←سرانجام رفاعه
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
== سرانجام [[رفاعه]] == | == سرانجام [[رفاعه]] == | ||
ابوجناب کلبی گوید: [[شبث بن ربعی]] پسر خویش، عبدالمؤمن را پیش [[مختار ثقفی|مختار]] فرستاد و گفت: "ما [[عشیره]] تو و [[کف دست]] راست توایم؛ به [[خدا]] با تو [[جنگ]] نمیکنیم؛ از این جهت به ما [[اطمینان]] داشته باش"؛ وی سر جنگ داشت اما با مختار ثقفی [[خدعه]] کرد. چون [[مردم]] [[یمنی]] در میدان [[سبیع]] جمع شدند، به وقت [[نماز]] هیچیک از سران مردم یمنی خوش نداشتند که دیگری بر او پیشی گیرد. پس [[عبدالرحمن بن مخنف]] گفت: "این، آغاز [[اختلاف]] است؛ کسی را که همه به آن [[رضایت]] دارند، پیش بیندازید که [[سرور]] [[قاریان]] مردم [[شهر]] از عشیره شماست؛ باید [[رفاعة بن شداد فتیانی بجلی]] پیشنمازتان شود". پس چنین کردند و رفاعه همچنان با مردم نماز میخواند تا وقتی که جنگ رخ داد. [[ابراهیم بن اشتر]] در راه با شبث بن ربعی روبهرو شد که بسیاری از مردم [[مضر]] و [[حسان بن فاید عبسی]] با وی بودند؛ پس [[ابراهیم]] به آنها گفت: "وای بر شما! بروید که به خدا [[دوست]] ندارم یکی از مضر به دست من هلاک شود؛ خودتان را به [[هلاکت]] نیندازید!" اما آنها نپذیرفتند و با وی جنگیدند که ابراهیم آنها را [[شکست]] داد. پس ابراهیم برای مختار [[پیام]] داد که [[مضریان]] شکست خوردند. | ابوجناب کلبی گوید: [[شبث بن ربعی]] پسر خویش، عبدالمؤمن را پیش [[مختار ثقفی|مختار]] فرستاد و گفت: "ما [[عشیره]] تو و [[کف دست]] راست توایم؛ به [[خدا]] با تو [[جنگ]] نمیکنیم؛ از این جهت به ما [[اطمینان]] داشته باش"؛ وی سر جنگ داشت اما با مختار ثقفی [[خدعه]] کرد. چون [[مردم]] [[یمنی]] در میدان [[سبیع]] جمع شدند، به وقت [[نماز]] هیچیک از سران مردم یمنی خوش نداشتند که دیگری بر او پیشی گیرد. پس [[عبدالرحمن بن مخنف]] گفت: "این، آغاز [[اختلاف]] است؛ کسی را که همه به آن [[رضایت]] دارند، پیش بیندازید که [[سرور]] [[قاریان]] مردم [[شهر]] از عشیره شماست؛ باید [[رفاعة بن شداد فتیانی بجلی]] پیشنمازتان شود". پس چنین کردند و رفاعه همچنان با مردم نماز میخواند تا وقتی که جنگ رخ داد. [[ابراهیم بن اشتر]] در راه با شبث بن ربعی روبهرو شد که بسیاری از مردم [[مضر]] و [[حسان بن فاید عبسی]] با وی بودند؛ پس [[ابراهیم]] به آنها گفت: "وای بر شما! بروید که به خدا [[دوست]] ندارم یکی از مضر به دست من هلاک شود؛ خودتان را به [[هلاکت]] نیندازید!" اما آنها نپذیرفتند و با وی جنگیدند که ابراهیم آنها را [[شکست]] داد. پس ابراهیم برای مختار [[پیام]] داد که [[مضریان]] شکست خوردند. مختار]] این خبر خوش را برای [[احمر بن شمیط]] و [[ابن کامل]] فرستاد و چون آنها به میدان [[سبیع]] رسیدند و به میدان وارد شدند، فریاد میزدند: {{متن حدیث|يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْنِ{{ع}}}} و [[یاران]] [[ابن شمیط]] در پاسخشان میگفتند: {{متن حدیث|يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْنِ{{ع}}}}. وقتی [[یزید بن عمیر بن ذی مران]] از [[مردم]] [[همدان]] صدایشان را شنید و گفت: {{عربی|يا لثارات عثمان}}! [[رفاعة بن شداد]] به او گفت: "ما را با [[عثمان]] چه کار؟ من به همراه کسانی که [[خون عثمان]] را میخواهند [[نبرد]] نمیکنم"؛ پس افرادی از قومش به او گفتند: "ما را به [[جنگ]] آوردی و ما از او [[اطاعت]] تو کردیم و چون دیدی که [[شمشیر]] در [[قوم]] ما به کار افتاد، میگویی: بروید و آنها را واگذارید؟" پس [[رفاعه]] به سوی آنها رفت و جنگید تا اینکه کشته شد. [[یزید بن عمیر]] و نیز [[نعمان بن صهبان جرمی راسبی]] که مردی [[عابد]] بود، با [[رفاعه بن شداد فتیانی]] که او نیز مردی عابد بود، به نزد حمام مهبذان در شورهزار کشته شدند و [[فرات بن زحر جعفی]] نیز کشته شد و [[زحر بن قیس]] زخمی شد و [[عبدالرحمن بن سعید]] هم کشته شد<ref>تاریخ الطبری، ج۶، ص۴۶ ـ ۵۰؛ موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۶، ص۳۸۴- ۳۸۶ (با تلخیص).</ref>. | ||
[[خلیفه بن خیاط]] مینویسد: در [[سال ۶۶]] [[هجری]] [[مختار بن ابی عبید]] بر [[کوفه]] [[غلبه]] پیدا کرد و رفاعة بن شداد، [[حبیب بن صهبان]] و [[عبدالله بن سعد بن قیس]] در میدان سبع، کشته شدند<ref>تاریخ خلیفة بن خیاط، ابن خیاط، ص۱۶۴.</ref>. | [[خلیفه بن خیاط]] مینویسد: در [[سال ۶۶]] [[هجری]] [[مختار بن ابی عبید]] بر [[کوفه]] [[غلبه]] پیدا کرد و رفاعة بن شداد، [[حبیب بن صهبان]] و [[عبدالله بن سعد بن قیس]] در میدان سبع، کشته شدند<ref>تاریخ خلیفة بن خیاط، ابن خیاط، ص۱۶۴.</ref>. | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
[[زرکلی]] مینویسد: رفاعه همراه [[مختار ثقفی|مختار]] جنگید تا کشته شد<ref>الأعلام، خیرالدین زرکلی، ج۳، ص۲۹.</ref>. | [[زرکلی]] مینویسد: رفاعه همراه [[مختار ثقفی|مختار]] جنگید تا کشته شد<ref>الأعلام، خیرالدین زرکلی، ج۳، ص۲۹.</ref>. | ||
[[ابن حجر]] [[سال]] کشته شدن رفاعه را ۶۶ هجری دانسته و کشنده رفاعه را | [[ابن حجر]] [[سال]] کشته شدن رفاعه را ۶۶ هجری دانسته و کشنده رفاعه را مختار معرفی کرده است!<ref>تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۳، ص۲۴۳.</ref> | ||
مرحوم [[مامقانی]] مینویسد: [[حیات]] رفاعه با [[شهادت]] پایان یافت، در حالی که پس از [[شهادت امام حسین]]{{ع}} در [[زمان ظهور]] | مرحوم [[مامقانی]] مینویسد: [[حیات]] رفاعه با [[شهادت]] پایان یافت، در حالی که پس از [[شهادت امام حسین]]{{ع}} در [[زمان ظهور]] مختار در [[کوفه]] به دنبال [[خونخواهی]] آن حضرت بود<ref>تنقیح المقال، ج۲۷، ص۳۱۹.</ref>. | ||
[[سید محسن امین]] مینویسد: [[رفاعه]]، در [[سال ۶۶]] [[هجری]] به همراه [[مختار ثقفی|مختار]] کشته شد، در حالی که در [[طلب]] [[خون امام حسین]]{{ع}} برآمده بود<ref>أعیان الشیعة، ج۱، ص۱۶۸ و ج۷، ص۳۱. استاد سبحانی نیز همین نظر را دارد، رک: موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۳۴۹.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[رفاعه بن شداد بجلی (مقاله)|مقاله «رفاعه بن شداد بجلی»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص۳۵۳-۳۵۴.</ref> | [[سید محسن امین]] مینویسد: [[رفاعه]]، در [[سال ۶۶]] [[هجری]] به همراه [[مختار ثقفی|مختار]] کشته شد، در حالی که در [[طلب]] [[خون امام حسین]]{{ع}} برآمده بود<ref>أعیان الشیعة، ج۱، ص۱۶۸ و ج۷، ص۳۱. استاد سبحانی نیز همین نظر را دارد، رک: موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۳۴۹.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[رفاعه بن شداد بجلی (مقاله)|مقاله «رفاعه بن شداد بجلی»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص۳۵۳-۳۵۴.</ref> |