱، ص۳۳۴.</ref>، به وضوح می‌توان [[مشاهده]] کرد.


اما [[رهبری امام]] در سطح ملی، مبتنی بر مبانی [[مردم‌شناسی]] امام است. امام [[رهبری]] مردمی بودند که وجهه [[همت]] خویش را [[خدمتگزاری]] به [[مردم]] قرار داده بودند<ref>صحیفه امام، ج۸، ص۵۷.</ref> و [[کارگزاران]] را نیز به [[خدمت]] توصیه می‌کردند<ref>برداشت‌هایی از سیره امام خمینی، ج۱، صص ۲۰۱ - ۲۰۲.</ref>. منتهی [[مردمی بودن امام]] با دیگر [[رهبران]] مردمی در [[دنیا]] تفاوت داشت. امام اگر خدمتگزار مردم بود و به آنان [[احترام]] می‌کرد<ref>صحیفه امام، ج۱۹، ص۲۵۵.</ref>؛ به آنان [[عشق]] می‌ورزید؛ خود را خدمتگزار می‌دانست<ref>صحیفه امام، ج۱۰، ص۴۶۳.</ref> همه و همه برای [[خدا]] بود نه برای آنکه مردم را در صحنه نگه دارد و [[حکومت]] را برای خود بخواهد بلکه همه برای خدا و با [[انگیزه]] [[الهی]] بود؛ یعنی رهبری [[معنوی]] و الهی بود.
اما [[رهبری امام]] در سطح ملی، مبتنی بر مبانی [[مردم‌شناسی]] امام است. امام [[رهبری]] مردمی بودند که وجهه [[همت]] خویش را [[خدمتگزاری]] به [[مردم]] قرار داده بودند<ref>صحیفه امام، ج۸، ص۵۷.</ref> و [[کارگزاران]] را نیز به [[خدمت]] توصیه می‌کردند<ref>برداشت‌هایی از سیره امام خمینی، ج۱، صص ۲۰۱ - ۲۰۲.</ref>. منتهی [[مردمی بودن امام]] با دیگر [[رهبران]] مردمی در [[دنیا]] تفاوت داشت. امام اگر خدمتگزار مردم بود و به آنان [[احترام]] می‌کرد<ref>صحیفه امام، ج۱۹، ص۲۵۵.</ref>؛ به آنان [[عشق]] می‌ورزید؛ خود را خدمتگزار می‌دانست<ref>صحیفه امام، ج۱۰، ص۴۶۳.</ref> همه و همه برای [[خدا]] بود نه برای آنکه مردم را در صحنه نگه دارد و [[حکومت]] را برای خود بخواهد بلکه همه برای خدا و با [[انگیزه]] [[الهی]] بود؛ یعنی رهبری [[معنوی]] و الهی بود.
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش